هدف اصلی این پژوهش بررسی ارتباط بین کنترل شغلی و استرس شغلی با خودکارآمدی در کارکنان پالایشگاه گاز بیدبلند می باشد. روش پژوهش توصیفی از نوع همبستگی بوده است. جامعه آماری شامل تمامی کارکنان این شرکت(300 نفر) بوده اند. از این جامعه، براساس جدول مورگان 170 نفر(136 نفر مرد و 34 نفرزن) به عنوان نمونه و به روش نمونه گیری تصادفی ساده انتخاب شده اند. برای گردآوری داده ها از سه پرسشنامه کنترل شغلی، استرس شغلی و خودکارآمدی استفاده شد. داده های جمع آوری شده از طریق آزمون همبستگی پیرسون و آزمون تی برای گروه های مستقل مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. نتایج بدست آمده نشان داد که بین کنترل شغلی و خودکارآمدی رابطه مثبت و معنی دار و بین استرس شغلی و خودکارآمدی و همچنین بین کنترل شغلی و استرس شغلی رابطه منفی و معناداری وجود دارد. کلید واژه ها: کنترل شغلی، استرس شغلی، خودکارآمدی.

چکیده این مطالعه با هدف بررسی مقایسه ای رابطه ی استرس شغلی و بهداشت روان در بین کارکنان اقماری و روزکار مناطق عملیاتی زاگرس جنوبی به انجام رسید. جامعه ی آماری شامل کلیه ی کارکنان اقماری و روزکار مناطق عملیاتی زاگرس جنوبی می باشد که 460 نفر (170 نفر روزکار و 290 نفر اقماری) از طریق نمونه گیری طبقه ای-تصادفی حجم نمونه را تشکیل می دهند. ابزار گردآوری داده ها شامل پرسشنامه های 28 سوالی سلامت عمومی، پرسشنامه ی رضایت شغلی jdi و پرسشنامه ی استرس شغلی زایس است. شش سوال در این پژوهش مطرح شد، یافته ها نشان داد میانگین استرس شغلی در بین کارکنان اقماری و روزکار تفاوت معناداری با هم ندارد. اما کارکنان روزکار به طور معناداری رضایت شغلی بالاتری نسبت به کارکنان اقماری داشتند. یافته ها همچنین نشان می دهد که استرس شغلی و رضایت شغلی رابطه ی معناداری با بهداشت روان در هر دو گروه اقماری و روزکار دارد و در این میان استرس شغلی و رضایت شغلی، بهداشت روان کارکنان اقماری را بیش از کارکنان روزکار تحت تاثیر قرار می دهد. استرس شغلی رابطه ی معناداری با رضایت شغلی داشت. همچنین استرس شغلی تعیین کننده ی مناسب تری برای بهداشت روان می باشد. واژه های کلیدی: استرس شغلی– بهداشت روان- اقماری – روزکار- زاگرس جنوبی

چکیده هدف از انجام پژوهش حاضر بررسی رابطه بین فرهنگ سازمانی ، استرس شغلی و تعهد سازمانی کارکنان رسمی دانشگاه علوم پزشکی جهرم بود. در تهیه این پژوهش از بین 400 نفر از کارکنان رسمی دانشگاه علوم پزشکی جهرم که در سال 1388 مشغول به کار بودند با استفاده از روش نمونه گیری طبقه ای - تصادفی169 نفر انتخاب گردیدند. ابزارهای تحقیق شامل سه پرسشنامه فرهنگ سزامانی دنیسون (2005) و پرسشنامه استرس شغلی استایمز (1997) و پرسشنامه تعهد سازمانی آلن و می یر (1984) بود که همه پرسشنامه ها از روایی و پایایی مناسبی برخوردار بودند و بین افراد نمونه توزیع و اطلاعات لازم جمع آوری و مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. در سنجش یافته ها از از روش همبستگی پیرسون و رگرسیون خطی استفاده گردید. نتیجه یافته ها با استفاده از روش همبستگی پیرسون نشان داد که فرهنگ سازمانی حاکم بر دانشگاه علوم پزشکی جهرم در سطح متوسط، استرس شغلی کارکنان نیز درحد نسبتاً پایین و تعهد سازمانی کارکنان در حد نسبتاً بالایی قرار داد. همچنین بین متغیر فرهنگ سازمانی واسترس شغلی و تعهد سازمانی رابطه معناداری وجود دارد. با استفاده از آزمون رگرسیون خطی مشخص گردید که فرهنگ سازمانی می تواند استرس شغلی و تعهد سازمانی کارکنان رسمی این سازمان را پیش بینی کند. کلید واژه ها : فرهنگ سازمانی ، استرس شغلی ، تعهد سازمانی

چکیده این پژوهش با هدف بررسی و مطالعه رابطه انسجام و انعطاف پذیری خانواده با سازگاری اجتماعی دانش آموزان سال اول دبیرستان انجام شده است. در یک بررسی از نوع همبستگی، 296 نفر از دانش آموزان سال اول دبیرستان شهر بندر امام خمینی (149 پسر و 147 دختر) که به روش نمونه گیری خوشه ای تصادفی چند مرحله ای انتخاب شده بودند، به پرسش نامه سازگاری اجتماعی کالیفرنیا، پرسش نامه انسجام خانواده و پرسش نامه انعطاف پذیری خانواده پاسخ دادند. تحلیل داده ها به کمک ضریب همبستگی پیرسون، رگرسیون با ورود قدم به قدم و آزمون تی برای گروه های مستقل انجام شد. نتایج نشان داد که انسجام و انعطاف پذیری خانواده، رابطه ی مثبت معنی داری با سازگاری اجتماعی داشته و هر دو پیش بینی کننده ی سازگاری اجتماعی در دانش آموزان بودند. همچنین آزمون تی برای گروه های مستقل، جز در دو بعد قالب های اجتماعی و روابط مدرسه ای، تفاوت معنی داری را از نظر سازگاری اجتماعی بین دو گروه پسران و دختران نشان نداد. نتیجه گیری : انسجام و انعطاف پذیری خانواده از عوامل خانوادگی موثر در سازگاری اجتماعی نوجوان می باشند. کلید واژه : انسجام خانواده، انعطاف پذیری خانواده، سازگاری اجتماعی

چکیده هدف از پژوهش حاضر بررسی رابطه ی بین انسجام و انعطاف پذیری خانواده با ابراز وجود دانش آموزان سال اول دبیرستان شهر بندر امام خمینی بود.گروه نمونه پژوهش حاضر شامل 296 نفر(149پسر و 147دختر) دانش آموز سال اول دبیرستان بود که به صورت نمونه گیری خوشه ای تصادفی چند مرحله ای از دبیرستان های شهر بندر امام خمینی انتخاب شدند. ابزارهای مورد استفاده در این پژوهش عبارت بودند از: پرسشنامه های انسجام خانواده و انعطاف پذیری خانواده و مقیاس ابراز وجود نوجوانان(asa). برای تحلیل داده ها از روش همبستگی پیرسون، تحلیل رگرسیون و آزمون تی برای گروه های مستقل استفاده شد. یافته های پژوهش نشان داد که بین انسجام و انعطاف پذیری خانواده با ابراز وجود دانش آموزان رابطه ی مثبت معنی داری وجود دارد. همچنین از بین دو متغیر انسجام و انعطاف پذیری، تنها انسجام خانواده قادر به پیش بینی ابراز وجود دانش آموزان بود. ابراز وجود در گروه دختران وپسران نیز تفاوت معنی داری داشت که در کل ابراز وجود در گروه دختران بالاتر بود. به طور کلی نتایج پژوهش نشان داد که انسجام و انعطاف پذیری خانواده با ابراز وجود رابطه معنی دار دارند و میزان ابراز وجود در دو گروه دختران و پسران متفاوت است که این تفاوت به نفع دختران بود. کلید واژه: انسجام خانواده، انعطاف پذیری خانواده، ابراز وجود

هدف از انجام پژوهش حاضر بررسی و مقایسه ویژگی های شخصیت و سلامت روان بیماران قلبی، کلیوی با افراد عادی شهر شیراز بود. در انجام پژوهش از بین مراجع کنندگان به بیمارستان به روش نمونه گیری در دسترس تعداد 140 نفر ( 70بیمار قلبی و 70بیمار کلیوی) انتخاب شدند. 70 نفر افراد عادی از نظر سن، جنس ،تحصیلات ، شغل و وضعیت تأهل با افراد بیمار همتاسازی شدند. ابزارهای تحقیق شامل سه پرسشنامه ویژگی های شخصیت، تیپ های شخصیتی و سلامت روان بود که بین افراد نمونه توزیع و اطلاعات لازم جمع آوری و مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. در سنجش یافته های توصیفی از میانگین، انحراف معیار، فراوانی ودرصد استفاده گردید و در بخش آمار استنباطی از تحلیل رگرسیون، تحلیل واریانس و همبستگی پیرسون استفاده شد. نتیجه تحلیل رگرسیون چند گانه نشان داد که از بین ابعاد ویژگی های شخصیت، روان رنجورخویی و برونگرایی پیش بین معناداری برای سلامت روان بیماران قلبی بود و در بیماران کلیوی و افراد عادی روان رنجور خویی و مسئولیت پذیری پیش بین معناداری برای سلامت روان بودند. نتیجه ضریب همبستگی پیرسون مشخص کرد که در بیماران قلبی و کلیوی بین تیپ شخصیتی a و سلامت روان رابطه معناداری وجود داشت. همچنین تحلیل واریانس یک عاملی نشان داد که بین ابعاد روان رنجورخویی، انعطاف پذیری و مسئولیت پذیری در بین سه گروه بیماران قبلی، کلیوی و افراد عادی تفاوت معنادار وجود دارد. ودر نهایت تحلیل واریانس یک عامل نشان داد که سلامت روان در بین بیماران قلبی، کلیوی و افراد عادی تفاوت معنادار وجود داشت و همچنین با استفاده از آزمون های تعقیبی مشخص گردید که افراد عادی از سلامت روانی بالاتری برخوردارند و میزان سلامت روانی آنها با دو گروه بیماران قلبی و کلیوی دارای تفاوت معنادار می باشد. واژگان کلیدی: ویژگی های شخصیت، تیپ های شخصیتی، سلامت روان، بیماران قلبی و کلیوی

پژوهش حاضر، با هدف تعیین اثربخشی آموزش مهارتهای ارتباطی بر استرس شغلی و حل تعارض کارشناسان شهرداری شیراز انجام شد. جامعه آماری این پژوهش، کارشناسان شهرداری شیراز بودند که از بین آنها بطور تصادفی و به روش خوشه ای یک مرحله ای ، 46 نفر از کارشناسان بعنوان نمونه (22 نفر گروه آزمایش و 24 نفر گروه کنترل) انتخاب شدند. دو گروه از نظر مشخصات دموگرافیک (جنسیت، تحصیلات، سن، وضعیت تاهل و سابقه کار) همتاسازی شدند. سپس در هر دوگروه پیش آزمون اجرا گردید و پس از مداخله آموزشی که شامل برگزاری کارگاه آموزشی مهارتهای ارتباطی در گروه آزمایش بود، مجدداً پس آزمون و به فاصله یک ماه بعد نیز آزمون پیگیری برگزار گردید. برای اجرای هر آزمون، ازسه پرسشنامه مهارتهای ارتباطی، استرس شغلی و حل تعارض با روایی وپایایی مناسب استفاده شد. نتایج بدست آمده حاکی از افزایش معنادار مهارتهای ارتباطی و توانایی حل تعارض و نیز کاهش معنادار استرس شغلی گروه آزمایش نسبت به گروه کنترل پس ازمداخله آزمایشی می باشد.

