متدهای کیفی متعددی در زمینه ی تصویربرداری با امواج مایکروویو تاکنون پیشنهاد شده است . اما همواره این سوال مطرح است که با توجه به اطلاعات در دسترس از سناریوی مورد نظر و همچنین امکانات و تجهیزات اندازه گیری موجود ، انتخاب کدامیک از آنها برای داشتن یک بازسازی مطمئن در اولویت خواهد بود. در این پژوهش به بررسی سه متد کیفی نمونه برداری خطی ( lsm )، مقطع نگاری تفرقی ( dt ) و معکوس زمانی ( tr ) در یک قالب کاری مشابه پرداخته شده تا ویژگی ها و محدودیت های هریک از آنها بیش از پیش مشخص شود. نتایج حاصله نشان میدهند که الگوریتم tr در تصویربرداری از اهداف نسبتا کوچک و دارای کنتراست کم از پس زمینه ی خود ، موفق تر از دو الگوریتم دیگرعمل می کند در حالی که lsm تقریبا مستقل از کنتراست است و برای تصویربرداری از اهداف نسبتا بزرگ و در رنج وسیعی از کنتراست ها مناسب است. نهایتا با توجه به طول خط اسکن بکار رفته در فرآیند جمع آوری داده ها، الگوریتم dt در به تصویر کشیدن اجسام مدفون در اعماق زیاد مناسب تر به نظر می رسد.