نام پژوهشگر: ATENA FARAJI
atena faraji حسین بشری
هدف اصلی اکولوژی گیاهی، شناسایی متغیرهای محیطی و یا مدیریتی است که پراکنش مکانی گونه های گیاهی و در نتیجه ترکیب جوامع گیاهی را کنترل می کنند. اینکه کدام عامل یا مجموعه ای از عوامل مهمترین تاثیر را در استقرار گونه ای خاص دارند، از طریق مطالعه ارتباط گونه با عوامل محیطی میسر است. بدیهی است گیاهانی که به طور مکرر با یکدیگر در نواحی با ترکیب های مشابه از عوامل محیطی حضور می یابند دارای نیازهای اکولوژیک مشابهی بوده و تشکیل گروه های اکولوژیک را می دهند. در این تحقیق به منظور تعیین مهمترین عوامل تاثیر گذار بر ترکیب گیاهی گروه های اکولوژیک درمنه دشتی در استان مرکزی، یازده واحد نمونه برداری همگن انتخاب گردید. نمونه برداری در هر مکان به صورت سیستماتیک-تصادفی انجام شد و در هر مکان، پارامترهای تراکم و درصد تاج پوشش هر گونه گیاهی در امتداد ترانسکت های خطی با استفاده از کوادرات، برآورد گردید. در ابتدا و انتهای هر ترانسکت پروفیل حفر شده و از عمق 0-30 سانتی متری سطح خاک نمونه خاک جمع آوری و برای تعیین برخی پارامترهای شیمیایی و فیزیکی خاک به آزمایشگاه منتقل شد. آمار 15 ساله میانگین بارش و میانگین دمای سالانه نزدیک ترین ایستگاه، از اداره کل هواشناسی استان مرکزی اخذ و ارتفاع جغرافیایی هر منطقه نیز به وسیله دستگاه gps ثبت شد. شدت چرای دام در مناطق نمونه برداری از طریق دام موجود ومدت چرای دام و ظرفیت مراتع محاسبه گردید. با استفاده از آنالیز گونه های شاخص دوطرفه(twinspan) و آنالیز تشابه، شش گروه اکولوژیک artemisia-noaea، artemisia-scariola، artemisia-cousinia، artemisia-astragalus-stipa، eurotia-artemisia وsalsola-stipa-artemisia شناسایی گردید و شاخص های غنای گونه ای منهینیک و مارگالف، شاخص های تنوع سیمپسون، شانون-وینر و بریلوین و شاخص یکنواختی پیلو در این واحدها محاسبه گردید. مقایسه گروه ها، توسط آزمون کروسکال-والیس نشان داد که بین گروه های اکولوژیک جامعه درمنه دشتی از نظر شاخص های تنوع، غنا و یکنواختی تفاوت معنی دار وجود دارد. شاخص شانون -وینر به دلیل نشان دادن اختلافات بیشتر بین گروه ها، بهترین شاخص برای بیان تنوع گونه ای در بین گروه های گیاهی درمنه دشتی در منطقه مورد مطالعه شناخته شد و بر این اساس بیشترین و کمترین شاخص تنوع گونه ای را به ترتیب،گروه های گیاهیartemisia-noaea و artemisia-astragalus-stipa به خود اختصاص دادند. به منظور تعیین تاثیر عوامل محیطی و غیر محیطی موثر بر توزیع و ترکیب گونه های گیاهی در گروه های اکولوژیک درمنه دشتی، از آنالیز مولفه های اصلی (pca) استفاده گردید. براین اساس، درصد موادآلی خاک، بارندگی، ضریب اقلیمی، ارتفاع از سطح دریا، شدت چرای دام، اسیدیته، هدایت الکتریکی و درصد فسفر خاک همبستگی معنی داری با گروه های اکولوژیک تفکیک شده نشان دادند. موثرترین متغیرهای محیطی بر روی ترکیب و توزیع گونه های گیاهی گروه اکولوژیک eurotia-artemisia، درصدکربن آلی خاک ، وزن مخصوص ظاهری خاک و شدت چرای دام، برروی گروه artemisia-noaea، بارندگی، ضریب اقلیمی و ارتفاع از سطح دریا، برروی گروه artemisia-astragalus-stipa وsalsola-stipa-artemisia ، بارندگی، اسیدیته و هدایت الکتریکی خاک، برروی گروه artemisia-scariola بارندگی، ضریب اقلیمی، اسیدیته خاک، وزن مخصوص ظاهری خاک و شدت چرای دام، برروی گروه اکولوژیک artemisia-cousinia ارتفاع از سطح دریا و درصد فسفر خاک شناسایی شد. پاسخ گونه های شاخص به هریک از تغییرات محیطی موثر، با استفاده از مدل تجمعی تعمیم یافته (gam) به صورت منحنی پاسخ گونه ای ترسیم شد. فراوانی گونه اروشیا (es eurotia ceratoid) ، علف شور (salsola spp) و خارگونی (noaea mucronata) با تغییرات متغیرهای محیطی و مدیریتی همبستگی معنی داری داشتند. بیشترین فراوانی گونه اروشیا در ترکیب گیاهی درمنه دشتی در استان مرکزی در مناطقی با حدود 170 میلیمتر بارندگی، 65/0 درصد کربن آلی، اسیدیته 5/7 ، هدایت الکتریکی 5/1(ds/m ) ودر ارتفاع جغرافیایی 1480 متر از سطح دریا بود و شدت چرای دام نیز رابطه منفی با فراوانی این گونه نشان داد. به همین ترتیب بیشترین فراوانی گونه های جنس سالسولا در ترکیب گیاهی درمنه دشتی در مکان هایی با 165 میلیمتر بارندگی، هدایت الکتریکی بیش از 5/2 (ds/m )، اسیدیته بیش از 9/7 ، درصد کربن آلی خاک 8/0 و ارتفاع 1400 متر از سطح دریا بود. فراوانی گونه های این جنس نیز با افزایش شدت چرا همبستگی منفی داشتند.گونه خارگونی در دامنه گسترده تری از تغییرات شدت چرا گسترش داشته و بیشترین فراوانی آن در مکان هایی با 250 میلیمتر بارندگی، هدایت الکتریکی خاک 4/1(ds/m) و ارتفاع جغرافیایی بیش از 1800 متر در جامعه گیاهی درمنه دشتی در استان مرکزی قرار داشت.