این پژوهش با هدف طراحی و بررسی الگویی از پیشایندها (انگیزش پیشرفت، کنترل شغلی و ویژگی های شغلی) و پیامدهای(عملکرد شغلی و تعهد سازمانی) مهم انگیزش شغلی بر روی یک نمونه 132 نفری از معلمان مقطع دبیرستان شهر کازرون آزمون شد. روش پژوهش از نوع همبستگی می باشد. برای بررسی رابط? بین متغیر ها از آزمون همبستگی پیرسون استفاده شد، برای بررسی اثر واسطه ای انگیزش شغلی از روش آماری بارن و کنی و جهت بررسی معنی داری مسیرهای مشخص شده در الگوی پیشنهادی از روش تحلیل مسیر استفاده شد. یافته ها نشان داد که: 1- بین ویژگی شغلی وکنترل شغلی با انگیزش شغلی رابطه معنی داری وجود دارد، اما بین انگیزش پیشرفت با انگیزش شغلی رابطه معنی داری وجود ندارد. 2- بین انگیزش شغلی با تعهد سازمانی رابط? معنی داری وجود دارد، اما بین انگیزش شغلی با عملکرد شغلی رابطه معنی داری وجود ندارد. 3- بین کنترل شغلی و ویژگی شغلی با تعهد سازمانی رابطه معنی داری وجود دارد، اما بین انگیزش پیشرفت با تعهد سازمانی رابط? معنی داری وجود ندارد و بین انگیزش پیشرفت، کنترل شغلی و ویژگی شغلی با عملکرد شغلی رابط? معنی داری وجود. 4- انگیزش شغلی در الگوی پیشنهادی اثر واسطه ای ندارد. 5- مسیر های انگیزش پیشرفت- عملکرد شغلی، کنترل شغلی- انگیزش شغلی، ویژگی های شغلی- انگیزش شغلی، ویژگی های شغلی- عملکرد شغلی و ویژگی های شغلی- تعهد سازمانی در الگو معنی دار هستند و لی مسیرهای انگیزش پیشرفت- انگیزش شغلی، انگیزش پیشرفت تعهد سازمانی، کنترل شغلی- عملکرد شغلی، کنترل شغلی- تعهدسازمانی ، انگیزش شغلی- عملکرد شغلی و انگیزش شغلی- تعهدسازمانی غیر معنی دارند.

چکیده : هدف از این پژوهش تبیین رابطه سبک های رهبری و ویژگی های شخصیتی با رضایت شغلی کارکنان بانک کشاورزی در سال 1390 بود. روش پژوهش توصیفی – همبستگی و جامعه آماری شامل کلیه کارکنان بانک کشاورزی شیراز در سال 1390 بود که با استفاده از روش نمونه گیری تصادفی ساده تعداد 140 نفر انتخاب شدند.برای جمع آوری اطلاعات از پرسشنامه تخصصی نئو (1983) فرم کوتاه 60 سوالی و پرسشنامه سبک های رهبری باردنزومتزکاس (1969) و رضایت شغلی اسمیت کندال و هیدلبن (1982) استفاده شد.نتایج پژوهش نشان داد بین عصبیت و رضایت شغلی رابطه منفی وجود دارد (05/0p< ) و در صورتی که بین شاخص برونگرایی و باز بودن نسبت به تجربه و رضایت شغلی رابطه مثبت و معنی دار وجود دارد. در صورتی که بین شاخص توافقی و رضایت شغلی رابطه مثبت و جود دارد ولی به سطح معنی دار نرسیده است. و بین وجدانی بودن و رضایت شغلی رابطه معنی دار وجود ندارد.همچنین نتایج پژوهش نشان داد بین سبک مدیریتی رابطه مدار و رضایت شغلی رابطه مثبت وجود دارد ولی به سطح معنی دار نرسیده است. بر اساس نتایج می توان نتیجه گرفت برخی از ویژگی های شخصیتی رابطه مثبت و برخی رابطه منفی رضایت شغلی دارد و همین طور شیوه مدیریتی با رضایت شغلی رابطه مثبت دارد. کلید واژه : سبک رهبری – ویژگی شخصیتی – رضایت شغلی

هدف پژوهش حاضر مقایسه هوش هیجانی و شیوه های مقابله ای دانش آموزان عادی مدارس متوسطه چهار ناحیه شیراز با نوجوانان بزهکار کانون اصلاح و تربیت بوده است . بدین منظور نمونه ای شامل 100 نفر دانش آموز پسر و دختر به روش نمونه گیری خوشه ای چند مرحله ای و 100 نفر نوجوانان بزهکار پسر و دختر در دسترس بصورت تصادفی ساده انتخاب شدند . آزمودنیها در این تحقیق به آزمون هوش هیجانی بار- آن و پرسش نامه مقابله با موقعیت های استرس زا (اندلرو پارکر) ،پاسخ دادند .. آزمون های آماری به کار برده شده در این طرح ، t-test گروههای مستقل ، روش رگرسیون چند متغیری ، تحلیل واریانس یکطرفه ، ضریب همبستگی پیرسون و اسپیرمن بود . نتایج حاصل از پژوهش نشان داد که بین میزان هوش هیجانی نوجوانان عادی و بزهکار دختر و پسر تفاوت معنادار وجود دارد . بین سبک های مقابله ای نوجوانان عادی و بزهکار دختر و پسر تفاوت معنادار وجود دارد . بین هوش هیجانی و سبک های مقابله ای نوجوانان عادی پسر در سبک مسئله مداری ارتباط معنادار وجود دارد و در نوجوانان بزهکار پسر در سبک مقابله ای هیجان مدار و نوجوانان بزهکار دختر در سبک اجتنابی ارتباط معنادار وجود دارد . همچنین نتایج نشان داد بین عوامل جمعیت شناختی و بزهکاری در زمینه های مرگ پدر ، مرگ مادر ، طلاق ، وضعیت مسکن و وضعیت مالی رابطه معنادار وجود دارد و در زمینه های ازدواج مجدد و اعتیاد پدر رابطه معنادار وجود ندارد . و نتایج نشان داد که از بین سبک های مقابله ای سبک مسئله مدار پیش بین بهتری برای هوش هیجانی می باشد .

چکیده تعامل و انتظار معلم از دانش آموزان فرایندی خودکار و غیر ارادی نیست بلکه با سازه های شخصیتی معلم از جمله خودکارآمدی ،رابطه دارد . پژوهش حاضر با هدف تبیین رابطه سطوح خودکارآمدی، انتظار و تعامل معلم (با ابعاد حمایت و هدایت، کنترل و جهت دهی و عدم اطمینان معلم) در دانش آموزان، انجام شد. نمونه ی موردمطالعه 400 نفر از دانش آموزان ( 170دختر، 230پسر) کلاس پنجم ابتدائی و 40 نفر ازمعلمان (27 زن و 13 مرد) ازنواحی یک وچهارآموزش و پرورش شهر شیراز بودند. داده های پژوهش از طریق پرسشنامه های "تعاملات معلم وبلز"، "انتظارات معلم، بررسی رشد تدریس بولاچ" و "خود کارآمدی معلم شوارزر" جمع آوری و مورد تحلیل آماری قرار گرفت. نتایج به دست آمده نشان دادکه خودکارآمدی متوسط معلم، رابطه معناداربا تعامل و کنترل و جهت دهی کلاس داردوانتظارمعلم می تواند تا 11 درصد واریانس تعامل و 23 درصدواریانس حمایت و هدایت را به صورت مثبت و 1 درصد واریانس عدم اطمینان را به صورت منفی و معنادار تبیین نماید. به طور کلی این پژوهش نشان داد که خودکارآمدی معلم رابطه معناداری با تعامل معلم با دانش آموزان داردو انتظارات معلم می تواند تعامل معلم با دانش آموزان را پیش بینی نماید. کلید واژه ها: خودکارآمدی معلم ،انتظار معلم و تعامل معلم با دانش آموزان.

چکیده هدف از انجام این پژوهش شناسائی رابطه بین ساختار سازمانی با خلاقیت و ریسک پذیری کارکنان منطقه یک عملیات انتقال گاز بوده است . پژوهش از نوع توصیفی ـ همبستگی بوده است . جامع? آماری شامل کلیه کارکنان منطق? یک انتقال گاز در سال 1391 ( شامل 520 نفر رسمی و 740 غیر رسمی ) بوده اند که با روش نمونه گیری تصادفی ساده تعداد 300 نفر به عنوان نمونه انتخاب شده اند . به منظور گرد آوری داده ها از پرسشنامه استاندارد 24 سوالی ساختار سازمانی و پرسشنامه کوتاه شده خلاقیت رندسیپ و پرسشنامه ریسک پذیری استفاده شد . نتایج پژوهش حاکی از این است که بین ساختار سازمانی مکانیکی و خلاقیت رابطه منفی و معکوس وجود دارد و بین ساختار سازمانی مکانیکی و ریسک پذیری کارکنان نیز رابطه منفی و معکوس وجود دارد، یعنی با افزایش میزان ساختار سازمانی مکانیکی شاهد کاهش خلاقیت و ریسک پذیری کارکنان خواهیم بود . همچنین بین ابعاد ساختار سازمانی مکانیکی و خلاقیت و همچنین ریسک پذیری رابطه منفی و معکوس وجود دارد . بین خلاقیت و ریسک پذیری کارکنان رابطه مثبت وجود دارد . نتایج تحلیل رگرسیون بعد رسمیت ساختار سازمانی قادر است تغییرات مربوط به خلاقیت را با ضریبی معادل 43/0 - پیش بینی نماید و تمرکز سازمانی قادر است با ضریبی معادل 74/0- ریسک پذیری را پیش بینی نماید در این پژوهش کارکنان غیر رسمی در مقایسه با کارکنان رسمی خلاقیت بیشتر ولی از ریسک پذیری کمتر برخوردار بوده اند و بین خلاقیت و ریسک پذیری مرد و زن تفاوت معنی داری وجود نداشت. واژگان کلیدی : ساختار سازمانی ( رسمیت ، پیچیدگی ، تمرکز ، مکانیکی ـ ارگانیکی ) ـ خلاقیت ـ ریسک پذیری.

