نام پژوهشگر: ناصر حمیدی
نگار خانی ناصر حمیدی
علت وجودی هرسازمانی ارائه خدمات ویا محصول است. هریک از کالاها یا خدماتی که توسط سازمانها ارائه می شوند در حقیقت خروجی یک یا چند فرآیند کاری هستند. فرآیندها به مرور زمان دچار ضعف می شوند و با بروز مشکلاتی در حین فرآیند، نیاز به بهبود احساس می گردد. تحقیق حاضر حاصل پژوهشی در باب بهبود فرآیندهای مالی دانشگاه آزاد اسلامی واحد تاکستان است که با استفاده از یک الگوریتم سه مرحله ای شامل تعیین وضعیت فعلی، اولویت بندی فرآیندهای مالی و بهبود فرآیندهای اولویت دار سعی دارد تا با در نظر گرفتن تاثیر فرآیندهای مالی بر شاخصهای عملکردی حوزه های مختلف کاری دانشگاه به بهبود فرآیندها ی اولویت دار بپردازد. با بررسی اسناد صادره در قسمت حسابداری، فرآیندهای مالی مرتبط با حوزه های مختلف کاری شناسایی واحصاء گردید. شاخصهای لازم جهت رتبه بندی فرآیندها از مباحث نظری مرتبط موضوع استخراج شده ودر قالب پرسشنامه خبرگان در اختیار خبره هر حوزه قرار گرفت. بعد از شکل گیری ماتریس تصمیم گیری هرحوزه، با استفاده از فنون fmadm فرآیندها جهت بهبود اولویت بندی شدند. برای بهبود فرآیندها پس از بررسی فنون مختلف بهبود، فرآیند الگوی زیر تهیه واجرا گردید. انتخاب فرآیند 2.تجزیه وتحلیل فرایند 3. شناسایی مشکلات فرآیند 4. بهبود فرآیند هدف اصلی تحقیق بهبود فرآیندهای مالی دانشگاه است . اهداف فرعی شامل تعیین فرآیندها ی موثر بر شاخصهای عملکردی حوزه های شش گانه دانشگاه و اولویت بندی آنها می باشد. داده های مورد نیاز با استفاده از بررسی اسناد ومدارک و پرسشنامه خبرگان جمع آوری وبا استفاده از فنون fmadm مورد تجزیه وتحلیل قرار گرفتند. نتایج بدست آمده حاکی از این است که به دلیل وجود روابط حیاطی بین حوزه های مالی و سایر حوزه ها، بهبود فرآیندهای مالی می تواند بهبود شاخصهای عملکردی سایر حوزه ها را در پی داشته باشد. مشکل عمده فرآیندهای مالی طولانی بودن پروسه پرداخت، مشخص نبودن صاحب فرآیند ودریافت اطلاعات ناقص از سایر حوزه ها می باشد.
آرمین آچاک ناصر حمیدی
امروزه، صنعت گردشگری بسیاری از تقاضاهای(ملی و فراملی) خود را از طریق تبلیغات هدفمند، شناخت بازارهای توانمند و سپس معرفی مقاصد خود به عنوان یک منطقه جذاب کسب می نماید. مقاصدی که مسافران از طریق فعالیت های بازاریابی جذب آنها می شوند و توقع دارند که مفهوم ارزش- هزینه بطور کامل در فرآیند سفر آنها تحقق یابد و تعامل برد- برد را با جاذبه و مقصد گردشگری برقرار نمایند؛ البته این در حالی است که مقوله گردشگری به شکل گسترده و فراگیری مدنظر دولت های مختلف جهان می باشد و هریک اهداف خاصی را در این صنعت خواستار می باشند که با توجه به توانمندی هایشان، برای آن برنامه ریزی می نمایند. شهرستان قزوین نیز به دلیل سابقه طولانی در تاریخ جوامع بشری و برخورداری از جاذبه های فروان تاریخی و طبیعی، می تواند سهم بسزایی را از این بازار پویا و در حال رشد نصیب خود گرداند. بنابراین در این تحقیق، با توجه به اهمیت توسعه فعالیت های بازاریابی در گردشگری شهرستان قزوین، سعی برآن شده است تا ابتدا با شناسایی توانمندی های گردشگری این شهرستان از طریق ماتریس swot به شناخت جامعی از دارایی های موجود در این زمینه دست یافته شود؛ در ادامه با بررسی تطبیقی این توانمندی های شناخته شده با الگوی آمیخته بازاریابی گردشگری(8 عنصره)، ماتریسی از هماهنگی و همپوشانی این دو رویکرد حاصل گشت که با استفاده از نظریات خبرگان منتخب و موجود در این عرصه، مهمترین عوامل تاثیرگذار بر رشد و توسعه بازار گردشگری قزوین شناسایی و با استفاده از یکی از روش های تصمیم گیری چند معیاره فازی به نام f-topsis اولویت بندی گردیدند؛ که در واقع می توان این عناصر اولویت بندی شده را به نوعی موثرترین عوامل بازاریابی در محیط گردشگری شهرستان قزوین دانست. عناصر بدست آمده به ترتیب اولویت شامل موارد زیر می باشند: فرآیندها و برنامه ها، مردم/ کارمندان، مشارکت/ شخصی سازی، مکان و توزیعات، شواهد فیزیکی/ بسته بندی، ترفیعات/ تشویقات، محصول، قیمت که می توان با بکارگیری رویکردی نظام مند از طرف سازمان های ذیربط در امر گردشگری شهرستان قزوین، سودی(مادی و معنوی) را نصیب دولت و جامعه محلی نمود.
