نام پژوهشگر: بیژن نویدگبلو
بیژن نویدگبلو حسین عبدی بنمار
بقولات ایرانی با توجه به ماهیت لگومینوزی آن ها احتمال می رود همانند سایر دانه های لگومینه از تجزیه پذیری بیشتری در شکمبه برخوردار باشند زیرا اکثر گروه های پروتئینی لگوم ها گلوبولین و آلبومین بیشتری دارند. بنابراین استفاده آن ها را در نشخوارکنندگان پرتولید محدود می نماید زیرا پروتئین محلول و قابل تجزیه زیادتری دارند (یو و همکاران، 2002). علاوه بر این دانه های بقولات و یا لگومینه ها حاوی ترکیبات ضد تغذیه ای هستند که بسته به نوع دانه و شرایط فنولوژیکی، اثرات متفاوتی در بدن دام خواهند داشت (ماکار، 2004). روش های فرآوری مختلفی جهت کاهش تجزیه پذیری و از بین بردن عوامل ضد تغذیه ای در دانه های لگومینه توسعه و ارائه شده است (آذرفر و همکاران، 2008). هدف اولیه در روش های مختلف فرآوری فراهم آوردن امکان دسترسی آنزیم های میکروبی به محتوی آندوسپرم دانه و افزایش میزان گوارش پذیری دانه تغذیه شده به حیوان است (یانگ و همکاران، 2000). افزایش قابلیت استفاده و کاهش هدر رفت پروتئین و بهبود ارزش غذایی خوراک ها در اثر فرآوری مشاهده شده است (خلیل وند و همکاران، 1389). فرآوری مواد خوراکی مصرفی دام می تواند باعث بروز برخی تغییرات فیزیکی و شیمیایی در بافت های بدن آن ها شود. روش فرآوری مطلوب آن است که نتیجه آن نزدیک به حداکثر ضریب هضمی باشد و تجاوز از آن میزان می تواند موجب اختلال در جریان هضم شود. فرآوری تأثیر زیادی در اسیدیته شکمبه داشته به طوری که با آردی کردن زیاد دانه های غلات باعث افزایش نرخ تخمیر در شکمبه و در نتیجه اسیدوز می شود. با این حال ممکن است فرآوری مواد خوراکی به منظور کاهش هزینه حمل و نقل، افزایش بازده از طریق خوش خوراک تر شدن و افزایش قابلیت هضم انجام گیرد. بسیاری از روش های فرآوری، بازده غذایی را افزایش می دهد و مواد سمی ضد تغذیه ای در خوراک را خنثی می کنند. بنابراین ضرورت فرآوری با توجه به جثه دام فرق می کند. در دام های کوچک عبور دانه به صورت کامل از شکمبه آن ها به طرف خارج مشکل است ولی از شکمبه نشخوارکنندگان بزرگ به راحتی صورت می گیرد (سیف دواتی، 2012). هر یک از روش های فرآوری با مزایا و معایبی همراه است و انتخاب روش مناسب از بین روش های موجود برای افزایش میزان دسترسی و حداقل کردن خطر ابتلا به بیماری های متابولیک مستلزم مقایسه این فرآوری ها در شرایط یکسان است. آنزیم های صنعتی به طور گسترده ای به عنوان افزودنی در جیره های غذایی استفاده شده که سبب افزایش راندمان استفاده از خوراک ها به واسطه افزایش تجزیه دیواره ی سلولی و هیدرولیز سلولز و زایلان به قند (اینهور، 1990 ؛ کمبل و همکاران، 1992) و نیز کاهش تولید آلاینده ها شده است (کمبل و همکاران، 1992). آنزیم ها باعث کاهش اثرات مضر ترکیبات ضد تغذیه ای در جذب مواد غذایی و میکروارگانیسم های شکمبه می شوند (کمبل و همکاران، 1992). بر خلاف تک معده ای ها، نشخوارکنندگان سطح وسیعی از آنزیم های میکروبی در شکمبه تولید می کنند که این آنزیم ها نقش مهمی در مراحل هضم بازی می کنند. اکثر میکروارگانیسم های شکمبه با تولید آنزیم سبب هضم فیبر و دیواره ی سلولی گیاهان در شکمبه می شوند (فورسبرگ و همکاران، 1992). با این وجود استفاده از مکمل های آنزیمی در جیره غذایی نشخوارکنندگان سبب افزایش وزن روزانه می شود (بیوچمین و همکاران، 1996). هزینه قابل توجه تولید محصولات آنزیمی تجاری سبب شده که محققین به فکر استفاده از محصولات آنزیمی غیر تجاری در مقیاس بزرگ جهت افزودن بر مواد خوراکی هستند (چیسون و همکاران، 1996). شکمبه ساز و کاری بسیار تخصصی جهت تسهیل در ذخیره سازی مواد خوراکی و پردازش میکروبی با کیفیت بالا را داراست (هانگیت، 1988). تجزیه و استفاده از مواد گیاهی مصرف شده توسط آنزیم های میکروبی نشخوارکنندگان صورت می گیرد (فورسبرگ و همکاران، 1992). دسترسی آنزیم های میکروبی جهت هضم مواد مغذی گیاهان تا حد زیادی به ویژگی های فیزیکی گیاهان وابسته است. شروع عمل نشخوار و ترشح بزاق توسط حیوان دسترسی آنزیم های میکروبی را جهت هضم افزایش می دهد. اکوسیستم شکمبه شامل جمعیت متنوعی از باکتری های بی هوازی، قارچ و پروتوزوآ می باشد که این جمعیت میکروبی با تولید آنزیم سبب هضم مواد فیبری در شکمبه می شوند (اسلینگر و همکاران، 1996). جمعیت میکروبی شکمبه یک منبع غنی و دست نخورده از آنزیم ها با پتانسیل فوق العاده ای برای کاربردهای صنعتی است. فعالیت آنزیم های موجود در شکمبه متنوع بوده که سبب تجزیه دیواره سلولی خوراک می شود. وجود آنزیم ها مخصوصاً آنزیم های فیبرولیتیک در شکمبه ناشی از تنوع جمعیت میکروبی شکمبه می باشد (دورنر و همکاران، 1990؛ یانک و همکاران، 1995). هضم بهتر و بهینه مواد خوراکی در شکمبه نیاز به فعالیت هماهنگ بیشتر آنزیم ها دارد. شکمبه به عنوان یک منبع خاص از آنزیم ها به طور گسترده ای مورد توجه قرار گرفته است (اسلینگر و همکاران، 1996). فرآوری خوراک با مایع شکمبه فرآوری شده می تواند به دلیل عدم مصرف مواد شیمیایی، توجیه اقتصادی و سهولت استفاده، در دامداری های کشور دارای کاربرد باشد. این تحقیق با هدف بررسی اثر فرآوری بقولات خام با مایع شکمبه ای به عنوان منبع آنزیمی بر قابلیت هضم و تولید گاز تحت شرایط آزمایشگاهی انجام شد تا از نتایج این تحقیق و پژوهش بتوان به صورت بهینه در تغذیه و افزایش راندمان تولید دام استفاده کرد.