هدف پژوهش حاضر بررسی رابطه سرسختی روانشناختی و خشنودی شغلی با فرسودگی شغلی در میان کارکنان شرکت نفت امیدیه می باشد.روش پژوهش توصیفی از نوع همبستگی می باشد.جامعه آماری پژوهش ، کلیه کارکنان شرکت نفت امیدیه می باشد که نمونه مورد استفاده در این پژوهش بر اساس جدول مورگان 254 نفر به شیوه تصادفی طبقه ای انتخاب گردیده اند . جهت جمع آوری اطلاعات از سه پرسشنامه سرسختی روانشناختی 27 ماده ای (ahi) ، خشنودی شغلی 20 ماده ای (msq )،فرسودگی شغلی 22 ماده ای (مزلچ)استفاده شده است.تجزیه وتحلیل اطلاعات از روش همبستگی پیرسون و به وسیله نرم افزار spss انجام گرفت . نتایج حاصل نشان میدهد رابطه معنادار و منفی بین سرسختی روانشناختی وخشنودی شغلی با فرسودگی شغلی کارکنان وجود دارد .

چکیده هدف پژوهش حاضر بررسی رابطه بین سبکهای هویت و خود تنظیمی در دانش آموزان دوره متوسطه شهر شیراز بود. به این منظور 465 نفر از دانش آموزان دوره متوسطه(234پسر و 231 دختر) مورد مطالعه قرار گرفتند. گروه نمونه به صورت خوشه ای چند مرحله ای انتخاب شدند. ابزار مورد استفاده پرسشنامه سبکهای هویت برزونسکی(1989) و مقیاس خودتنظیمی بوفارد(1995) بود. طرح پژوهش از نوع همبستگی و روش آماری رگرسیون چندگانه به شیوه همزمان استفاده شد. نتایج پژوهش نشان داد بین سبکهای هویت و خودتنظیمی رابطه معنادار وجود دارد. نتایج دیگر بیان کننده نقش پیش بینی کنندگی سبکهای هویت برای خودتنظیمی بود. کلید واژه ها: سبکهای هویت ، خودتنظیمی

چکیده : این پژوهش با هدف مقایسه میزان استرس، رضایت از زندگی و خودکارآمدی در زنان شاغل و خانه دار شهرستان فیروز آباد و در سال 1391 انجام شد. جامعه آماری این تحقیق را کلیه زنان شاغل و خانه دار شهرستان فیروز آباد در محدوده سنی 40-30 سال و با تحصیلات لیسانس تشکیل می دهند که این تعداد برابر با 2000 نفر می باشد. نمونه آماری این مطالعه نیز 240 نفر در نظر گرفته شد. بوسیله مقیاس رضایت از زندگی داینر و دیگران (1985)، پرسش نامه لوی باند و لوی باند (1995) و پرسش شرر و همکاران (1982) اطلاعات میدانی مورد نیاز پژوهش گردآوری شد. در این مطالعه از آزمون اسمیرنف کولموگروف برای انجام تست نرمالیتی داده ها و از آزمون های t تک نمونه ای برای پاسخ دادن به سوالات تحقیق و آزمون مانوآ به منظور آزمودن فرضیات پژوهش استفاده گردید. نتایج نشان داد زنان شاغل در مقایسه با زنان خانه دار شهرستان فیروزآباد از استرس بیشتر و خودکارآمدی بالاتری برخوردار هستند ولی بین میزان رضایت از زندگی آنها تفاوت آماری معنی داری مشاهده نشد. هم چنین میزان استرس، رضایت از زندگی و خودکارآمدی زنان شهرستان فیروزآباد در سطح متوسطی قرار دارد. کلمات کلیدی: استرس، رضایت از زندگی، خودکارآمدی، زنان

چکیده هدف پژوهش حاضر بررسی رابطه الگوهای ارتباطی خانواده با سبکهای دلبستگی ، هوش هیجانی و سلامت روان بود. جامعه آماری شامل کلیه دانش آموزان سال دوم مقطع متوسطه بود. به این منظور 310 نفر از دانش آموزان مقطع متوسطه(145پسر و 165 دختر) با استفاده از نمونه گیری خوشه ای چند مرحله ای انتخاب شدند. ابزار مورد استفاده پرسشنامه الگوهای ارتباطی خانواده کوئرنر و فیتزپاتریک ، سبکهای دلبستگی هزن و شیور ، هوش هیجانی شوت و سلامت روان ghq بود. طرح پژوهش از نوع همبستگی بود. نتایج پژوهش نشان داد الگوهای ارتباطی خانواده با جهت گیری گفت وشنود با دلبستگی ایمن رابطه مثبت و معنی دار (05/0p<) ولی با دلبستگی دوسوگرا رابطه منفی و معنی دار دارد (05/0p<). با دلبستگی ناایمن رابطه مثبت بود اما معنی دار نبود. نتایج دیگر بیان کننده نقش پیش بینی کنندگی الگوهای ارتباطی خانواده با جهت گیری همنوایی دلبستگی ایمن و الگوهای ارتباطی خانواده با جهت گیری گفت وشنود دلبستگی ناایمن و الگوهای ارتباطی خانواده با جهت گیری گفت وشنود و همنوایی دلبستگی دوسو گرا را بطور مثبت و معنی دار در سطح(001/0p<) پیش بینی می کنند. همچنین الگوی ارتباطی خانواده با جهت گیری گفت وشنود خوش بینی،ارزیابی هیجان،مهارت اجتماعی و کاربرد هیجان را به طور مثبت و معنی دار در سطح(001/0p<) پیش بینی می کند. الگوی ارتباطی خانواده با جهت گیری همنوایی نشانه های جسمانی و اضطراب و گفت وشنود عملکرد اجتماعی و افسردگی را به طور مثبت و معنی دار در سطح (001/0p<)پیش بینی می کنند. کلید واژه ها: الگوهای ارتباطی خانواده ، سبکهای دلبستگی ، هوش هیجانی ، سلامت روان

چکیده این پژوهش با هدف بررسی روابط بین فرهنگ سازمانی با بهداشت روان و عملکرد شغلی کارکنان شبک? بهداشت و درمان شهرستان مرودشت به مرحل? اجرا در آمد. نمونه تحقیق 181 نفر از کارکنان می باشند که به شیو? تصادفی- طبقه ای انتخاب شدند. ابزار های پژوهش شامل پرسشنام? فرهنگ سازمانی هافستد، پرسشنامه سلامت روان، 25-scl و پرسشنامه عملکرد شغلی پاترسون بود. سوال هایی مبنی بر این که بین فرهنگ سازمانی با بهداشت روانی و عملکرد شغلی رابطه وجود دارد و چهار مولف? فرهنگ سازمانی قادر به پیش بینی بهداشت روانی و عملکرد شغلی هستند، در پژوهش حاضر مطرح شده که به ترتیب از طریق ضریب همبستگی پیرسون و تحلیل رگرسیون همزمان و گام به گام مورد بررسی قرار گرفتند. در نتایج به دست آمده رابطه معنی داری بین فرهنگ سازمانی با بهداشت روانی دیده نشد و همچنین بین فرهنگ سازمانی با عملکرد شغلی نیز رابطه معنی دار یافت نشد. اما بین بهداشت روانی با عملکرد شغلی رابطه معنی داری وجود داشت. نتایج تحلیل رگرسیون چند گانه نشان داد که بین مولفه های فرهنگ سازمانی با عملکرد شغلی رابطه معنی داری درسطح 05/0>p وجود دارد. همچنین، نتایج نشان داد که مولفه های فاصله قدرت و تمایل به فرد گرایی به ترتیب بیشترین نقش را در تبیین واریانس عملکرد شغلی داشتند. کلید واژگان: فرهنگ سازمانی، بهداشت روانی، عملکرد شغلی، شبکه بهداشت و درمان

پژوهش حاضر به دنبال بررسی اثربخشی آموزش مهارت های زندگی ( روابط بین فردی و جرأت ورزی ) بر عزت نفس و هوش هیجانی دانش آموزان دوره متوسطه شهر میناب با استفاده از روش نیمه آزمایشی از نوع پیش آزمون ، پس آزمون همراه با گروه کنترل بود . جامعه آماری دانش آموزان پسر سال اول متوسطه شهر میناب بودند که از این میان ، 40 نفر دانش آموز به شیوه ی نمونه گیری در دسترس انتخاب شدند و در دو گروه آزمایش (20 نفر ) و کنترل ( 20 نفر) به طور تصادفی قرار گرفتند . نتایج حاصله با استفاده از تحلیل کوواریانس نشان داد که آموزش مهارت های زندگی بر عزت نفس و هوش هیجانی دانش آموزان تأثیر معنا داری نداشته است .

