نام پژوهشگر: ازاده نظری پور
ازاده نظری پور مجتیی بابایی
در داوریهای بین المللی سه روش اعتراض به آراء داوری یعنی تجدید نظر ،استیناف و بطلان قابل تشخیص است. علی رغم آنکه از لحاظ ترمینولوژی تعاریف مشخصی از موارد مذکور بیان نشده است اما تمایز و تفاوتهای قابل تأملی نسبت به هم دارند.در تجدیدنظر یکی از طرفین اختلاف، موضوعی را کشف می کند که عامل موثر بر رأی بوده است و در زمان صدور رأی برای دادگاه و نیز برای طرف معترض ناشناخته بوده است.مرجع رسیدگی کننده به تجدیدنظر همان دیوان صادر کننده رأی می باشد. استیناف هم مبتنی بر رسیدگی به مشروعیت پروسه تصمیم گیری و هم رسیدگی به صحت ماهوی حکم صادره می باشد و رسیدگی به آن در یک محکمه بالاتر صورت می گیرد.برخی از معایب آنچنان احکام داوری را متأثر میکنند که نمی توان این احکام را به عنوان اعمال حقوقی معتبر شناسایی کرد،در اینگونه موارد است که مسأله ابطال رأی داوری مطرح می شود.در ابطال تصمیم مورد بازنگری فقط می تواند به طور کلی یا جزئی بی اعتبار و باطل شود و امکان تغییر حکم وجود ندارد.ابطال بر مشروعیت و قانونی بودن پروسه تصمیم گیری مبتنی است و به صحت ماهوی حکم صادره ورود پیدا نمی کند.از آنجا که تئوری بطلان ممکن است به وسیله طرف ناراضی از حکم صادره ،مورد سوء استفاده قرار گیرد لذا امکان ابطال به حداقل موارد اساسی محدود شده است تا تعادل قاعده قطعیت حکم و دکترین بطلان حفظ شود.مداخله دادگاهها برای رسیدگی به تقاضای ابطال امری اجتناب ناپذیر است و دادگاه مقر داوری اغلب بیشترین قرابت را با داوری تشکیل شده در حوزه صلاحیت خود دارد.در داوریهای بین المللی عمومی امکان اعتراض به حکم بدون پیش بینی طرفین امکان پذیر نیست ولی در داوریهای تجاری بین المللی همواره می توان با استفاده از قانون حاکم بر قرارداد داوری یا در صورت عدم تصریح به آن با توسل به قانون محل صدور حکم علیه حکم صادره با توجه به شیوه های اعتراض پیش بینی شده در این قوانین اعتراض کرد.