نام پژوهشگر: زهرا افضلی
محمد کلاشی فرامرز میرزایی
داستان کودک یکی از مهمترین و زیباترین ابزارها در تربیت و رشد کودکان به شمار می آیدو در جهان عرب و غیرعرب اهمیت بسزایی دارد. بیشک، ادبیات داستانی کودکان با داستان بزرگسالان از جهت سطح فکری و روانی متفاوت است. این فن ادبی جذاب، مزیتهاییدارد که در تقویت قوای مخیله، گفتاری و نوشتاری کودکان موثر میباشد. کامل الکیلانی نویسنده مصری (1897م – 1959م) از جمله ادیبانی است که پیوسته توجه پژوهشگران تاریخ ادبیات معاصر عربی را به خود جلب نموده است. او نخستین نویسندهای است که برای کودکان به زبان عربی داستان نوشت، به این خاطر، او را هانس کریستین اندرسن کشورهای عربی مینامند. وی در سال 1927م اولین داستان معروف خود؛ «السندباد البحری (سندباد دریانورد)» را تالیف کرد و تا اواخر عمرش آثار گرانبهای بسیار زیادی در این حیطه به جا گذاشت که تنها حدود 200 داستان وی به چاپ رسیده است. داستانهایی که در این پژوهش مورد بررسی قرار گرفتهاند، اصدقاءالربیع، الفیل الابیض، شهرزاد بنت وزیر، فی غابه الشیاطین و بدرالبدور نام دارند که تنها ویژگیهایبرجستهی آنهابیان شده است و مهمترین آنها به شرح ذیل میباشد: سادگی و روانی زبان به طوری که متناسب با سطح زبانی کودکان و سطح درک و فهم آنهاست، وجود یک نقطهی ارتباطی قوی و ناگسستنی بین عناصر داستان تا موجب شود کودکان به راحتی بتوانند تصویری از رویدادها و شخصیتهادر ذهن خود تجسم کنند، انتخاب به جا و شایستهی شخصیتهای داستانی مطابق با موضوع هر داستان و در سنینی که متناسب با خلقیات کودکانه است، دوری کردن از توصیف ویژگیهای فرعی شخصیتهای داستان، و تنظیم حوادث و رویدادهای داستان به نحوی که برای کودکان ملالآور و خستهکننده نیست؛ یعنی تعداد رویدادها و ترتیب آن با روحیات کودکان سازگار میباشد و آنها را برای خواندن یا شنیدن داستان جذب میکند.
زینب بیگی بروجنی زهرا افضلی
اندیشه ی بررسی اثر ادبی بر مبنای کارکرد اجتماعی آن مهم ترین عنصر تشکیل دهنده ی نقد جامعه شناختی است. این رویکرد نقدی که ابعاد مختلف رابطه ی ادبیات و جامعه را مورد کنکاش قرار می دهد، رویکرد جدیدی است که اصول اولیه-ی آن به همت نظریه پردازانی از جمله فیکو، مادام دو استال، ایپولیت تن و کارل مارکس در قرون اخیر شکل گرفته و در قرن بیستم به وسیله ی منتقدان بزرگی چون جورج لوکاچ و لوسین گلدمن به تکامل رسیده است. جورج لوکاچ با ارائه ی نظریات ارزنده، انقلاب بزرگی در زمینه ی نقد جامعه شناختی پدید آورد و گامهای بلندی در راه اعتلا و پیشرفت آن برداشت. مکتب نقدی او جهت تحلیل رمان بر معیارهای خاصی استوار است که مهمترین آنها عبارتند از رئالیسم، شخصیت نوعی و روند علی و معلولی. در پژوهش حاضر رمان الطریق الطویل اثر نجیب الکیلانی نویسنده ی معاصر مصری بر اساس این معیارها مورد نقد و تحلیل قرارگرفته است. بررسی های انجام شده حاکی از آن است که نویسنده مسائل اجتماعی را بر مبنای رئالیسم انتقادی و پیروزی رئالیسم منعکس نموده و به دلیل فهم فرایندهای اجتماعی در خلق شخصیت های چهرمانی موفق عمل کرده و در نگارش رمان، روند علی و معلولی را مورد توجه قرار داده؛ بنابراین رمان یاد شده از انسجام روایی برخوردار است. همچنین تحلیل محتوای اجتماعی در این رمان بیانگر آن است که استعمار، وضعیت زنان، عقاید و آداب و رسوم و فقر مهم ترین مسائلی است که نویسنده به آنها اشاره نموده است.
