نام پژوهشگر: محمد امیر سیاوش حقیقی
محمد امیر سیاوش حقیقی سید علی علم الهدی
نظریه های فلسفه اخلاق غالبا دو طیف وظیفه گرایی و غایت انگاری را دنبال می کنند. یک گروه به دنبال نتایج اخلاقی اخلاق هستند و گروه دیگر به دنبال نتایج غیر اخلاقی برای تعیین معیار تشخیص خوب و یا بد افعال انسان. در این میان هر دو گروه طرفداران و منتقدینی دارند که به دنبال اثبات حقانیت خود و یا افشای کاستی های نظریه های رقیب ،تلاش هایی نموده اند.کانت، جرمی بنتام و راس از بنیان گزاران این نوع تبیین هستند. در این میان ویلیام کی فرانکنا ی معاصر به تدوین نظریه وظیفه گرایی مرکب همت گمارد. نظریه وظیفه گرایی مرکب با در نظر گرفتن دو اصل عدالت و سود و با نظر به الزامات هر دو طیف نظریات وظیفه گرایی و سود گرایی کاستی های یکی را با مدد دیگری ترمیم می کند. در بین معاصرین ، علامه محمد تقی جعفری بر این باور بود که بدون در نظر گرفتن بعد موحد و معاد اندیش انسان ، هر کدام از این دو نظریه نمی توانند مسیر سعادت و کمال را برای ابنا بشر ترسیم نمایند. لذا با طرح نظریه اخلاق کمالی ، مسیر هر دو نظریه را به سمت تعالی تغییر داده و اندیشه ایی نو در این عرصه ، با رویکرد دینی رقم خورده است.این تحقیق در صدد مقایسه و بررسی دو نظریه وظیفه گرایی مرکب فرانکنا و اخلاق کمالی مرحوم علامه جعفری با رویکرد اخلاق هنجاری و نگاه نقدانه ی این دو اندیشمند به نگاه وظیفه گرایی و سود گرایی صرف است.