نام پژوهشگر: سید عباس توفیقی

بررسی رابطه بین بازاریابی اثربخش و نظریه آشوب در شهرک های صنعتی شرق استان مازندران
پایان نامه موسسه آموزش عالی غیر انتفاعی و غیر دولتی شمال - آمل - دانشکده مهندسی صنایع 1393
  سید عباس توفیقی   سعید امام قلی زاده

چکیده پژوهش حاضر با هدف بررسی رابطه بازاریابی اثربخش و نظریه آشوب انجام شد. مسئله این که یکی از مشکلات و مسائل مهم در محیط های پیچیده و آشفته امروزی، سرعت در شناسایی فرصت ها و توسعه محصولات جدید و نیز کاهش زمان عرضه محصول به بازار است از این رو بازاریابی باید پیش تدبیری باشد نه واکنشی. پس از مطالعه مبانی نظری و مدل های ارائه شده و همچنین پیشینه تحقیقات انجام شده پیرامون متغیرهای تحقیق در داخل و خارج از کشور، در یک بررسی کلی، برای متغیر نظم در بی نظمی، پنج مولفه خودسازماندهی، غیر منتظره بودن، بازخورد، وابستگی حساس به شرایط محیط و جذب کننده ها، انتخاب شد. همچنین برای متغیر بازاریابی اثر بخش، براساس مدل کاتلر مولفه های فلسفه مشتری مداری، بازاریابی یکپارچه، اطلاعات بازاریابی، جهت گیری استراتژیک و کارایی عملیاتی انتخاب گردید. روش پژوهش توصیفی و از نوع پیمایشی، جامعه آماری این پژوهش شامل کلیه مدیران و کارکنان واحد بازاریابی در شرکت های شهرک های صنعتی غرب استان مازندران می باشد. از میان این تعداد با استفاده از فرمول کوکران 96 نفر با استفاده از نمونه گیری تصادفی طبقه ای متناسب انتخاب شدند. پرسشنامه محقق ساخته در این پژوهش به عنوان ابزار پژوهش مورد استفاده قرار گرفت. روایی صوری و محتوایی پرسشنامه با نظرخواهی از متخصصان تایید شد و پایایی آن با استفاده از ضریب آلفای کرونباخ 0/86 بدست آمد. جهت تجزیه و تحلیل داده ها از تکنیک حداقل مربعات جزئی استفاده شد. براساس یافته ها، مولفه های خود سازماندهی، غیر منتظره بودن، مولفه بازخورد و جذب کننده ها با بازاریابی اثر بخش رابطه دارند ولی مولفه وابستگی به شرایط اولیه با بازاریابی اثر بخش رابطه ندارد. واژگان کلیدی: نظم در بی نظمی ، بازاریابی اثربخش ، بازار آشفته