نام پژوهشگر: علیرضا حمیدیان
فاطمه رحیمی محمد باعقیده
فرم چکیده ی پایان نامه ی دوره ی تحصیلات تکمیلی دفتر مدیریت تحصیلات تکمیلی نام خانوادگی دانشجو:فاطمه نام:رحیمی ش دانشجویی:8833542104 استاد راهنما:دکترمحمد باعقیده استاد مشاور: دکتر علیرضا حمیدیان دانشکده:ادبیات و علوم انسانی رشته:جغرافیای طبیعی گرایش:اقلیم شناسی مقطع: کارشناسی¬ارشد تاریخ دفاع:13/7/1390 تعداد صفحات: 102 عنوان پایان نامه:تعیین فصول اقلیمی با استفاده از شاخص های زیست اقلیمی در راستای توسعه گردشگری(مطالعه موردی:شهرستان بجنورد) کلیدواژه ها: بجنورد، توریست، روش خوشه بندی، تعیین فصول طبیعی، تحلیل عاملی چکیده به منظور تعیین فصول طبیعی شهرستان بجنورد، آمار متوسط دمای خشک و دمای روزانه ایستگاه سینوپتیک در دوره 2007- 1997 مورد بررسی قرار گرفت. متوسط های دما به متوسط های پنج روزه به نام پنجک تبدیل شدند. با استفاده از روش خوشه بندی دوره های اقلیمی شناسایی گردید و بر اساس الگوی تقویمی، چهار فصل بهار، تابستان، پائیز و زمستان مشخص شد. بر اساس آستانه های حرارتی کمتر از 10 درجه برای زمستان و بیشتر از 22 درجه سلسیوس برای تابستان ، فصول سال تعیین شدند. در بجنورد، بهار از 14 فروردین شروع و تا 18 خرداد ادامه دارد. آغاز تابستان از 19 خرداد تا 16 شهریور به مدت 91 روز می باشد.پائیز کوتاهترین فصل و به مدت 59 روز می باشد. طولانی ترین فصل زمستان در بجنورد از 15 آبانشروع و تا 13 فروردین به مدت 118 روز می باشد. همچنین در این پژوهش با استفاده از شاخص های زیست اقلیمی، ترجونگ، بیکرpmv , pet, tci مناطق مختلف شهرستان از نظر اقلیم آسایش مورد بررسی قرار گرفته است. نتایج شاخص ترجونگ به صورت ماهانه و سایر شاخص های بکار رفته در این تحقیق به صورت روزانه ارائه شده است. نتایج به دست آمده از شاخص های زیست اقلیمی حاکی از آن است که به طور کلی دوره آسایش از ماه می شروع شده و تا اوایل نوامبر ادامه دارد.
محمد جلال ابراهیمی خرم آبادی علیرضا انتظاری
این تحقیق به منظور بررسی نوسانات اقلیمی ورابطه آن با عملکرد محصول خربزه درشهرستان تربت جام طی دوره آماری17 ساله(88-72) انجام شده است.ازمیان عناصراقلیمی،6 عنصرتاثیرگذار شامل : متوسط درجه حرارت ، حداکثروحداقل درجه حرارت، ساعات آفتابی ، بارندگی ، رطوبت نسبی انتخاب شدند.از طرفی،عملکرد محصول خربزه در هکتارنیز در این دوره آماری استخراج گردید.باترسیم نمودار ازعملکرد محصول، در دوره آماری17 ساله ،خط نرمال تولید(میانگین)تعیین شد.آنگاه عملکرد محصول خربزه بالاتر از حد نرمال طی دوره 8ساله وپایین تر از حد نرمال طی دوره 9 ساله تعیین گردید،به طوری که بالای حد نرمال ،حداکثر عملکرد محصول وپایین حد نرمال حداقل عملکرد قرار گرفت.سپس با استفاده از نرم افزار 16spss بین عملکرد محصول وعناصرانتخاب شده میزان همبستگی محاسبه شد وسپس ازضرایب بدست آمده آزمون فرضیه به عمل آمد. نتایج تحقیق نشان می دهد که بین پارامترهای متوسط ، حداکثر،حداقل درجه حرارت،ساعات آفتابی با عملکرد محصول خربزه در6 ماهه اول سال در طی دوره آ ماری همبستگی مستقیم ناقص وجود دارد,یعنی با افزایش دما وساعات آفتابی ,مقدار عملکرد محصول خربزه درهکتار افزایش می یابد وبا کاهش درجه حرارت و ساعات آفتابی عملکرد محصول کاهش می یابد وهمچنین بین بارندگی ورطوبت نسبی با عملکرد محصول یک همبستگی معکوس ناقص وجود دارد یعنی باافزایش این دوعنصر ، مقدار عملکرد محصول کاهش می یابد ودر مر حله آخر با محاسبه درجه روز ، مراحل مختلف کاشت، جوانه زدن،رویش وگل دهی، میوه دهی این محصول در منطقه مشخص گردید.
