نام پژوهشگر: سعید احمدی علیایی
سعید احمدی علیایی محمد اعظم زاده
حوزه ی شمال غرب کشور ایران به سبب موقعیت جغرافیایی و شرایط زیست محیطی از دوران باستان شاهد ظهور تمدن های مختلف بوده است که هر یک آثاری از خود به جای گذاشته اند. این پایان نامه قصد دارد به شناسایی روابط بینامتنی میان نقوش آثار هنری مانایی با تمدن های همجوار بپردازد. برای طبقه بندی بهتر این روابط از نظریه ترامتنیت ژنت استفاده شده است. براساس این نظریه روابط به سه بخش، بینامتنی، بیش متنی و سرمتنی تقسیم شده اند. نقوش مورد بحث در پنج دسته انسانی، حیوانی، گیاهی، هندسی و موجودات ترکیبی طبقه بندیشده اند. روش های گرداوری اطلاعات عبارت بود از کتابخانه ای (براساس کتب و مقالات معتبر)، میدانی (حضور در محوطه های باستانی و موزه ها) و گفتگو (گفتگو با باستان شناسان این حوزه ایران باستان). نتایج تحلیلداده ها نشان داد که: به دلیل وجود ارتباطات فرهنگی میان تمدن های مانا و آشور، اورارتو و سکا، تاثیرات فراوانی در هنر مانایی دیده می شود. این اثرات در مضمون آثار هنری خود را با خدایان همنام با تمدن های همجوار، انتخاب آیین های مشترک برای بازنمایی و نمادهای یکسان نشان داده اند. در مورد تاثیرات فرمی نیزتأثیر آشور بیشتر در موضوع، طرح کلی و آناتومی بدن انسان بوده که شامل مواردی مانند صورت بی ریش، حالت نقش بز کوهی و الهه ی عریان است و تأثیر اورارتویی در جزئیات و تزئینات لباس ها مانند لوزی شکل بودن چشم انسانمی باشد. همینطور در شیوه ی ترسیم نقش شیر، شانه ی برجسته حیوانات و چشم لوزی اسب. در انتخاب جایگاه نقش حیوان، انتخاب برخی حیوانات و نحوه ی نشستن یا ایستادن آن ها تا حدودی به هنر سکایی نزدیک است. تأثیر آشور در به کارگیری نمادهای هندسی و تأثیر اورارتوها در استفاده از نقش مایه های ترکیبی گیاهی مانند شاخ و برگ، شکوفه ی گل انار، کنگره تزئینی و نقش لوزی قابل مشاهده است. در باب تأثیرتمدن های ایران باستان بر هنر مانایی مهم ترینتأثیرعیلامی ها استفاده از صنعت لعابدهی آجرها در محوطه های مانایی است و همینطور اهمیت دادن به نقش زن یا ایزدبانوها. در مورد نقوش هندسی هم تأثیر تمدن عیلامی در نقش لوزی و دوایر متحدالمرکز دیده می شود. تمدن مانایی به دلیل تأثیرپذیری فراوان از هوری ها در زبان و دین، ارتباطات فرهنگی زیادی با شمال سوریه دارد. ورود نام اکثر خدایان و نحوه ی ترسیم آن هامهم ترین ارتباط معنوی میان هنر مانایی و هنر شمال سوریه است. البته تمدن های کهن بین النهرین هم از طریق اسطوره هایی مهمی مانند گیلگمش، حضور خود را در آثار هنر مانایی نشان داده اند. درباره ی نقش حیوانات بیشترین تأثیر را بابلی ها داشتند و همینطور تمدن های دور شمال سوریه. هیتی ها در استفاده نقوش گیاهی در پایه ستون ها و شیوه نگارش خط هیروگلیفی و تمدن هوری در انتخاب برخی نقوش مانند نقش طنابی شکل بر لبه تابوت زیویه و نقش گل نیلوفر تأثیرگذار بوده اند.