هدف از انجام این پژوهش مقایسه ویژگیهای شخصیتی،سلامت روان بارضایت زناشویی زوجین مراجعه کننده به مرکز مشاوره نیروی انتظامی فارس بوده است. روش پژوهش علی مقایسه ای و جامعه آماری آن عبارت است از250 نفر از زوجین مراجعه کننده به مرکز مشاوره نیروی انتظامی فارس و نمونه شامل146نفر زوجین مراجعه کننده به مرکز مشاوره نیروی انتظامی فارس که به روش نمونه گیری تصادفی انتخاب شدند و شامل 86 زن و60 مرد بودند. ابزار پژوهش عبارت بودند از: پرسشنامه شخصیتی پنج عاملی neo مک کری و کوستا، پرسشنامه رضایت زناشویی انریچ و پرسشنامه سلامت عمومی ghq گلدبرگ و هیلر. داده های آماری ثبت و از راه آزمونهای آماری t برای هر دو جامعه مستقل وماتریس همبستگی و رگرسیون فرضیه ها بررسی شدند. بر اساس نتایج به دست آمده بین ویژگیهای شخصیتی در زنان و مردان تفاوت معنی داری وجود داشت و همچنین بین سلامت روان زنان و مردان تفاوت معنی داری وجود داشت وبین رضایت زناشویی تفاوت معنی داری در دو گروه زنان و مردان وجود داشت. همچنین بین رضایت زناشویی و ویژگیهای شخصیتی وسلامت روان همبستگی معناداری وجود داشت.همچنین ویژگیهای شخصیتی زوجین پیش بینی کننده سلامت روان بودند و ویژگی شخصیتی پیش بینی های مناسبی برای متغیر رضایت زناشویی بودند. واژه های کلیدی: رضایت زناشویی، ویژگیهای شخصیتی، سلامت روان

هدف این تحقیق تبیین نقش میانجی سازمان یادگیرنده بین رهبری تیمی و بهره وری سازمانی است. تحقیق از نوع توصیفی-همبستگی می باشد. آزمودنیهای این تحقیق، کارکنان ستادی شرکت ساختمان و نصب صنایع پتروشیمی در سال1391 که تعدادشان 70 نفر می باشد و با روش نمونه گیری تصادفی ساده بر اساس جدول مورگان 59 نفر انتخاب شدند. ابزار مورد استفاده در این تحقیق شامل سه پرسشنامه بهره وری (مدل اچیو هرسی، بلانچارد و گلداسمیت)، پرسشنامه رهبری تیمی کیم و پرسشنامه سازمان یادگیرنده پیتر سنگه بود. در این تحقیق علاوه بر آمار توصیفی، از روش تحلیل مسیر نیز استفاده شده است. نتایج نشان داد که بین سازمان یادگیرنده و بهره وری رابطه مثبت (مستقیم) و معنی داری وجود دارد. بین رهبری تیمی و همچنین مولفه های آن با بهره وری رابطه مثبت و معنی داری وجود دارد. بین رهبری تیمی و مولفه های آن با سازمان یادگیرنده همبستگی مثبت (مستقیم) و معنی داری وجود دارد. مولفه های رهبری تیمی قادرند به طور معنی داری بهره وری را پیش بینی نمایند. ابعاد رهبری تیمی قادرند سازمان یادگیرنده را بطور معنی داری پیش بینی نمایند. مولفه های سازمان یادگیرنده قادرند بهره وری را پیش بینی نمایند و سازمان یادگیرنده نقش میانجیگری بین مولفه های رهبری تیمی و بهره وری را ایفا نمی کند.

چکیده این پژوهش با هدفِ پیش بینی سازگاری از طریق الگوهای ارتباطی خانواده و سرسختی روان شناختی دانشجویان دانشگاه آزاد اسلامی شهر امیدیه به مرحله اجرا در آمد. به همین منظور از بین کلیه دانشجویان دانشگاه آزاد اسلامی شهر امیدیه که 5000 نفر بودند، تعداد 358 نفر با استفاده از روش نمونه گیری تصادفی چند مرحله ای انتخاب شدند. ابزارهای پژوهش شامل مقیاس تجدید نظر شده الگوهای ارتباطی خانواده، مقیاس سرسختی روانشناختی اهواز و پرسشنامه سازگاری بوده است. در این پژوهش متغیرهای الگوهای ارتباطی خانواده و سرسختی روان شناختی به عنوان متغیرهای پیش بین و سازگاری به عنوان متغیر ملاک در نظر گرفته شدند. در این تحقیق به منظور توصیف وضعیت موجود از میانگین، انحراف استاندارد، حداقل و حداکثر نمرات استفاده شده است. همچنین، به منظور تحلیل فرضیه های پژوهش از ضریب همبستگی پیرسون و رگرسیون چندگانه به شیوه همزمان استفاده شده است. نتایج به دست آمده در این پژوهش نشان داد که ارتباط معنی داری بین مولفه های الگوهای ارتباطی خانواده با سازگاری وجود دارد. مولفه های الگوی ارتباط خانواده جمعاً حدود 25 درصد از سازگاری دانشجویان را تبیین می کند. از بین متغیرهای پیش بین، جهت گیری گفت و شنود بیشترین نقش را در تبیین سازگاری ایفا می کند. بین سرسختی روانشاختی و مولفه های آن (کنترل، تعهد و مبارزه طلبی) با سازگاری در دانشجویان رابطه مثبت و معنی داری وجود دارد. مولفه های سرسختی روان شناختی جمعاً حدود 26 درصد از سازگاری دانشجویان را تبیین می کنند . از بین متغیرهای پیش بین، به ترتیب تعهد و کنترل بیشترین نقش را در تبیین سازگاری ایفا می کند . بین متغیرهای الگوهای ارتباطی خانواده و سرسختی روانشناختی با سازگاری ارتباط معنی داری وجود دارد. متغیرهای الگوهای ارتباطی خانواده و سرسختی روانشناختی جمعاً حدود 17 درصد از سازگاری دانشجویان را تبیین می کنند از بین متغیرهای جهت گیری گفت و شنود ،جهت گیری همنوایی و سرسختی روانشناختی ،فقط متغیرهای جهت گیری گفت و شنود و سرسختی روانشناختی نقش معنی داری در تبیین واریانس سازگاری ایفا می کنند و حهت گیری همنوایی از معادله رگرسیون حذف شده است . کلمات کلیدی: الگوهای ارتباطی خانواده، سرسختی روان شناختی و سازگاری، جهت گیری گفت و شنود، جهت گیری همنوایی، کنترل ، تعهد ، مبارزه طلبی

چکیده رابطه بین کمال گرایی با عدالت سازمانی و فرسودگی شغلی در مدیران مرد ادارات دولتی شهرستان اندیمشک و دزفول این پژوهش با هدف بررسی رابطه کمالگرایی با عدالت سازمانی وفرسودگی شغلی در مدیران مرد ادارات دولتی استان خوزستان (اندیمشک، دزفول) درسال 1391بوده است.روش تحقیق توصیفی از نوع همبستگی است.بدین منظور 170 نفر از جامعه مورد نظر که با استفاده از روش نمونه گیری تصادفی ساده به عنوان نمونه انتخاب شده اند. ابزارگردآوری اطلاعات در این پژوهش عبارتند از: پرسشنامه کمالگرایی تری-شورت، پرسشنامه عدالت سازمانی نیهوف و مورمن و پرسشنامه فرسودگی شغلی مسلش. برای تجزیه و تحلیل داده ها از روش های آمار توصیفی (میانگین و انحراف معیار) و آمار استنباطی (آزمون کولموگروف- اسمیرنوف و همبستگی پیرسون) استفاده شده. یافته ها نشان داد که کمالگرایی با عدالت سازمانی وفرسودگی شغلی مدیران مرد ادارات دولتی استان خوزستان (اندیمشک، دزفول) رابطه معناداری دارد. کلیدواژه ها:کمالگرایی، عدالت سازمانی، فرسودگی شغلی

هدف از این پژوهش مقایسه استرس وسلامت روان دانش آموزان دختر دارای مادران شاغل وغیر شاغل در مقطع راهنمایی آموزش وپرورش ناحیه یک شیراز بود. جامعه آماری پژوهش کلیه مدارس راهنمایی دخترانه ناحیه یک شیراز می باشد. نمونه گیری به صورت خوشه ای انجام پذیرفت به این صورت که از بین نواحی چهار گانه ناحیه یک و از ناحیه یک از بین پنجاه مدرسه هشت مدرسه واز هر مدرسه دو کلاس پایه سوم راهنمایی مدرسه، که در نهایت از480 دانش آموز400 نفر به عنوان نمونه انتخاب شدند که 200 نفر دارای مادران شاغل و200 نفر دارای مادران غیر شاغل بوده اند. در این پژوهش از پرسشنامه خرده مقیاس استرس زیر مجموعه داس -42 ووجی اچ کیو-28 پرسشنامه سلامت روان مورد استفاده قرار گرفته است.جهت بررسی آزمون فرضیه ها از آزمونt به وسیله نرم افزار spss استفاده شده است.نتایج حاصل از تجزیه و تحلیل داده ها وآزمون فرضیه ها نشان داد که فرزندانی که مادران غیرشاغل دارنددر مقایسه با فرزندان ماداران شاغل استرس بیشتر وسلامت روان کمتری دارند.همچنین فرزندانی که مادران شاغل دارند ازسلامت روان بیشتر واسترس کمتری در مقایسه با فرزندان مادران غیرشاغل برخوردارند.در نهایت نیز مشخص گردید که بین استرس و سلامت روان و مولفه های سلامت روان رابطه منفی (معکوس) و معناداری وجود دارد

هدف از انجام این پژوهش بررسی رابطه بین حمایت سازمانی ادراک شده و خشنودی شغلی با رفتار شهروندی سازمانی در بین کارکنان پتروشیمی فجر ماهشهربود. جامعه آماری این پژوهش را کارکنان پتروشیمی فجر ماهشهر که شامل 900 نفر می باشد تشکیل دادند. 300 نفر از آنها به عنوان نمونه آماری به صورت تصادفی طبقه ای انتخاب گردیدند.ابزارهای مورد استفاده در این پژوهش شامل پرسشنامه حمایت سازمانی ادراک شده، پرسشنامه خشنودی شغلی و پرسشنامه رفتار شهروندی سازمانی می باشد. نتایج تحلیل ها با استفاده از روش های آماری ضریب همبستگی پیرسون، رگرسیون خطی چندگانه و تحلیل واریانس حاکی از آن بود که بین حمایت سازمانی ادراک شده و رفتار شهروندی سازمانی رابطه معنادار وجود دارد و بین حمایت سازمانی ادراک شده و خشنودی شغلی رابطه معناداروجود دارد و همچنین دو متغیر حمایت سازمانی ادراک شده و خشنودی شغلی قادرند رفتار شهروندی سازمانی را پیش بینی کنند.

هدف از انجام پژوهش حاضر تبیین نقش واسطه گری سرمایه روانشناختی در رابطه بین فرهنگ سازمانی و تعهد سازمانی کارکنان واحد عملیاتی دشت گز شرکت نفت و گاز گچساران می باشد. جامعه آماری این پژوهش شامل 250 نفر از کارکنان واحد عملیاتی دشت گز شرکت نفت و گاز گچساران بوده که در سال 92-91 مشغول به کار می باشند. در این پژوهش از روش نمونه گیری تصادفی ساده استفاده شده است که حجم نمونه با استفاده از جدول کرسی و مورگان 152 نفر بدست آمده است. برای گردآوری داده ها از 3 پرسشنامه؛ فرهنگ سازمانی رابینز(1991)، تعهد سازمانی آلن و مایر (1984) و سرمایه های روانشناختی توسط لوتانز و همکاران (2007) استفاده شده است. نتایج پژوهش نشان داد که بین سرمایه روانشناختی و تعهد سازمانی رابطه معناداری وجود دارد، همچنین بین فرهنگ سازمانی با تعهد سازمانی رابطه معناداری وجود دارد و اینکه سرمایه روانشناختی نقش واسطه ای در رابطه بین فرهنگ سازمانی و تعهد سازمانی ایفا می کند.

