نام پژوهشگر: ابتسام زنگنه
ابتسام زنگنه حسین ابوالحسن تنهایی
هدف از انجام این پژوهش، بررسی نقش کارکردی زنان درباری در تغییرات اجتماعی و سیاسی جامعه ایران و نیز چگونگی نفوذشان بر شخصیتهای مهم حکومتی در عصر ناصری میباشد. در این پژوهش، با توجه به موضوع آن که مربوط به زمان گذشته است، از روش تاریخی و فن کتابخانهایی و اسنادی، یعنی مراجعه به کتب تاریخی استفاده شده است. این تحقیق بر اساس چارچوب نظری مبنی بر استفاده از نظریه "اروینگ گافمن" از نظریه پردازان مکتب کنش متقابل نمادین انجام شده است. براساس این نظریه به نقش زنان درباری در تغییرات سیاسی جامعه و در مسائل اجتماعی با توجه به محدودیتهایی که داشتند، هم در پشت صحنه و هم در جلوی صحنه پرداخته شده است. در اینجا نقش کارکردی و دخالتهای زنانی چون مهدعلیا، جیران ملقب به فروغالسلطنه، انیسالدوله، امینه اقدس، خانمباشی، عایشهخانم و پروین خانم از زنان دربار ناصرالدنشاه در سیاست، آورده شده است. پس از مطالعهی شرایط و موقعیت زندگی زنان درباری، میتوان نتیجه گرفت بیشترین چیزی که باعث شده بود تا زنان برای رسیدن به مقاصدشان، در پشت صحنه و با هدف مدیریت، متوصل به تدارک وسایل و ایجاد راههایی برای اعمال نفوذشان در جلوی صحنه شوند، سبک زندگی آنها بوده است. اینکه زنان حق این را نداشتند که از اندرونی (حرمسرا) خارج شوند و اجازهی حضور مستقیم در اجتماع را داشته باشند.