داود سمیعی پور یعقوب زنگنه
یکی از راهبردهای مهمی که در نیم قرن اخیر برای مقابله با عدم تعادل منطقه ای ناشی از رشد فزاینده شهرهای بزرگ مورد توجه قرار گرفته است، تقویت شهرهای کوچک و میانی در نظام شبکه شهری است. در ایران نیز در سالهای اخیر بررسی و تحلیل نقش و عملکرد شهرهای کوچک و میانی در توسعه منطقه ای مورد توجه جغرافیدان قرار گرفته و مطالعات متعددی در رابطه با این موضوع انجام گرفته است، اما در تحقیقات اندکی موضوع تبدیل روستا به شهر(که نوعی ایجاد شهرهای کوچک در نواحی روستایی است) و بازتاب های فضایی آن در نظام شبکه شهری و توسعه منطقه ای مورد توجه قرار گرفته است. بر این اساس هدف اصلی این تحقیق بررسی و تحلیل اثرات تبدیل روستا به شهر و نقش آن در توسعه منطقه ای و نظام شهری استان خراسان رضوی، در طی نیم قرن اخیر(دوره 1335 تا 1390) می باشد. پژوهش حاضر براساس ماهیت و روش انجام تحقیق جزو تحقیقات توصیفی- تحلیلی می باشد. جهت تجزیه و تحلیل داده ها از شیوه تجزیه و تحلیل کمی با تکیه بر مدل ها و تکنیک های برنامه ریزی منطقه ای استفاده گردیده است. نتایج حاصل از این پژوهش نشان می دهند که سهم فرآیند تبدیل روستا به شهر در افزایش خالص جمعیت شهری استان خراسان رضوی؛ رقمی کمتر از20 درصد میزان افزایش کل بوده است. با وجود این روستاهای تبدیل شده به شهر توانسته اند در جذب و نگهداشت جمعیت موفق عمل نموده و در کل تاثیر مثبتی در بسامان سازی فضایی جمعیت و تعدیل نظام سکونتگاهی منطقه داشته باشند.