هدف از این پژوهش، بررسی رابطه بین اضطراب، استرس وافسردگی با نشانه های بیماری های قلبی درکارکنان پتروشیمی بندر امام بود.جامعه ی آماری شامل کلیه کارکنان رسمی و پیمانی پتروشیمی بندر امام که تعداد آنها حدود 2000 نفر بودند. که از میان آنها حدود 525 نفر از کارکنان رسمی و پیمانی پتروشیمی بندر امام دریک بازه زمانی مشخص انتخاب وبراساس روش نمونه گیری دردسترس موردپژوهش واقع گردیدندبدین صورت پرسشنامه اضطراب ،استرس و افسردگیdass 42 وهمچنین پرسشنامه نشانه های بیماریهای قلبی رز را در اختیار آنها قرار داده وپس از پاسخگویی جمع آوری گردیدند.داده هاباآزمون خی دو مورد تحلیل قرار گرفت که نتایج تحلیل داده ها رابطه معناداری بین اضطراب با نشانه های بیماریهای قلبی نشان داد.همچنین بین افسردگی با نشانه های بیماریهای قلبی رابطه معناداری دیده شد.اما بر اساس نتایج بدست آمده بین استرس ونشانه های بیماری های قلبی رابطه معنا داری مشاهده نگردید.

هدف از پژوهش حاضر، بررسی رابط? بین جو سازمانی با شادکامی و رفتار شهروندی در بین کارکنان پتروشیمی شیراز می باشد. آزمودنی ها در این پژوهش 160 نفر (مرد) بودند که به روش نمونه گیری در دسترس انتخاب شدند. آزمودنی ها به پرسشنامه های جو سازمانی سوسمان دیپ، شادکامی آکسفورد و پرسشنامه رفتار شهروندی پودساکف پاسخ دادند. جهت تحلیل داده ها علاوه بر روش های توصیفی (میانگین و انحراف معیار)، از ضریب همبستگی پیرسون و رگرسیون نیز استفاده شد. نتایج نشان دادند که بین جو سازمانی و شادکامی، رابط? مثبت معناداری وجود دارد، اما بین شادکامی و رفتار شهروندی رابط? معناداری وجود ندارد. بین مولفه های جو سازمانی با رفتار شهروندی رابط? معنی دار وجود دارد، وجو سازمانی پیش بینی کنند? مناسبی برای رفتار شهروندی بود. کلید واژگان: جو سازمانی، شادکامی، رفتار شهروندی، پتروشیمی.

چکیده: هدف از اجرای پژوهش حاضر بررسی نقش واسطه گری هوش هیجانی در رابطه با شیوه های فرزند پروری و سازگاری اجتماعی دانش آموزان دختر دبیرستان های ناحیه یک شیراز بوده است، جهت اجرای پژوهش از بین دانش آموزان دختر ناحیه یک شهرستان شیراز به شیوه نمونه گیری خوشه ای چند مرحله ای، تعداد 354 نفر انتخاب و با استفاده از پرسشنامه های سازگاری بل(1961) ، هوش هیجانی برادبری و گریوز(2005) و مقیاس تجدید نظر شده درشیوه های فرزند پروری(شیفرن و اگارتون، 1985) مورد ارزیابی قرار گرفتند و نتایج حاکی از این بود که 1- بین هوش هیجانی و سازگاری اجتماعی رابطه وجود دارد. 2- بین شیوه های فرزند پروری و سازگاری اجتماعی رابطه وجود دارد. 3- شیوه های فرزند پروری قادر به پیش بینی معنی دار سازگاری اجتماعی بوده است. 4- مولفه های هوش هیجانی دارای نقش واسطه ای در رابطه بین شیوه های فرزندپروری و سازگاری اجتماعی می باشد. واژگان کلیدی: هوش هیجانی، شیوه های فرزند پروری، سازگاری اجتماعی

چکیده نگرش ها ، اعتقادات و رفتارهای والدین که در قالب الگوی خانوادگی یا شیوه های فرزندپروری نمود پیدا می کند ، عامل بسیار مهمی در تکوین شخصیت و تثبیت خصوصیات اخلاقی فرزندان و هویت محسوب می شود . پژوهش حاضر به بررسی رابطه بین شیوه های فرزندپروری و جهت گیری مذهبی با هویت دانش آموزان مقطع متوسطه شهر لارستان که پدران آن ها به کشورهای خلیج مهاجرت کرده اند پرداخته است . این تحقیق از نوع همبستگی است . حجم نمونه مورد مطالعه شامل 202 نفر و از نوع نمونه گیری تصادفی خوشه ای می باشد . جمع آوری اطلاعات به وسیله ی پرسشنامه شیوه های فرزندپروری بامریند (1975) ، جهت گیری مذهبی بهرامی (1381) و هویت خود بالیستری (1995) انجام شده است . یافته ها نشان داده است که : بین شیوه فرزندپروری مقتدرانه با سبک تعهد و اکتشاف رابطه مثبت و معنادار و بین فرزندپروری آزادگرایانه و مستبدانه با سبک تعهد و اکتشاف رابطه منفی و معنادار وجود دارد . بین جهت گیری مذهبی و ارزنده سازی با سبک تعهد و اکتشاف رابطه مثبت و معنادار و بین سازمان نایافتگی و کامجویی با سبک تعهد و اکتشاف رابطه منفی و معنادار وجود دارد. همچنین شیوه فرزندپروری آزادگرایانه و مقتدر و مولفه های مذهبی ( جهت گیری مذهبی ، ارزنده سازی ، کامجویی و سازمان نایافتگی) قادر به پیش بینی سبک های تعهد و اکتشاف هویت در نوجوانان می باشند . کلید واژه ها : شیوه های فرزندپروری ، جهت گیری مذهبی ، هویت .

هدف کلی پژوهش حاضر مقایسه توانایی حل مسأله اجتماعی، شادکامی و سازگاری بین فرزندان خانواده های تک فرزند و چند فرزند می باشد. گروه نمونه شامل 280 دانش آموز دختر (140تک فرزند و 140چند فرزند ) بود که در سال تحصیلی 93 – 92 در دبیرستان های ناحیه دو شهر شیراز مشغول به تحصیل بودند. نمونه ی مورد نظر به شیوه ی نمونه گیری هدفمند انتخاب شدند. ابزار مورد استفاده در پژوهش شامل پرسشنامه فرم کوتاه توانایی حل مسأله اجتماعی( دورزیلا و نزو، 2002 )، پرسشنامه سازگاری ( سهرابی و سامانی، 1391 ) و پرسشنامه شادکامی آکسفورد( آرجیل و مارتین، 1989) بود. برای تجزیه و تحلیل داده ها از شیوه آماری تحلیل واریانس چند متغیره مانوا استفاده شد. نتایج این مطالعه حاکی از آن بود که بین توانایی حل مسأله اجتماعی، شادکامی و سازگاری فرزندان خانواده های تک فرزند و چند فرزند تفاوت معناداری وجود ندارد امادر توانایی حل مساله اجتماعی دربعد منطقی حل مسأله تفاوت معناداری بین دو گروه دانش آموزان به دست آمد که عملکرد دانش آموزان چند فرزند بهتر از تک فرزند بود.

هدف از پژوهش حاضر، تبیین اثربخشی آموزش مبتنی بر فراشناخت بر یادگیری (کاربست، ترکیب، ارزشیابی) ریاضیات حقیقی در دانش آموزان بود. شرکت کنندگان شامل 32 نفر دانش آموز پسر دوره دوم متوسطه از دو آموزشگاه شهر شیراز بودند که روش نمونه گیری به این شرح بود که از یک آموزشگاه، تنها کلاس دوم آن و از آموزشگاه دیگر که دارای سه کلاس دوم بود بطور تصادفی یک کلاس انتخاب شد سپس دو کلاس در ملاک های جنسیت، پایگاه اجتماعی، دوره تحصیلی، محدوده سنی و موقعیت اقتصادی همتاسازی شده و در دو گروه 16 نفری (کنترل و آزمایش) قرار گرفتند و توسط آزمون معلم ساخته پیش آزمون گرفته شد. این پرسشنامه از روایی و پایایی مطلوبی برخوردار بود. تحلیل پیش آزمون با استفاده از آزمون تی برای گروه های مستقل نشان داد که بین دو گروه تفاوت معناداری وجود نداشت. پس از آن، گروه آزمایش و کنترل به مدت هشت جلسه ریاضیات حقیقی را به ترتیب با روش مبتنی بر فراشناخت و روش سنتی آموختند. در پایان دوره، پس آزمون به عمل آمده و با استفاده از آزمون تی برای گروه های مستقل تحلیل شد. نتایج نشان داد که نمره یادگیری ریاضیات حقیقی در هر سه مولفه کاربست، ترکیب و ارزشیابی به گونه ای معنادار بیش از گروه کنترل بود. نتیجه اینکه، آموزش مبتنی بر فراشناخت موجب افزایش یادگیری(کاربست، ترکیب و ارزشیابی) ریاضیات حقیقی، در دانش آموزان، می شد.

