نام پژوهشگر: رحمت الله قاسمی سپاس
رحمت الله قاسمی سپاس جهانگیر صفری
سبک شناسی نقش گرا با الهام از زبان شناسی نقش گرا و به خصوص تأثیر پذیری از نظریه مایکل هلیدی، زبان-شناس مشهور انگلیسی، به صورت یک نظریه مدون در تحلیل متون ادبی کارایی بسیار بالایی دارد. هلیدی با در نظر گرفتن کارکرد اجتماعی زبان و تأثیر پذیری از دیگر نظریه پردازان مکتب نقش گرا از جمله جان فرث، سه فرانقش برای زبان در نظر می گیرد. با تحلیل و بررسی هر یک از سه فرانقش اندیشگانی، بینافردی و متنی، کارکرد زبان در قالب عبارت پردازی های شاعر یا نویسنده، قابل درک و دریافت است. فرانقش اندیشگانی در بردارنده تجربه های فرد از جهان درون و بیرون است. فرانقش بینافردی تعامل و مشارکت فرد با جهان بیرون را شامل می شود و فرانقش متنی نیز جایگاه حضور دو نقش پیش گفته است که عبارت پردازی های شاعر یا نویسنده را شامل می شود. تحلیل سه ساخت اندیشگانی، بینافردی و متنی، تحقق سه لایه سبکی به حساب می آید؛ به گونه ای که هر لایه در ساخت خود بسامدهایی را به همراه دارد. در این پژوهش با تحلیل و بررسی تعداد ده شعر از مجموعه اشعار احمد شاملو با دو محتوای عاشقانه و اجتماعی- سیاسی بر اساس الگوی نقش-گرای هلیدی، نتایج سبکی معناداری به دست آمده است؛ از جمله: الف) شاملو هم در اشعار عاشقانه و هم در اشعار اجتماعی- سیاسی از نقش بینافردی، بیشتر از نقش اندیشگانی بهره برده است؛ ب) رویارویی شاملو با جهان هم ذهنی و هم مادی بوده است؛ به گونه ای که در بین فرآیندهای شش گانه، فرآیند مادی پربسامد ترین فرآیند و فرآیند ذهنی نیز از فراوانی نسبتا بالایی برخوردار است. فرآیند مادی، بیشترین ظرف اندیشه شاعر را، با در نظر داشتن پیکره متنی در این پژوهش، به خود اختصاص داده است؛ ج) انسجام در ساختار و معنای شعر، یکی از ویژگی های بارز و برجسته شعر شاملو به حساب می آید.