فرشته شفیعی علویجه ناصر حمیدی
در این پایان نامه، محقق درصدد بررسی عوامل موثر بر توانمندسازی کارکنان دادگستری شهرستان قزوین می باشد. بدین منظور، پس از مطالع? منابع علمی موجود و با شناخت فضا و فرهنگ حاکم بر دادگستری شهرستان، چهار فرضی? اصلی طراحی گردید، سپس نمودار مسیر عوامل تأثیرگذار بر توانمندسازی کارکنان دادگستری این شهرستان ترسیم شد و عوامل موثر (مدیریت، آموزش، محیط، نظام پاداش، نظام ارتقاءف ساختار و عامل فردی) مورد بررسی قرار گرفت. گردآوری اطّلاعات از روشهای میدانی (با استفاده از پرسشنامه های تعیین رابط? متغیرها و شدّت اثر آنها که با رعایت استانداردها، توسط محقق طراحی و به تأیید اساتید و کارشناسان محترم رسیده و پایایی آن نیز به روش آلفای کرونباخ تأیید شده است) و روشهای کتابخانه ای (کتابها و مقالات علمی، بررسی اسناد و مدارک موجود در سازمان، جستجو در اینترنت) و تجزیه و تحلیل داده ها با استفاده از روشهای مقایسه میانگینها، آزمون فریدمن، روشهای تجزیه و تحلیل و مدل سازی معادلات ساختاری و انجام تحلیل عاملی تأییدی با بهره مندی از نرم افزارهای spss، lisrel و amos انجام شد.
نسرین فرجی ناصر حمیدی
از نظر اقتصادی گردشگری نشان دهنده ی انتقال قدرت خرید یک منطقه به منطقه دیگر است این پزوهش در ایام نوروزی1392 در راستای توسعه اقتصادی همدان کار خود را آغاز نمود.هدف اصلی این تحقیق، بررسی عوامل فردی و انگیزشی در سفر به همدان با توجه به آمیخته بازاریابی(4پی)بر روی گردشگران داخلی نوروزی می باشد در این راستا بر حسب روش گردآوری اطلاعات، غیر آزمایشی و مقطعی 490 عدد پرسشنامه در میان گردشگران داخلی برای ارزیابی تصویر مقصد از دید گردشگران قبل و بعد از مسافرت به شهر همدان، توزیع شد.پس از اتمام کار با استفاده از نرم افزار های آموس و اس پی اس اس داده ها مورد پردازش قرار گرفت. از نتایج بدست آمده مدلی تحلیلی ارائه و در انتها، پیشنهادهایی مرتبط مطرح شده اند. در ادامه به تعدادی از نتایج قابل توجه پژوهش اشاره می گردد:تاثیر گذارترین آمیخته بازاریابی بترتیب عامل محصول(جاذبه ها)،مکان، قیمت و تبلیغ ، تاثیرگذارترین عامل فردی بترتیب انگیزه ، کار ، فرهنگ ، تحصیلات ، وضعیت تاهل ، سن و درآمد ،تاثیر گذار ترین عامل انگیزشی بترتیب عوامل بنیادی، مستقل ، القایی نهان ، جامع و القایی آشکار بوده است.