چکیده پژوهش حاضر به مقایسه عملکرد افراد مبتلا به ام اس و افراد سالم در آزمون بندر گشتالت پرداخته است .جامعه آماری کلیه بیماران زن مبتلا به ام اس که در انجمن بیماران ام اس عضویت داشته اند. نمونه آماری 120 نفر که شامل 60 زن مبتلا به بیماری ام اس 60 زن سالم که بصورت هدفمند انتخاب گردیدند و ابزار پژوهش نیز آزمون بندر گشتالت بود.نتایج حاصل از آزمون فرضیات نشان داد که بین عملکرد بیماران ام اس و افراد سالم در آزمون بندر گشتالت تفاوت وجود دارد. همچنین بین عملکرد بیماران مبتلا به ام اس و افراد سالم در ابعاد آزمون بندر گشتالت( درجاماندگی ، اختصار ، تفکیک و جداسازی و اشکال در بستن خطوط )تفاوت معنادار وجود دارد .عملکرد در آزمون بندر گشتالت در افراد سالم و بیماران با توجه به وضعیت تاهل و گروه سنی آنان تفاوت معنادار وجود دارد، اما بین عملکرد در افراد سالم و بیماران با توجه به وضعیت شغلی و میزان تحصیلات آنان تفاوت معنادار وجود ندارد.بدین معنی که بیماری ام اس باعث کاهش عملکرد بیماران مبتلا به ام اس شده است . واژگان کلیدی : عملکرد، آزمون بندر گشتالت ، افراد مبتلا به ام اس

این تحقیق با هدف مقایسه ی عزت نفس وخودکارآمدی مددجویان تحت پوشش کمیته امداد و افراد غیر تحت حمایت در شهرستان لامرد انجام شده است. روش تحقیق از نوع مقایسه ای بوده و جامعه آماری پژوهش شامل کلیه ی مددجویان کمیته امداد امام خمینی (ره) شهرستان لامرد ، که تعداد آنها برابر 1990 نفر بود. در این تحقیق جهت انتخاب نمونه از فرمول کوکران و روش نمونه گیری تصادفی ساده استفاده شد که بدین ترتیب 120 نفر از مددجویان تحت پوشش کمیته امداد وتعداد 120 نفر از افراد غیر تحت حمایت انتخاب شدند. ابزار گردآوری داده ها، پرسشنامه ی عزت نفس کوپر اسمیت و آزمون خودکارآمدی عمومی شرر بود. روش پژوهش مقایسه ای بود. جهت تعیین پایایی ابزار تحقیق از آلفای کرونباخ استفاده شد که ضریب پایایی برای پرسشنامه ی عزت نفس کوپر اسمیت برابر 93/0 و برای آزمون خودکارآمدی عمومی شرر برابر 80/0 محاسبه گردید. تجزیه و تحلیل داده ها با استفاده از نرم افزار spss در دو سطحِ آمار توصیفی (فراوانی، درصد فراوانی ، میانگین و انحراف استاندارد) و آمار استنباطی (آزمون تی برای دو نمونه ی مستقل در سطح معناداری 05/0) صورت گرفت. یافته های تحقیق نشان داد که، عزت نفس و خودکارآمدیِ مددجویان کمیته امداد بطورمعناداری کمتر از افراد غیر تحت حمایت بود.

پژوهش به دنبال اثر بخشی آموزش گروهی جرأت ورزی بر پرخاشگری و عملکرد تحصیلی دانش آموزان پیش دانشگاه شهر میمند بود. جامعه ی آماری پژوهش دانش آموزان پیش دانشگاهی سال تحصیلی 92-91 شهر میمند بودند. در ابتدا پرسشنامه پرخاشگری به کلیه دانش آموزان داده شد و سپس 40 نفر از دختران و 40 نفر از پسران که بیشترین نمره پرخاشگری کسب نمودند به عنوان حجم نمونه انتخاب شدند. به شکل تصادفی پسران و دختران انتخاب شده به دو گروه 20 نفری به عنوان گروه آزمایش و گروه کنترل تقسیم شدند. از همه ی گروههاآزمون (پرسشنامه پرخاشگری و پرسشنامه عملکرد تحصیلی) قبل از آموزش جرأت ورزی گرفته شد گروه آزمایش به مدت 4 هفته و هفته ای 2 جلسه ی 1 ساعتی تحت آزمایش مشاوره جرأت ورزی قرار گرفتند ولی گروه کنترل از هیچ گونه آموزشی بهره نبردند. پس از اتمام آموزش از همه گروه ها پس آزمون گرفته شد. داده های بدست آمده مورد تحلیل آماری کوواریانس قرار گرفت و نتایج نشان داد که آموزش مشاوره جرأت ورزی بر روی گروه آزمایش نسبت به گروه کنترل اثر بخشی مثبتی در افزایش عملکرد تحصیلی و کاهش میزان پرخاشگری داشته است.

این پژوهش به دنبال بررسی رابطه بین باورهای انگیزشی و راهبردهای یادگیری خودتنظیمی با شادکامی دانش¬آموزان پیش¬دانشگاهی شهر میمند در سال تحصیلی 92- 91 بود. روش پژوهش از نوع همبستگی می¬باشد و حجم نمونه مورد مطالعه 184 نفر دانش¬آموز دختر و پسر مدارس پیش-دانشگاهی می¬باشد. داده¬های پژوهش از طریق پرسشنامه شادکامی آکسفورد و پرسشنامه باورهای انگیزشی و راهبردهای یادگیری خود¬تنظیمی پنتریچ و دی¬گروت جمع¬آوری و مورد تحلیل آماری قرار گرفت. نتایج نشان داد بین باورهای انگیزشی و راهبردهای یادگیری خودتنظیمی و ابعاد آن¬ها با شادکامی و ابعاد آن رابطه معنی¬داری وجود دارد. از بین ابعاد باورهای انگیزشی و راهبردهای یادگیری خودتنظیمی تنها بعد ارزش درونی، اضطراب امتحان و خودنظم¬دهی قادر بودند به صورت معناداری شادکامی را پیش بینی نمایند.

هدف از مطالعه حاضر بررسی نقش واسطه گری رضایت مندی زناشویی در هوش معنوی و کیفیت زندگی معلمان زن شهر اردکان بود.بدین منظور 96معلم با استفاده از نمونه گیری خوشه ای یک مرحله ای از بین معلمان مدارس راهنمایی دخترانه شهر اردکان انتخاب شدند.در این تحقیق از پرسشنامه های سنجش کیفیت زندگی(سازمان بهداشت جهانی،1996)رضایت مندی زناشویی انریچ فرم 47 ماده ای،هوش معنوی(آقا بابایی،1387)استفاده شد.نتایج رگرسیون چند گانه به شیوه سلسله مراتبی نشان داد که 46%از واریانس سلامت روانی،28%از واریانس محیط زندگی،64%از واریانس روابط با دیگران و 42%از واریانس سلامت جسمی توسط متغیرهای هوش معنوی و رضایت زناشویی قابل پیش بینی هستند،بر اساس مدل های مفروض و با استفاده از آزمون تحلیل مسیر مشخص شد که رضایت زناشویی نقش واسطه گری معناداری را برای هوش معنوی و کیفیت زندگی بازی می کند

هدف از انجام پژوهش حاضر تبیین نقش واسطه گری سرمایه روانشناختی در رابطه بین استرس شغلی و عملکرد کارکنان واحد عملیاتی منطقه دشتگز شرکت نفت و گاز گچساران می باشد. به لحاظ ماهیت و اهداف، این پژوهش از نوع کاربردی و برای اجرای آن از روش همبستگی استفاده شده است. جامعه آماری این پژوهش شامل 300 نفر از کارکنان واحد عملیاتی منطقه دشت گز شرکت نفت و گاز گچساران بوده که در سال 92-91 مشغول به کار می باشند. در این پژوهش از روش نمونه گیری تصادفی ساده استفاده شده است که حجم نمونه با استفاده از جدول کرسی و مورگان 169 نفر بدست آمده است، برای گردآوری داده ها از 3 پرسشنامه؛ 1- پرسشنامه استرس شغلی استاینمتز (1977)، 2- پرسشنامه عملکرد شغلی پاترسون (1990) و 3- پرسشنامه سرمایه های روانشاختی توسط لوتانز و همکاران (2007) استفاده شده است که روایی و پایایی آنها مورد تأیید قرار گرفته است. نتایج پژوهش نشان داد که: بین استرس شغلی و عملرد شغلی رابطه منفی و معنادار و بین سرمایه روانشناختی و عملکرد شغلی رابطه مثبت و معنادار وجود دارد، استرس شغلی و سرمایه روانشناختی قادر به پیش بینی عملکرد شغلی می باشند و بین استرس شغلی و عملکرد شغلی با واسطه گری سرمایه روانشناختی رابطه معناداری وجود دارد.

پژوهش حاضر به منظور بررسی رابطه بین عاطفه مثبت با خلاقیت و تفکر انتقادی در دانش آموزان دبیرستانی شهر خرامه به مرحله اجرا درآمد. جامعه آماری دانش آموزان متوسطه شهر خرامه بود که از بین آنها 260 نفر به صورت خوشه ای چند مرحله ای به عنوان نمونه پژوهش انتخاب شدند.ابزارهای پژوهش از روایی و پایایی قابل ملاحظه ای برخوردار بودند. داده های حاصل از پرسشنامه ها با استفاده از ضریب همبستگی پیرسون و رگرسیون همزمان مورد تحلیل قرار گرفت. نتایج نشان داد که بین عاطفه مثبت با خلاقیت و مولفه های آن رابطه معناداری وجود دارد، بین عاطفه مثبت با تفکر انتقادی رابطه معناداری وجود دارد، بین خلاقیت با تفکر انتقادی رابطه معناداری وجود دارد.عاطفه مثبت قادراست خلاقیت و تفکرانتقادی دانش آموزان را به شکل معناداری پیش بینی نماید.

هدف از انجام پژوهش حاضر بررسی نقش واسطه گری رفتار شهروندی سازمانی در رابطه بین انگیزش شغلی با بهره¬وری شغلی معلمان شهر باشت می باشد. به لحاظ ماهیت و اهداف، این پژوهش از نوع کاربردی و برای اجرای آن از روش همبستگی استفاده شده است. جامعه آماری این پژوهش شامل کلیه معلمان شهر باشت به تعداد 540 نفر بوده که با استفاده از جدول مورگان تعداد 225 به عنوان نمونه آماری پژوهش، انتخاب شده اند. برای گردآوری داده¬ها از پرسشنامه های انگیزش شغلی رزاق حبیبی (1377)، رفتار شهروندی سازمانی پودساکف و همکاران (1990) و بهره وری (مدل اچیو) استفاده شده است که روایی و پایایی آنها مورد تأیید قرار گرفته است. تجزیه و تحلیل اطلاعات حاصل از پرسش¬نامه¬¬ها در دو سطح آمار توصیفی و استنباطی انجام شده است. در سطح آمار توصیفی از آماره¬هایی نظیر فراوانی، درصد، میانگین و انحراف معیار استفاده شده است. در سطح آمار استنباطی از آزمون¬های ضریب همبستگی پیرسون، رگرسیون گام به گام و تحلیل مسیر استفاده شده است. نتایج پژوهش نشان داد که بین انگیزش شغلی، جوانمردی، وجدان کاری، نوع دوستی و شرافت شهروندی با بهره وری شغلی رابطه مثبت و معنی داری وجود دارد. همچنین نتایج نشان داد که رفتارشهروند سازمانی در رابطه ی بین انگیزش شغلی با بهره وری نقش واسطه ای ایفا می¬نماید.