خوشقدم ابوالقاسمی فرامرز میرزایی
داستان توالی حوادث واقعی، تاریخی یا ساختگی است. هر داستان از چند عنصر مهم تشکیل شده که مهم ترین آن شخصیت، حادثه، زاویه دید، پیرنگ و گفت و گو و درونمایه می باشد، که به وسیله ی یک عنصر مهم تر به عنوان بافت داستانی به هم مرتبط می شوند. و از میان داستان نویسان می توان به ثروت اباظه (2002-1927) نویسنده ی معاصر مصری اشاره کرد، که توجه او به مسائل سیاسی- اجتماعی مصر، جایگاه یک ملی گرای واقعی را به او داده است. از میان آثار داستانی او دو رمان"هارب من الایام"، و "شیء من الخوف" بیش از همه توجه ناقدان را به خود جلب نموده اند که درونمایه ی آنها درگیری بین طغیان و آزادی در دو دوره ی پادشاهی و ریاست جمهوری مصر می باشد. البته ثروت اباظه، وطن پرستی را در بعد محلی و روستایی آن به تصویر کشیده است. اهتمام اباظه به چنین درونمایه هایی، اعتقاد راسخ او را به رسالت ادیب در برابر جامعه آشکار می کند و از این رهگذر اهمیت دو عنصر گفت و گو و شخصیت به عنوان روش های انتقال مضمون آشکار می شود. به همین دلیل، شخصیت های داستانی او نمونه ای برای نوع خود و در عین حال بیانگر درونمایه می باشند. تکیه ی او در شخصیت پردازی بر گفت وگوی عینی و ذهنی می باشد. و اهتمام بیش از حد او بر دو نوع گفت و گو، ضمن کاستن از سنگینی کار و واقع نمایی بیشتر، او را به نمایشنامه نویسان و تحلیل گران روانشناس نزدیک می کند. تکیه ی او در روش های گفت وگو عمدتا بر شیوه ی ی آزاد مستقیم است .اهتمام اباظه به درونمایه واقعی به دلیل پیوند ظریف با میراث، و ساختار ادبیانه ی آن از خشکی اسلوب به دور است.
زهرا افضلی محمد علی علیزاده
اشکانیان در طول حیات سیاسی خود دارای پایتخت های متعددی بودند که به فواصل مختلف از یکدیگر قرار داشتند وشهرهای مختلف، قلمرو وسیع آنان را به هم پیوند می دادند. این اصل، با توجه به خصوصیت کوچ نشینی پارتیان موجب تسهیل در امر تجارت ودفاع در برابر دشمنان داخلی وخارجی می گردید. نسا به عنوان اولین تختگاه اشکانیان، خاستگاه قومی وتکیه گاه ملی آنها و نمایانگر به رسمیت شناختن سرزمین پدری و آرامگاه شاهان پارتی متوفی بود وهمچنین از نظر رویارویی با اقوام بیابانگرد مهاجم موقعیت مناسبی داشت. طراحی و معماری نسا نمونه ای از توانایی پارتیان در ادغام عناصر هنری و شیوه های معماری یونانی با طراحی ایرانی بود. صددروازه(هکاتوم پیلس) یکی از مهمترین تختگاه های پارتها محسوب می گردید، این شهررا تیرداداول هنگامی که به سوی غرب ایران پیشروی می کرد، پایتخت دیگر خود قرار داد زیرا این شهر در کنار جاده بزرگ کاروانی (راه ابریشم) که شرق را به غرب اتصال میداد واقع واز لحاظ استقرار سپاهیان ودربار متناسب بود. گزینش تیسفون بدلیل انقلابات و دگرگونی های سیاسی سده یکم ق.