جواد کلاته اقامحمدی مختار کرمی
قرار گرفتن ایران در گروه کشورهای با بارندگی کم باعث شده که آب حیاتی ترین عنصر برای زندگی در کشور و نواحی آن مورد مطالعه قرار گیرد ، چون تمام امور مردم از جمله معیشت،صنعت و کشاورزی را در گیر خود کرده است. هدف از تحقیق حاضر استفاده از پارامتر های اقلیمی و کشاورزی از جمله بارش های موثر،توزیع زمانی ، شدت و مدت بارش ها و برآورد شروع و خاتمه نزولات ، توجه به دمای حداکثر و حداقل ، تعیین مراحل رشد و نحوه کاشت محصولات زراعی از جمله گندم ،آبی و دیم در منطقه جوین بوده که از نظر منابع آبهای منابع زیر زمینی و نزولات آسمانی در طول دهه اخیر با افت آبهای زیر زمینی و کاهش بارش ها همرا بوده است . مطالعات در طی این تحقیق نشان داد که میتوان با شناخت پارامتر های اقلیم کشاورزی در صورت وجود نا بهنجاری های بارش و دما به عملکرد بالا و ثابتی دست یافت . در این تحقیق مشخص شده که دمای پایه و یا صفر بیو لوژیک منطقه جوین در حدود چهار الی پنج درجه می باشد که رشد گندم منطقه در این مرحله به حداقل می رسد و حدود دو ماه از سال زراعی را به خود اختصاص می دهد ،که با شروع تاریخ مناسب کشت گندم میتوان به درجه حرارت لازم(درجه –روز)در این دوره دست یافت. در طی این تحقیق مشخص شد که برای دست یابی به محصول مطلوب ارتباط هرچه بیشتر کشاورزی با پارامتر های اقلیمی مورد نیاز می باشد.توجه هر چه بیشتر به اقلیم کشاورزی عامل مهمی در افزایش تولید ملی و جلوگیری از اتلاف فرصت ها و سرمایه ها می باشد. در این تحقیق نیز مراحل رشد محصول در نه مرحله متناسب با اقلیم منطقه محاسبه شد و همراه این مراحل رشد نیاز های اقلیمی از جمله دمای متناسب با شروع دوره ، دمای مطلوب برای خواب گذرانی ، دمای حداکثر در انتهای فصل زراعی و بارش های موثر دریافتی برای محصول گندم در طی کلیه مراحل رشد استخراج گردید.
حسینعلی کریمی یعقوب زنگنه
چکیده: حرکت خانواده ها از یک محل مسکونی به سایر محلّه ها در داخل شهر، نقش عمده ای در شکل گیری و یا تغییر مجدد حوزه های اجتماعی شهر بازی می کند. هر چند مهاجرت، ساختار اجتماعی و جمعیتی واحدهای همسایگی را شکل داده و تغییر می دهد, خود نیز توسط ساختار اجتماعی ـ فضایی موجود شهر مشروط می گردد. الگوهای تحرک مهاجرین ممکن است تحت تأثیر عواملی چون نزدیکی به محل کار، مدت سکونت، وضعیت اشتغال، سطح درآمد،سن، جنس و شرایط خانوادگی باشد. امروزه موضوع تحرک سکونتی در نواحی مختلف شهر به دلیل رابطه ی اجتناب ناپذیر علت و معلولی بین مهاجرت های درون شهری و ساختار اجتماعی ـ فضایی آن ، به ویژه در تحلیل جغرافیای اجتماعی شهرها مورد توجه قرار گرفته است. روش این تحقیق اسنادی، کتابخانه ای و پیمایشی بوده و اطلاعات مورد نیاز به صورت میدانی با ابزار پرسشنامه گردآوری شده است. جامعه آماری آن شامل مهاجرین افغانی ساکن شهر مشهد بخصوص مناطق 4،5 و6 و محلاتی مثل گلشهر، شهرک شهید رجایی(قلعه ساختمان)،التیمور(پنجتن) که تراکم افغان ها در این محلات مشهود است می باشد. روش تعیین حجم نمونه بر اساس پراکندگی مهاجرین افغانی در سه منطقه به این شکل بوده است که بر اساس فرمول