چکیده : هدف مطالعه حاضر مقایسه ی تعهد زناشویی، سلامت روان ورضایت از زندگی زنان شاغل و خانه دار شهر یاسوج در سال 1392 انجام شد. تعداد 259زن در این مطالعه شرکت نمودند، که 123 نفر از آنان (48%) خانه دار و مابقی(52%) شاغل بودند. میانگین سن شرکت کنندگان 35 سال بود. بیشترین افراد شرکت کننده دارای تحصیلات لیسانس بودند و میانگین سطح تحصیلات شاغلین بالاتر از خانه داران بود. دراین مطالعه ازنرم افزارspss جهت تحلیل داده ها استفاده گردید؛ واز پرسشنامه های استاندارد تعهد زناشویی(dci) وسلامت روان (ghq28) و رضایت از زندگی داینر(swls)استفاده گردید. یافته ها نشان داد که بین تعهد زناشویی زنان خانه دار و شاغل و بین رضایت از زندگی زنان خانه دار و شاغل تفاوت معنی داری بدست نیآمد. ولی بین سلامت روان زنان خانه دار و شاغل تفاوت معنی داری بدست آمد. کلمات کلیدی : تعهد زناشویی، سلامت روان، رضایت از زندگی، زنان شاغل، زنان خانه دار

هدف از انجام پژوهش حاضر بررسی رابطه استرس شغلی با امنیت شغلی و خلاقیت سازمانی کارکنان مناطق جنوب شرکت بوتان گاز درسال 93-92 بود. به لحاظ ماهیت و اهداف، این پژوهش از نوع کاربردی و برای اجرای آن از روش همبستگی استفاده شده است. جامعه آماری این پژوهش شامل کلیه کارکنان شرکت بوتان گاز مناطق جنوب ایران به تعداد 400 نفر بوده که با استفاده از جدول مورگان تعداد 196 نفر به عنوان حجم نمونه انتخاب شده¬اند که این تعداد از روش نمونه‏گیری تصادفی ساده انتخاب شده¬اند. برای گردآوری داده¬ها از 3 پرسشنامه؛ استرس شغلی ولفگانگ و همکاران (1988)، امنیت شغلی نیسی (1379) و خلاقیت سازمانی تورنس (1989) استفاده شده است که روایی و پایایی آنها مورد تأیید قرار گرفته است. تجزیه و تحلیل اطلاعات حاصل از پرسش¬نامه¬¬ها در دو سطح آمار توصیفی و استنباطی انجام شده است. در سطح آمار توصیفی از آمارهایی نظیر فراوانی، درصد، میانگین و انحراف معیار استفاده شده است. در سطح آمار استنباطی از آزمون همبستگی پیرسون و رگرسیون همزمان استفاده شده است. نتایج پژوهش نشان داد که بین بعدهای حجم کار، کنترل، جامعه، انصاف و ارزش با امنیت شغلی و خلاقیت سازمانی کارکنان رابطه منفی و معناداری وجود دارد. همچنین یافته¬ها نشان داد متغیرهای حجم کار، کنترل، جامعه، انصاف و ارزش به صورت منفی قادر به پیش¬بینی امنیت شغلی و خلاقیت سازمانی می¬باشند.

پژوهش حاضر به منظور بررسی رابطه بین عاطفه مثبت با حل مساله و خودکارآمدی در دانش آموزان دبیرستانی شهر جهرم به مرحله اجرا درآمد . جامعه آماری دانش آموزان متوسطه شهر جهرم بود که از بین آن 290 نفر به صورت خوشه ای چند مرحله ای به عنوان نمونه پژوهش انتخاب شدند. ابزارهای پژوهش از روایی و پایایی قابل قبولی برخوردار بودند. داده های حاصل از پرسشنامه ها با استفاده از ضریب همبستگی پیرسون و رگرسیون همزمان مورد بررسی قرار گرفت. نتایج نشان داد که بین عاطفه مثبت با حل مساله و مولفه های آن رابطه ی معنادار وجود دارد ، همچنین بین حل مساله و خودکارآمدی رابطه ی معنادار وجود دارد، بین عاطفه مثبت با خودکارآمدی نیز رابطه ی معنادار وجود دارد. عاطفه مثبت قادر است حل مساله و خودکارآمدی دانش آموزان را به شکل معناداری پیش بینی نماید.

پژوهش حاضر باهدف بررسی رابطه بین الگوهای ارتباطی خانواده باتنظیم شناختی هیجان وتاب آوری انجام شد. طرح پژوهش توصیفی و ازنوع همبستگی بود.جامعه آماری شامل دانش آموزان دختردبیرستانهای شهرشیراز درسال تحصیلی 93-92بود که 300نفر ازآنها به شیوه نمونه گیری خوشه ای چندمرحله ای به صورت تصادفی انتخاب شدند.ابزاراستفاده شده دراین پژوهش ،پرسشنامه تجدیدنظرشده الگوهای ارتباطی خانواده کوئرنروفیتزپاتریک(2002)وپرسشنامه تنظیم شناختی هیجان گارنفسکی cerq،(2002)ومقیاس تاب آوری کانرودیویدسونcd-rlsc،(2003)بوده است.داده های به دست آمده باروش آماری همبستگی و رگرسیون به شیوه همزمان موردتجزیه وتحلیل قرارگرفت.نتایج نشان دادکه بین بعدهمنوایی الگوهای ارتباطی خانواده باراهبردهای مثبت تنظیم شناختی هیجان (ارزیابی مجددمثبت وتمرکز مجددمثبت)رابطه منفی معناداروباراهبردهای منفی تنظیم شناختی هیجان (سرزنش خود، سرزنش دیگران، نشخوارفکری، تلقی فاجعه آمیز و پذیرش) رابطه مثبت معنادار وجودداردوبین بعدگفت وشنودالگوهای ارتباطی خانواده باراهبردهای مثبت تنظیم شناختی هیجان،رابطه ی مثبت معناداروباراهبردهای منفی تنظیم شناختی هیجان ،رابطه منفی معناداروجوددارد.همچنین بین الگوهای ارتباطی خانواده وتاب آوری رابطه ی معنادار وجودداردویافته های رگرسیون نشان دادکه الگوهای ارتباطی خانواده دارای قدرت پیش بینی معناداری برای ابعادتنظیم شناختی هیجان وتاب آوری می باشند.دراین پژوهش توصیه های عملی برای بهبودتنظیم شناختی هیجان وتاب آوری دربین اعضای نمونه ووالدین آنهاارائه شد.

پژوهش حاضر با هدف تبیین اثربخشی آموزش تفکر مثبت بر میزان استرس و خودکارآمدی اجتماعی دانش آموزان دوره راهنمایی شهر شیراز اجرا شد . طرح پژوهشی آزمایشی از نوع پیش آزمون – پس آزمون همراه با گروه کنترل بود . نمونه آماری شامل 50 نفر دانش آموز دختر سال سوم راهنمایی مدارس نمونه دولتی با استفاده از روش نمونه گیری تصادفی گمارشی می باشد که به عنوان گروه های آزمایش و کنترل انتخاب شدند . از هر دو گروه پیش آزمون های سنجش میزان استرس و خودکارآمدی اجتماعی به عمل آمد ؛ گروه آزمایش به مدت 10 جلسه 90 دقیقه ای تحت آموزش تفکر مثبت قرار گرفت . پس از اجرای آموزش ، پس آزمون سنجش میزان استرس و خودکار آمدی اجتماعی بر روی هر دو گروه اجرا شد . ابزار اندازه گیری پرسش نامه استرس dass 14 و خودکار آمدی اجتماعی کنلی بود و برای تجزیه و تحلیل داده ها از شاخص های آمار توصیفی و آمار استنباطی ، تحلیل آزمون t برای گروه های وابسته ، اندازه گیری های مکرر و تحلیل واریانس و آزمون تعقیبی توکی استفاده شد. یافته ها نشان داد که آموزش تفکر مثبت باعث کاهش استرس و افزایش خودکار آمدی اجتماعی در گروه آزمایش شده است و نتایج تحلیل آماری نشان از وجود تفاوت معنا دار میزان استرس و خودکار آمدی اجتماعی دربین گروه های آزمایش و کنترل دارد.

پژوهش حاضر با هدف تبیین رابطه تعارضات زناشویی والدین و ویژگیهای شخصیتی مادران با اختلالات رفتاری فرزندان انجام شد. جامعه آماری شامل کلیه دانش آموزان دختر و پسر کلاس های چهارم و پنجم مدارس ابتدایی شهر مرودشت در سال 93-92 بود. نمونه مورد پژوهش مادران و تعداد 187 (89 دختر، 81 پسر و 17 نفر نامشخص) بود که به روش خوشه ای چند مرحله ای انتخاب شدند. جهت گردآوری اطلاعات پرسشنامه تعارض زناشویی، پرسشنامه ویژگیهای شخصیتی نئو و پرسشنامه اختلالات رفتاری راتر فرم معلم مورد استفاده قرار گرفت. جهت تجزیه و تحلیل داده ها در آمارتوصیفی از میانگین، انحراف استاندارد و ضریب همبستگی و در آمار استنباطی از تحلیل رگرسیون چندگانه به شیوه همزمان استفاده شد. نتایج پژوهش نشان داد که بین ابعاد تعارضات زناشویی و اختلالات رفتاری هیچ رابطه معناداری وجود ندارد. همچنین از بین ویژگیهای شخصیتی بعد روان رنجوری با ناسازگاری اجتماعی رابطه مثبت و معنادار دارد و بعد باز بودن با همه ابعاد اختلالات رفتاری رابطه منفی و معنادار دارد.