م در سلوکیه و تیسفون توسط مدعیان تاج و تخت، و حمله ی رومیان به مناطق غربی کشورصورت گرفت و محلی بودکه پادشاهان پارتی در آنجا تاجگذاری می کردند و مراسم برتخت نشستن خود را جشن میگرفتنداین انتخاب راهبردی از لحاظ موقعیت تدافعی وامنیتی آن در مقابل نفوذ دولت سلوکی وفرهنگ یونانی ورومیان ودولت های دیگر برای پارتیان اهمیت داشت. در بیان عوامل سیاسی واقتصادی مراکز حکومتی پارتیان، اگر به هجوم اقوام بیابانگرد، روابط وبرخوردهای سیاسی وتجاری باکشورهای مجاور و گستردگی قلمرو به عنوان ارکان اصلی نگریسته شود، بدون تردید، تختگاه به عنوان مرکز هدایت وتصمیم گیری حاکمان از اهمیت بالایی برخوردار بود. بنابراین، زمانی که دولت تختگاه خود را فاقد کارایی لازم در سیستم سیاسی واقتصادی کشورمی دید، سعی می کرد تا با انتقال تختگاه به یک مکان جدید، این مشکل را رفع نماید. این تحقیق، با توجه به ماهیت نظری آن، توصیفی- تحلیلی، و بر اساس متد های متداول در علوم انسانی ومطالعات تاریخی به شیوه جمع آوری طبقه بندی وتحلیل داده ها انجام گرفته است، این پژوهش می تواند جنبه های مبهم تأثیرات خارجی وعوامل سیاسی، اقتصادی بر انتقال مرکزیت قدرت در عصر اشکانی را تبیین نماید.
حسین احمدی سخا مرتضی قایمی
ترسل یا (نامه نگاری) ، نوعی از انواع نثر ادبی است که انسان از دیرباز جهت ارتباط با همنوعانش از آن بهره جسته است. بررسی و شناخت ویژگی های ترسل در قبل از اسلام و صدر اسلام این امکان را فراهم می سازد که خصوصیات فنی نامه های علی (ع) به عنوان نماد و نمونه ی بارز و عالی، که تا حدودی بیانگر کیفیت ترسل در صدر اسلام است، نیز شناخته شود. از جمله نامه های طولانی امام در نهج البلاغه ، نامه ی سی و یکم به امام حسن (ع) است که از جنبه های ادبی، اخلاقی، تربیتی، اجتماعی و ... مورد توجه فراوان قرار گرفته است. در کنار جنبه های مذکور، جنبه ی زیبایی و بلاغی نامه، ویژگی مهمی است که علاوه بر قراردادن نامه در جایگاه منحصر به فرد، بیانگر بلاغت و فصاحت علی (ع) است. بررسی و تحلیل ویژگی مذکور که شامل زیبایی صور خیال می شود . مبین ابتکار و نوآوری علی (ع) در بسیاری از تصاویر نامه و استفاده ی به غایت مطلوب و به جا از شگردهایی مانند "بیان پارادوکسی " ، "تناقص" و ... در نامه می باشد و نیز نشان دهنده ی دقت و ظرافت خاصی است که بر تمام تصاویر نامه حاکم است و از طرفی دیگر مبین پویایی و حیات در تصاویر است، به طوری که به خوبی ملموس و مشهود است و نیز نشانگر وجود تراکم تصاویری است که نه تنها هیچ گونه تکلفی در آن ها احساس نمی شود، بلکه تجربه ی ادبی و علمی امام علی (ع) را به زیبایی هر چه تمامتر به خواننده منتقل می سازد و از جهت دیگر روشن کننده ی شگردهای ایشان در ارایه ی مضامین عقلی و ارزشی ناب در قالب تصویرپردازی زیبا و ارایه ی این مضامین در قالبی حسی و القای آن به مخاطبان جهت نفوذ و تأثیر بیش از پیش در آنها و نیل به اهداف والای نامه از قبیل : پندها، حکمت ها ، نویدها، هشدارها و ... می باشد.
جواد خانلری علی باقر طاهری نیا
چکیده ندارد.
مهری خیری زاده زهرا افضلی
چکیده ندارد.