نام پژوهشگر: عارفه صفارهرندی
عارفه صفارهرندی محمدهادی مفتح
وجود روایات فراوان صحابه و تابعان در زمینه تفسیر، بایسته بودن مطالعه ژرف و تحلیل گونه نقش، جایگاه و اعتبار آن را در تفسیر قرآن به قرآن علامه طباطبایی و تفسیر روایی آیت الله معرفت، آشکار می سازد. تفاوتی که در دیدگاه علامه و آیت الله معرفت، در اعتبار اقوال صحابه و تابعان در تفسیر، مشاهده می شود، اهمیت بررسی این موضوع را دوچندان می کند. اولاً، بررسی رویکرد نظری علامه و آیت الله معرفت، در میزان اعتبار روایات تفسیری، مخصوصاً، اقوال صحابه و تابعان و بیان شروط کلی اعتبار این نوع روایات، ضروری به نظر می رسد. ثانیاً، عملکرد این دو مفسر، و استخراج معیارهای عملی سنجش آرای تفسیری و اسباب نزول نقل شده از صحابه و تابعان مورد بررسی قرار می گیرد. ثالثاً، لازم است به ویژگی ها و انواع آسیب شناسی علامه در المیزان و آیت الله معرفت در تفسیر اثری، نسبت به اسرائیلیات، توجه نمود. به نظر می رسد، تفاوت آشکاری که در رویکرد نظری علامه و آیت الله معرفت، نسبت به اعتبار روایات صحابه و تابعان، وجود دارد، در عملکرد این دو مفسر و معیارهای پذیرش و عدم پذیرش آرای تفسیری و اسباب نزول، چندان اساسی و ریشه ای نیست؛ بلکه هر دو از این روایات، به عنوان موید، یا قرینه تفسیری مدد جسته اند. در سنجش اسرائیلیات نیز، هر دو مفسر اشخاصی از صحابه و تابعان را به عنوان عامل جعل این روایات، معرفی نموده و افرادی از آنها را تبرئه نموده اند.