کوکران 389 پرسشنامه بین مهاجرین سه منطقه که 72 درصد جمعیت مهاجر افغانی را در خود جای داده است (با تأکید بر محلات گلشهر، قلعه ساختمان و پنجتن) بر اساس جمعیت کل منطقه و با احتساب جمعیت مهاجرنشین آن در منطقه 4، 194 پرسشنامه، در منطقه 5، 135 پرسشنامه و منطقه 6، 60 پرسشنامه توزیع و گردآوری شده است. همچنین واحد تحلیل آن نیز سرپرست خانوار می باشد. در نهایت اطلاعات گردآوری شده توسط نرم افزار spss مورد تحلیل قرار گرفته است. نتایج تحقیق نشان می دهد که بخش عمده مهاجران افغان در ابتدای ورودشان به شهر مشهد در مناطق خاصی از شهر، عموماً حاشیه شهر وارد شده و تحرک سکونتی بعد از اسکان اولیه آن ها هم در درون همین مناطق و محلات بوده و شعاع زیادی را در بر نگرفته است. علت این مسئله بیشتر بر می گردد به اینکه آن ها بر اساس الگوی مذهبی و قومیتی شان دست به انتخاب محل سکونت اولیه شان زده اند و بر اساس همین الگو اقدام به تحرک سکونتی بعد از اسکان اولیه نموده اند. این در حالی است که تجربه شهر نشینی در طول مدت اقامت آن ها تأثیر چندانی بر ذهنیت مذهب و قومیت در تحرک سکونتی آن ها نداشته است. از پیامدهای اجتماعی و فضایی حضور مهاجران افغان در حاشیه شهر مشهد می توان تشدید حاشیه نشینی، تغییر در فضای اجتماعی، اقتصادی، بازار مسکن( خرید و فروش، رهن و اجاره) اشاره نمود. همچنین نتایج دیگر تحقیق نشان می دهد که بین ویژگی های فردی و اجتماعی مهاجرین از قبیل سن، جنس، میزان درآمد، تحصیلات، قومیت و مذهب تفاوت معنی داری وجود دارد.
سمیه محمدپور علی تپه علیرضا حمیدیان
تحقیقات انجام شده در شهر بهشهر نشان از مشکلات گوناگون شهرداری در مواردی همچون عدالت، عدم اطلاع رسانی، پاسخگویی و عدم رضایت شهروندان است؛ که اینها از شاخصهای حکمروایی خوب می باشد. لزوم انجام تحقیقی نسبتا جامع برای نشان دادن وضعیت کلی آن در شهر بهشهر و برنامه ریزی در راه ارتقای آن، ضرورتی غیرقابل انکار به شمار می آید. لذا با در نظر گرفتن رویکردهای نوینی همچون حکمروایی خوب شهری و توجه به این امر که حکومت شهری در مقابل حکمروایی شهری قرار می گیرد؛ این تحقیق با سنجش میزان اعمال شاخصهای حکمروایی خوب(مشارکت، شفافیت، قانونمندی و...) از زوایای مختلف دریچه ای را به روی به این مهم باز می کند، که اولا اعمال این شاخصها از ضروریات توسعه پایدار است و اینکه شهروندان و بخش خصوصی می توانند در فرآیند برنامه ریزی و اجرای برنامه نقش مهمی ایفا نمایند؛ و راه رسیدن به اهداف را تسهیل نمایند. برای دستیابی به این هدف پرسشنامه ای به حجم نمونه ای برابر با 380 نفر از شهروندان و 10 نفر از متخصصان شهرداری پرداخته شد. نتیجه نشان می دهد که حکمروایی در بهشهر وضعیت مناسبی ندارد. از طرفی با تحلیل مدل spss مشخص شد که مهمترین نقطه قوت حکمروایی مشارکت مردم، و مهمترین ضعف عدم همکاری مسئولین و ارگانها با یکدیگر می باشد.از مهمترین راهکارهایی که می توان برای شهر بهشهر رائه داد: 1- اجرای مدیریت یکپارچه شهری و ضرورت هماهنگی سازمانی. 2- ایجاد (حلقه مشاوران) شورای تخصص-های مختلف شهری با استفاده از خبرگان محلی و ایجاد انگیزه برای آنان.
