نام پژوهشگر: احسانه اسحاقی
احسانه اسحاقی کیان سهیل
اچ جی ولز در مقام پدر داستانهای علمی تخیلی از مفهوم نسبیت زمان در داستانهایش سود جسته و نشان داده است که چگونه پیشرفتهای فن آوری با از بین بردن حد فاصل میان زمان و مکان باعث تغییر مفاهیم فیزیک کلاسیک به فیزیک مدرن می گردند. در این راستا، ولزواضع دو گفتمان جدید است که زمینه ساز فردیت سایبرگی (انسان-ماشین) می شوند. در این تحقیق، فردیت سایبرگی از طریق نظریات پل ویریلیو در مورد "علم سرعت"، "واقعیت مجازی"، "زیبایی شناسی ناپدیدی" و " دراموکراسی" در ترکیب با نظریه "فرانگرشی" میشل فوکو مورد بررسی قرار گرفته است. ترکیب این آراء گواه است بر داستانسرایی های روایی امپریالیستی (اواخر- دوران ویکتوریا) از طریق استفاده ولز از گفتمان سایبرگ در داستانهای علمی تخیلی اش، و نیز کاربرد گفتمان سرعت و همچنین گفتمان فرانگرشی را بمثابه ضروریات ایجاد سایبرگ توجیه می کند. در این تحقیق پنج رمان، یک داستان کوتاه و یک فیلمنامه از آثار اچ جی ولز که نمایشگر چگونگی تبدیل انسان به ماشین-- که در نهایت منجر به از بین رفتن کل بشریت خواهد شد--مورد بررسی قرار گرفته است.