نام پژوهشگر: رضا خدایاری
رضا خدایاری جمال کامیاب
نافرمانی مدنی مفهومی است که علاوه بر دانش هایی همچون فلسفه یا سیاست، در شاخه های مختلف دانش حقوق همچون فلسفه حقوق، حقوق اساسی و حقوق جزا نیز مورد بررسی و تحلیل قرار می گیرد. آنچه در پژوهش حاضر مورد بررسی قرار گرفته می شود تبیین مفهوم نافرمانی مدنی و بررسی اشکال آن در قوانین اساسی و موضوعه جمهوری اسلامی ایران است. شاید پیش از هر چیز چنین به نظر آید که مفهوم نافرمانی، جایگاهی در قانون اساسی یا قوانین موضوعه ایران ندارد. با این حال چنان که استدلال خواهد شد، نظام مردسالاری دینی از دو طرف، جایگاهی را به نافرمانی مدنی اختصاص داده است: اوّل؛ از طرفی به سبب تبار دموکراتیک و مردم سالارانه خود و دوّم؛ به سبب آنکه نافرمانی مدنی در سنّت اسلامی، سیره ی اسلامی و فقه سیاسی، دارای انعکاس و اعتبار است. با این وجود این مسئله به معنای آن نیست که نافرمانی مدنی جایگاه مستحکم و کاملاً پذیرفته شده ای در حقوق اساسی کشورمان داراست. زیرا از سویی وجود چالش های مفهومی در خود واژه «نافرمانی مدنی» و از سوی دیگر وجود برخی تناقضات میان قانون اساسی، قوانین موضوعه و احکام فقهی، راه درازی تا پذیرش نافرمانی مدنی و مستحکم شدن جایگاه آن در ایران به وجود آورده است.