امید غلامی سید هادی حسینی
بخش عمده ای از مشکلاتی که شهرها با آن درگیر می باشند، به ساختار مدیریتی شهرها باز می گردد و باید آنها را در ساختار مدیریتی شهرها ریشه یابی نمود. امروزه مدیران شهری به دنبال الگویی هستند تا مشکلات مدیریتی شهرها را کاهش بدهد. یکی از الگوهایی که در این مسیر توجه صاحبنظران را جلب نموده است الگوی حکمروایی خوب شهری می باشد. این الگو با شاخص هایی چون قانونمندی، پذیرابودن و پاسخگویی، شفافیت، مشارکت، مسئولیت پذیری، اثربخشی و کارایی، جهت گیری، عدالت و برابری و بینش راهبردی شناخته می شود. با توجه به اینکه شهرهای ایران نیز با مشکلات متعددی درگیر می باشند، این الگو به عنوان یکی از الگوهایی که می تواند مرهمی بر این مشکلات باشد شناخته می شود. بر این اساس هدف اصلی تحقیق آن است که موانع پیاده سازی الگوی حکمروایی خوب شهری در سیستم مدیریت شهری ایران شناسایی شوند و در حد توان راهکارهایی برای برداشتن این موانع پیشنهاد شود. برای دستیابی به هدف مطرح شده به مطالعه وضعیت و جایگاه شاخص های حکمروایی خوب شهری در سه بخش مجزا پرداخته شد. در بخش اول به بررسی جایگاه شاخص های حکمروایی خوب در قوانین بالادستی جمهوری اسلامی ایران( قانون اساسی، قوانین برنامه پنج ساله توسعه، قانون شوراها و قانون شهرداری ها) پرداخته شد. با بررسی های انجام شده مشخص گردید که در تمامی قوانین به برخی شاخص ها اشاره شده است. به شکلی که جایگاه شاخص های حکمروایی در قوانین برنامه پنج ساله توسعه و بویژه دو برنامه چهارم و پنجم مناسب می باشد. اما در زمینه قانون اساسی، شوراها و شهرداری ها شرایط شاخص های حکمروایی از نظر کمی و کیفی مطلوب نمی باشد. در بخش دوم به بررسی ارتباط بین ساختار مدیریت شهری در ایران و پیاده سازی الگوی حکمروایی خوب شهری پرداخته شد. بر اساس مطالعات انجام شده چند نکته پیرامون ساختار مدیریت شهر قابل بیان است:1- ارکان بالادستی تأثیرات بسیاری بر مدیریت شهر ها دارند و از قدر ت عمل نهادهای محلی مدیریت شهر مانند شهرداری و شورای اسلامی شهر کاسته شده است.2- طرح های مصوب برای اجرا در شهرها در سازمان های بالادستی تهیه و تصویب می شوند و در اختیار سازمان های محلی برای اجرا قرار داده می شوند.3- عدم وجود مدیریت یکپارچه شهری. همه این مطالب گویای آن است که تمرکز گرایی در ساختار مدیریت شهری ایران وجود دارد و از حیث ساختار مدیریت شهری شرایط برای رسیدن به حکمروایی خوب مناسب نمی باشد. در بخش سوم به بررسی وضعیت شاخص های حکمروایی خوب شهری در شهر تربت حیدریه از دیدگاه شهروندان و کارشناسان، مدیران سازمان های مدیریت شهری پرداخته شد. در این قسمت با استفاده از پرسشنامه به بررسی نظرات دو گروه پرداخته شد. نمونه آماری شهروندان 383 نفر با استفاده از آلفای کرونباخ تعیین گردید. نمونه آماری کارشناسان و مدیران 170 نفر در نظر گرفته شد. اطلاعات گردآوری شده از طریق پرسشنامه ها وارد نرم افزار spss گردید. ابتدا به بررسی درصد نظرات هر دو گروه پیرامون گویه ها در قالب جداولی جداگانه پرداخته شد و نظرات در مورد هر یک از گروهها به صورت درصد بیان گردید و میانگین کلی نظرات هر دو گروه پیرامون هر یک از شاخص های حکمروایی و میانگین حکمروایی کل برای هر یک از دو گروه بیان