نام پژوهشگر: فاطمه آزادپرور
فاطمه آزادپرور حسن اسدزاده
پژوهش حاضر باهدف بررسی رابطه بین سبک های فرزند پروری با خلاقیت هیجانی و هیجانات تحصیلی (مثبت و منفی) انجام شده است، جامعه آماری این پژوهش شامل کلیه ی دانش آموزان دختر مقطع راهنمایی شهر کاشمر می باشد. به منظور تعیین حجم نمونه تعداد 270 نفر دانش آموز دختر دوره مقطع راهنمایی با استفاده از روش نمونه گیری خوشه ای چندمرحله ای به عنوان نمونه ی این پژوهش انتخاب شدند. ابزارهای استفاده شده در این پژوهش عبارت اند از پرسشنامه ی سبک های فرزند پروری با مریند (1978)؛ خلاقیت هیجانی آوریل (1999)؛ و هیجانات تحصیلی (مثبت و منفی) پکران، گوئتزو فرینزل (2005) استفاده شد. تجزیه تحلیل داده های پژوهش از روش آماری در دو سطح توصیفی (شاخص های گرایش مرکزی، فراوانی و درصد) و استنباطی (آزمون آماری همبستگی ضریب همبستگی پیرسون و تحلیل رگرسیون گام به گام) استفاده شده است. به طورکلی یافته های پژوهش نشان داد که 1) بین سبک فرزند پروری مستبدانه با خلاقیت هیجانی رابطه منفی و معنادار است 2) بین سبک های فرزند پروری مقتدرانه و سهل گیرانه با خلاقیت هیجانی رابطه مثبت و معنادار است 3) بین سبک فرزند پروری مستبدانه با هیجانات تحصیلی منفی رابطه مثبت و معنادار است 4) بین سبک فرزند پروری مقتدرانه با هیجانات تحصیلی منفی رابطه منفی و معنادار است 5) بین سبک فرزند پروری سهل گیرانه و هیجانات تحصیلی منفی رابطه معنادار نیست 6) بین سبک فرزند پروری مستبدانه با هیجانات تحصیلی مثبت رابطه منفی و معنادار است 7) بین سبک فرزند پروری مقتدرانه با هیجانات تحصیلی مثبت رابطه مثبت و معنادار است 8) بین سبک فرزند پروری سهل گیرانه و هیجانات تحصیلی مثبت رابطه معنادار نیست؛ بنابراین ازآنجایی که عواطف و خلاقیت بر یادگیری و پیشرفت دانش آموزان اهمیت بسزایی دارد. لذا آموزش والدین درباره شیوه های تربیتی نوجوانان می تواند باعث موفقیت آنان شود. کلیدواژه ها: سبک های فرزند پروری، خلاقیت هیجانی، هیجانات تحصیلی