نام پژوهشگر: فرناز عالمی فر

بررسی تاثیر رویکرد نوآوری باز بر اثربخشی فرآیند نوآوری در سازمان های ict
پایان نامه وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه علامه طباطبایی - دانشکده مدیریت و حسابداری 1392
  فرناز عالمی فر   مهدی الیاسی

نوآوری لازمه وپیش درآمد توسعه، موفقیت و تعالی یک سازمان است و آگاهی از مفهوم و تکنیک های آن ضرورتی اجتناب ناپذیر برای مدیران و پژوهشگران است. نوآوری رمز حیات و بقاء بنگاه های صنعتی و اقتصادی در عصر سرعت و رقابت است و این رمز و راز را مدیرانی که دلیرانه و هوشمندانه بر موج بحران ها و فرصت های جهانی سوار شوند، کسب می کنند. آن ها بارها شکست می خورند و از آن می آموزند که چگونه موفقیت را به کف آورند. لذا در مدیریت یا مدیریت استراتژیک، تحول و نوآوری است که بقای شرکت ها را رقم زده است وگرنه آن ها که در ساحل امنیت و آسودگی، خوشنود از پیروزی ها غنوده اند به ناگاه با رسیدن رقبای کوچک، تیزپا و جسور، حتی اگر در قالب شرکت های بزرگ و پرآوازه هم باشند، ممکن است از صحنه خارج شوندضمن توجه به اینکه نوآوری و کارآفرینی قالب مفهوم تخریب خلاق شومپیتر را تشکیل می دهد، اما پارادایم نوآوری باز در جهانی در تباین با مدل سنتی " نوآوری بسته " قرار دارد. ( طبائیان،1390) تحت نام بلند نوآوری ، که بیشتر قرن بیستم را ، خصوصا از نظر شومپیتر در غلبه خود داشت، بنگاه ها با ایجاد پژوهشگاه های بزرگی که فناوری توسعه می دادند و این فناوری ها به نوبه خود مبنای طراحی محصولات نوین ( نوآوری ) را تشکیل می دادند و این محصولات سودهای بالا را موجب می شدند، و این سودها می توانستند به سرمایه گذاری مجدد در تحقیقات منجر شوند، به مزیت رقابتی دست پیدا می کردند و به این صورت چرخه نوآوری خلق می شد(چسبرو ،2003). این یکپارچه سازی عمودی کارکردهای پژوهشی به این معنی بود که بنگاه هایی که استطاعت چنین سرمایه گذاری هایی را نداشتند فاقد مزیت رقابتی بودند. هنگامی که یک نوآوری برای کسب و کار محوری یک بنگاه مفید نباشد ، ممکن است به مرحله ثبت اختراع هم رسیده باشد ولی هیچ وقت فرصت توسعه نیافته و به ثمر ننشسته باشد. این گونه پروژه های تحقیقاتی تکمیل شده، غالبا باید آنقدر بمانند تا یک فرصت بازاری برای استفاده از آنها بروز کند، اگر چنین فرصتی اصلا پیش بیاید. در حالی که ایده های خوب بی شمارند، علت کاهش توان نوآوری شرکت های پیشرو چیست؟ پژوهش های چسبرو نشان داده اند که شیوه آفرینش ایده های نوین و عرضه آنها به بازار به شدت دگرگون شده است. توماس کوهن، تاریخ نگار علم، این پدیده را دگرگونی پارادایم تجاری سازی دانش شرکت ها می داند. چسبرو پارادایم پیشین را نوآوری بسته نام نهاده است. نوآوری بسته همان دیدگاهی است که موفقیت را در گرو اعمال کنترل می داند. بر پایه این دیدگاه شرکت ها باید ایده های ویژه خود را بیفرینند، سپس خودشان آنها را توسعه دهند، بسازند، به بازار ببرند، توزیع کنند، تامین مالی کنند و خدمات پس از فروش ارایه دهند. این پارادایم از شرکت ها می خواهد که به شدت خودکفا باشند، زیرا به هیچ وجه نمی توان از کیفیت و امکان دسترسی به ایده های دیگران مطمئن بود. تحقیق حاضر تحقیقی است کاربردی از نوع توصیفی-پیمایشی. در این راستا، اطلاعات و داده های مورد نیاز از دو روش کتابخانه ای و میدانی (از طریق پرسش نامه) جمع آوری و با استفاده از آزمون های آماری تجزیه و تحلیل شده است.