نام پژوهشگر: زهرا شکرپور مغانلو
زهرا شکرپور مغانلو عزیزالله تاجیک اسمعیلی
هدف اصلی از پژوهش حاضر تحلیل محتوای کتاب¬های فارسی نیمه دوم دوره ابتدایی (پایه¬های چهارم، پنجم و ششم) براساس عوامل خلاقیت گیلفورد بوده است. براساس جامعه آماری کتاب فارسی تعیین گردیده است و ابزار اندازه¬گیری، محتوای دو کتاب فارسی یعنی کتاب خوانداری و نوشتاری (در پایه¬های چهارم، پنجم و ششم) و فرم محقق ساخته می¬باشد. به منظور تحلیل محتوا از روش واحد ثبت در زمینه استفاده شده است و با استفاده از جداول، فراوانی و درصد به توصیف و تحلیل داده¬ها پرداخته شده است. روایی ابزار اندازه¬گیری از طریق فرمول اسکات و با روش ضریب توافق متخصصان به میزان 91/33 % در پایه چهارم، 94/66% در پایه پنجم، 90 % در پایه ششم توافق و پایایی ابزار براساس روش ضریب توافق زمانی طی سه ماه متوالی با استفاده از فرمول همبستگی پیرسون و نرم افزار spss انجام پذیرفت. تحلیل و تفسیر داده¬ها براساس شاخص¬های آمار توصیفی و از فرمول آزمون تفاوت فراوانی با اتکا بر فرمول کای اسکوئر (خی دو) تک متغیر مورد تحلیل قرار گرفت. نتایج این پژوهش نشان داد که: بیشتر محتوا و تصاویر کتاب¬های فارسی (خوانداری و نوشتاری) هر سه پایه در سطح حافظه شناختی قرار دارند و به سطح تفکر واگرا و ارزشیاب کمتر توجه شده است. در ضمن براساس نتایج به دست آمده در زمینه فعالیت¬ها و تمرینات هر دو کتاب نشان داده شده است که در پایه ششم سطح تفکر همگرا، حافظه شناختی و تفکر واگرا از تعادل نسبتاً خوبی برخوردار می¬باشد. در پایه پنجم در فعالیت¬های بخوانیم به تفکر همگرا بیشتر توجه شده است و در تمرینات بنویسیم به سطح واگرا بیشتر توجه شده است. در پایه چهارم بیشتر به حافظه شناختی توجه شده است. لازم به ذکر است در مورد عناصر واگرا: پایه پنجم در فعالیت¬های خوانداری و تمرینات نوشتاری بیشتر در سطح اصالت و محتوا در سطح روانی؛ و محتوا، فعالیت¬ها و تمرینات و تصاویر (خوانداری و نوشتاری) پایه¬های چهارم و ششم بیشتر در سطح روانی طراحی شده است.