شد. میانگین حکمروایی کل در نظرات شهروندان13/2 و در نظرات کارشناسان و مدیران60/2 می باشد. با استفاده از آزمون رگرسیون خطی چندگانه به تبیین نقش و اهمیت هر یک از شاخص های حکمروایی در حکمروایی کل از دیدگاه هر دو گروه پرداخته شده است. بر این اساس در هر دو گروه شاخص عدالت و برابری دارای بیشترین نقش و اهمیت بود. بر اساس مطالعات صورت گرفته باید گفت وضعیت شاخص های حکمروایی در ساختار مدیریت شهری فعلی ایران چندان مطلوب نمی باشد و در زمینه های مختلف قانونی، ساختاری و اجرایی مشکلاتی بر سر راه پیاده سازی این الگو وجود دارد. در انتها ی چند راهکار برای بهبود وضع موجود پیشنهاد گردیده است که از مهمترین این راهکارها می توان به این موارد اشاره کرد: بازنگری در قوانین مرتبط با مدیریت شهر از جمله قانون شهرداری ها و شوراها، تدوین قانونی جدید برای شهرداری ها متناسب با شاخص های حکمروایی خوب، تهیه منشور حقوق شهروندی برای شهروندان ایرانی وتهیه بک برنامه جامع و هماهنگ میان تمامی سازمان های دخیل در مدیریت شهری اشاره نمود. در نهایت امر باید گفت مهمترین راهکار برای سسیستم مدیریت شهری حضور فعال و سازنده مردم در مدیریت شهرها می باشد.
علیرضا حمیدیان محسن پارسامقدم
توسعه ی روز افزون منابع انرژی تجدید پذیر و افزایش نرخ نفوذ آن ها در شبکه ی قدرت، سطح عدم قطعیت موجود در برنامه ریزی و بهره برداری از این شبکه ها را به شدت افزایش داده است. علاوه بر این، با توجه به اتکا ناپذیری تولید این منابع، عدم قطعیت های شرایط بازار و قیمت های آن به شدت افزایش خواهد یافت.خرده فروش به عنوان نهادی کاملا تجاری که به عنوان یک واسطه میان بازار عمده فروشی برق و مصرف کنندگان نهایی، سود مورد نظر خود را از راه پذیرش مخاطرات ناشی از عدم قطعیت های بازار عمده فروشی به دست می آورد، در این شرایط با مخاطرات جدیدی روبه روست که از یک سو می تواند سود او را مورد تهدید قرار دهد و از سویی دیگر فرصتی برای سودآوری محسوب می شود. در چنین فضایی، تدوین راهبردی برای انجام فعالیت های مناسب در میان مدت و کوتاه مدت، برای خرده فروش ها ضروری به نظر می رسد. از سویی دیگر، توسعه ی آتی ذخیره ساز های انرژی به عنوان یکی از منابع انرژی گسترده، به ویژه در سمت مصرف، می تواند به عنوان ابزاری برای پوشش مخاطرات بازیگران تجاری مورد توجه قرار گیرد و در تامین انرژی خرده فروش، او را یاری رساند. در این پایان نامه، برای تعامل خرده فروش با ذخیره ساز های سمت مصرف راهبردی دومرحله ای پیشنهادشده است. در مرحله ی اول با در نظرگرفتن عدم قطعیت های قیمت بازار و میزان تقاضا مدلی بر اساس برنامه ریزی تصادفی مبتنی بر ریسک، ارائه شده است. با حل این مدل، قیمت های زمان استفاده و میزان خرید قرارداد دوجانبه تعیین می گردد. سپس با حل مدل کوتاه مدت نحوه ی تعامل خرده فروش با ذخیره ساز ها و بازار متمرکز مورد توجه قرار می گیرد تا راهبرد خرده فروش به طور کامل مشخص گردد. مدل های پیشنهادی به صورت آمیخته ی خطی-عدد صحیح ارائه شده و سپس با حل به کمک حل کننده ی cplex در نرم افزار gams نتایج به دست آمده تحلیل و کارایی روش پیشنهادی ارزیابی گردیده است. نتایج نشان دهنده ی کارایی تعامل با ذخیره ساز به عنوان راهبردی برای سودآوری مناسب خرده فروش است.