پژوهش با هدف پیش بینی حل مشکل خانواده بر اساس سبک های حل مسأله و سبک های تصمیم گیری در بهورزان مرکز بهداشت شهرستان شیراز انجام شد. روش پژوهش از نوع همبستگی بوده کلیه بهورزان، به تعداد 167 نفر با استفاده از روش نمونه گیری سرشماری انتخاب شدند. جمع آوری اطلاعات از طریق مقیاس حل مشکل خانواده خدابخش احمدی (1383)، پرسش نامه سبک های حل مسأله کسیدی و لانگ (1996) و سبک های تصمیم گیری اسکات و بروس (1995) انجام شد. به منظور تجزیه و تحلیل داده هااز آزمون ضریب همبستگی پیرسون و رگرسیون گام به گام استفاده شد. نتایج نشان داد سبک های در ماندگی و مهار گری با حل مشکل خانواده رابطه منفی معنی دار ی دارند وسبک های خلاقیت، اعتماد، گرایش، با حل مشکل خانواده رابطه مثبت معنی داری دارند. وبه ترتیب سبک های خلاقیت، درماندگی و اعتماد قادر به پیش بینی حل مشکل خانواده می باشند. همچنین سبک های عقلانی و شهودی رابطه مثبت و معنی داری با حل مشکل خانواده دارند. اما فقط سبک عقلانی قادر به پیش بینی حل مشکل خانواده است. کلید واژه ها: حل مشکل خانواده، سبک های حل مسأله، سبک های تصمیم گیری، بهورز

چکیده: هدف از این پژوهش بررسی رابطه بین رضایت از زندگی و کمال گرایی والدین با مشکلات روان شناختی فرزندان بوده است .جامعه آماری در این پژوهش که در زمره تحقیقات همبستگی قرار دارد عبارت بودند از کلیه دانش آموزان دبیرستان (پسر ودختر ) شهر داراب و والدین ( مادر) آنها که درسال تحصیلی 94-1393در این شهر مشغول به تحصیل بوده اند. برای انتخاب نمونه از روش تصادفی از نوع نمونه گیری خوشه ای استفاده شده است . 400 نفر از دانش آموزان دختر و پسر مقطع(اول ، دوم وسوم دبیرستان) (200دختر و200 پسر) و مادر آنها انتخاب شده و با استفاده از مقیاس کمال گرایی فراست، مقیاس رضایت از زندگی داینر و مقیاس افسردگی ، اضطراب و استرس (dass-21) مورد آزمون قرار گرفتند. به منظور تجزیه و تحلیل اطلاعات بدست آمده از شاخص های آمار توصیفی(میانگین و انحراف معیار) و استنباطی(همبستگی پیرسون و روش تحلیل رگرسیون) استفاده گردید.

پژوهش حاضر با هدف بررسی رابطه شیوه فرزند پروری با سازگاری اجتماعی و پرخاشگری در دانش آموزان متوسطه شهر شیراز انجام شد. مطالعه حاضر از نوع توصیفی- همبستگی است که در آن از بین کلیه دانش آموزان پسر دبیرستان های ناحیهچهارآموزشوپرورششهرشیرازبا استفاده از روش نمونه گیری خوشه ایتعداد 350 نفر به عنوان اعضای نمونه انتخاب شدند. پرسشنامه فرزندپروری آلاباما (فرایک، 1991)، پرسشنامه سازگاری دانش آموزان دبیرستانی (سینها و سینگ، 1993) و پرسشنامه پرخاشگری (باس و پری، 1992) به عنوان ابزار پژوهش مورد استفاده قرار گرفتند و جهت تحلیل داده های جمع آوری شده از آماره های توصیفی،ضریب همبستگی پیرسون و رگرسیون همزمان استفاده شد. نتایج پژهش نشان داد کهبینشیوه های فرزند پروری و مولفه های آن با سازگاری دانش آموزان و مولفه های آن رابطه معناداری وجود دارد؛ همچنین بین شیوه های فرزند پروری و مولفه های آن با پرخاشگری و مولفه های آن نیز رابطه معناداری وجود دارد. به علاوه، نتایج حاصل از رگرسیون نشان داد که شیوه فرزند پروری قادر به پیش بینی سازگاری اجتماعی و پرخاشگری می باشد.

پژوهش حاضر با هدف مقایسه شیوه فرزندپروری، انگیزه تحصیلی و مشکلات روانشناختی در دانش آموزان متوسطه شهر شیراز انجام شده است. مطالعه حاضر از نوع علّی- مقایسه ای است که در آن از بین کلیه دانش آموزان دختر سال دوم دوره متوسطه نظری دبیرستان های نمونه دولتی و دولتی ناحیه 3 آموزش و پرورش شهر شیراز با استفاده از روش نمونه گیری تصادفی از هر گروه 150 نفر به عنوان اعضای نمونه انتخاب شد. پرسشنامه های فرزند پروری بامریند، پرسشنامه انگیزش تحصیلی و مقیاس افسردگی، اضطراب و استرس به عنوان ابزار پژوهش مورد استفاده قرار گرفتند. جهت تحلیل داده های پژوهش از آمار توصیفی و آزمون t مستقل استفاده شد. یافته های پژوهش نشان داد که شیوه های فرزند پروری والدین دانش آموزان مدارس دولتی و نمونه دولتی با هم تفاوت معناداری دارند؛یافته دیگر پژوهش این است که بین انگیزش تحصیلی و مشکلات روانشناختی در دانش آموزان مدارس دولتی و نمونه دولتی تفاوت معناداری وجود دارد به این معنی که میزان هر دو متغیر در دانش آموزان مدارس نمونه دولتی بالاتر است.

پژوهش حاضر با هدف مقایسه تعارض والد –کودک، مشکلات روانشناختی و کیفیت روابط زناشویی در مادران کودکان بیش فعال و عادی انجام شد. مطالعه حاضر از نوع مطالعات علّی- مقایسه ای است که در آن از بین کلیه مادران دارای کودک 7 تا 12 ساله مبتلا به اختلال بییش فعالی و نقص توجه که پس از تشخیص جهت درمان فرزندان خود به کلینیک مشاوره ناحیه 3 آموزش و پرورش شهر شیراز و کلینیک تخصصی اعصاب روان مراجعه کرده بودند با روش نمونه گیری دردسترس 120 نفر و همچنین از بین کلیه مادران دارای کودک عادی 7 تا 12 ساله که فرزندان آنها در مدارس ابتدایی ناحیه 3 آموزش و پرورش شهر شیراز مشغول به تحصیل بودند نیز با روش نمونه گیری در دسترس تعداد 120 نفر به عنوان اعضای نمونه انتخاب شدند (اعضای نمونه در متغیرهای سن، جنسیت و تحصیلات همتا شدند). پرسشنامه رابطه ولی-فرزندی، مقیاس اضطراب، افسردگی و استرس (dass-21) و پرسشنامه رضایت زناشویی انریچ به عنوان ابزار پژوهش مورد استفاده قرار گرفتند و جهت تحلیل داده های جمع آوری شده از آماره های توصیفی و تحلیل کوواریانس استفاده شد. نتایج پژوهش نشان داد که بین دو گروه از مادران مورد مطالعه در تمام متغیرهای پژوهش تفاوت معناداری وجود دارد. بررسی میانگین نمرات دو گروه در متغیرهای پژوهش نشان می دهد که مادران دارای فرزند عادی در پرسشنامه رابطه والد- فرزند و رضایت زناشویی نمرات بالاتر و مادران دارای فرزند مبتلا به اختلال بیش فعالی در متغیرهای افسردگی، اضطراب و استرس نمرات بالاتری به دست آورده اند. بنابراین می توان نتیجه گرفت که اختلال بیش فعالی در فرزندان مشکلات فراوانی را برای مادر ایجاد می کند.

چکیده : این پژوهش با هدف بررسی رابطه میان هوش سازمانی و فرهنگ سازمانی با تعهد سازمانی کارکنان با در نظر گرفتن نقش واسطه ای سلامت روان انجام شده است. نمونه آماری این تحقیق شامل 306 نفر از پرسنل شرکت نفت زاگرس جنوبی را شامل می شود ، جهت بررسی این روابط پرسشنامه هایی استانداردی مورد استفاده قرار گرفت که روایی آنها مورد تایید بوده است و پایایی آنها توسط محاسبه ضریب آلفای کرونباخ مورد تایید قرار گرفته است. فرضیه های این تحقیق با استفاده از آزمون های همبستگی پیرسون و رگرسیون خطی مورد بررسی قرار گرفته است،نتایج تحقیق نشان می دهد که میان ابعاد هوش سازمانی و تعهد سازمانی رابطه معنادار و مستقیمی وجود دارد ،همچنین میان ابعاد فرهنگ سازمانی و ابعاد تعهد سازمانی رابطه معنادار و مستقیمی وجود دارد.میان ابعاد هوش سازمانی ،فرهنگ سازمانی و تعهد سازمانی با ابعاد سلامت روان نیز رابطه معنادار و معکوس وجود دارد و همچنین نتایج نشان می دهد که سلامت روان در رابطه بین هوش و فرهنگ سازمانی با تعهد سازمانی کارکنان شرکت زاگرس جنوبی نقش واسطه ای را دارد.

پژوهش حاضر با هدف تبیین رابطه بین شیوه های فرزند پروری ویژگی های شخصیتی با تفکر انتقادی در دانش آموزان دوره متوسطه انجام پذیرفت. شرکت کنندگان پژوهش شامل 376 نفر دختر و پسر از دانش آموزان دبیرستان شیراز بودند که بر اساس روش نمونه گیری خوشه ای تصادفی انتخاب شدند.به منظور بررسی متغیرهای پژوهش، هر یک از شرکت کنندگان پرسشنامه گرایش تفکر انتقادی ریکتس(2003) ، پرسشنامه شیوه های فرزند پروری بامریند(1991) و پرسشنامه ویژگی های شخصیتی neo-ffi را تکمیل نمودند.

هدف از پژوهش حاضر تبیین نفش واسطه ای حمایت سازمانی ادراک شده در رابطه بین مدیریت دانش و توانمند سازی دبیران بود. پژوهش از لحاظ هدف، کاربردی و از لحاظ شیوه گردآوری و تحلیل داده ها ، توصیفی همبستگی است.مهمترین عامل ایجاد و موفقیت تغییر در سازمان نیروی انسانی سازمان می باشد، ارتقاء سطح توانمندی کارکنان، انگیز?? آنان را برای ارتباط پایدار و طولانی با سازمان افزایش می دهد. داشتن کارکنان توانمند و متعهد به عنوان مهمترین منبع سازمان و نیروی انسانی، اساس ثروت واقعی یک سازمان است. محیط های کاری امروزی نیاز به کارکنانی دارند که تصمیم های مناسب بگیرند و برای مشکلات موجود، راه حل هایی سازنده ارائه دهند، در نتیجه کارکنان یک سازمان باید توانمند باشند. و مسئولیت نتایج حاصله را نیز بر عهده گیرند.

چکیده ندارد.

چکیده ندارد.

چکیده ندارد.

چکیده ندارد.

چکیده ندارد.

چکیده ندارد.

چکیده ندارد.

چکیده ندارد.

چکیده ندارد.