نام پژوهشگر: عبدالرسول ملانوروزی
عبدالرسول ملانوروزی مسلم باشتنی
این آزمایش به منظور بررسی اثر منابع فیبر غیر علوفه ای در کنسانتره شروع کننده بر عملکرد، فراسنجه های خونی و رشد اسکلتی گوساله های ماده هلشتاین انجام شد. این آزمایش بر روی 24 راس گوساله ماده نژاد هلشتاین با میانگین وزنی 1/5±37 کیلوگرم در قالب یک طرح کاملاً تصادفی به مدت 90 روز انجام گردید. جیره های آزمایشی شامل 1- استارتر بر پایه دانه جو، 2- 15 درصد سبوس گندم جایگزین دانه جو، 3- 13/5درصد تفاله چغندر قند جایگزین دانه جو بودند. جیره ها از نظر میزان انرژی و درصد پروتئین یکسان بودند. مصرف خوراک به صورت روزانه، وزن کشی و فراسنجه های رشد اسکلتی هر 15 روز یک بار انجام شد. خونگیری 3 ساعت پس از مصرف خوراک از سیاهرگ وداج در سن های 60،30،1 و90 روزگی، نمونه گیری از مایع شکمبه 3 ساعت پس از مصرف خوراک با استفاده از لوله مری در پایان دوره (90 روزگی)، ph ادرار و مدفوع در روزهای 75 و90 آزمایش انجام شد. نتایج بدست آمده از این آزمایش نشان داد که استفاده از سبوس گندم در کنسانتره شروع کننده باعث بیشتر شدن افزایش وزن روزانه در بعد از شیر گیری و کل دوره آزمایش گردید (0/05 >p). گوساله های تغذیه شده با تیمار 2 نسبت به تیمار 3 میانگین خوراک مصرفی و افزایش وزن روزانه بیشتری را نشان دادند. ph شکمبه تحت تأثیر تیمارهای آزمایشی قرار گرفت (0/05 >p)، به طوری که گوساله های تغذیه شده با تیمار دو ph شکمبه ای بالاتری در مقایسه با تیمار های دیگر داشتند. تیمارها اثر معنی داری بر نیتروژن آمونیاکی مایع شکمبه نداشتند. فراسنجه های رشد اسکلتی شامل صفات قد از جدوگاه، قد از زمین تا اتصال لگن، دور قفسه سینه، فاصله دو استخوانhip، فاصله دو استخوانpin، فاصله hip-pin، فاصله دو چشم، فاصله دو شاخ، دور مچ دست، دور مچ پا، طول بدن، دورشکم و طول سر تحت تاثیر تیمارهای آزمایشی قرار نگرفتند. به جز تری گلیسرید در بعد از شیر گیری و vldl در کل دوره دیگر فراسنجه های خونی تحت تاثیر تیماهای آزمایشی قرار نگرفتند، غلظت تری گلیسرید و vldl در تیمار 2 در مقایسه با دیگر تیمارها پایین تر بود (0/05 >p). قوام مدفوع، دمای رکتوم، وزن و سن در زمان شروع نشخوار تحت تیمار های آزمایشی قرار نگرفتند. نتایج حاضر نشان داد که استفاده از منابع فیبر غیر علوفه ای می تواند موجب بهبود ph شکمبه ای گردد و استفاده از سبوس گندم نسبت به تفاله چغندر قند باعث افزایش خوراک مصرفی، افزایش وزن روزانه و وزن نهایی گردید.