نام پژوهشگر: مه سیما سهرابی
مه سیما سهرابی عباس احمد آخوندی
بازآفرینی شهری، به عنوان یکی از شاخه های گسترده سیاست های شهری مرتبط با مناطق شهری، همواره به عنوان یکی از مسائل مهم در حوزه مطالعات شهری، برای مقابله با اثرات جانبی شهرنشینی چون صنعتی زدایی و حومه نشینی، مورد توجه بوده است. در این راستا، اعمال سیاست هایی فراگیر و موثر در برنامه های بازآفرینی شهری برای مناطق محروم؛ منجر به خلق مطالعاتی بنیادی خصوصاً در حوزه ی رویدادهای بزرگ ، که در واقع به عنوان یک کاتالیزور در جهت تسریع پیشبرد برنامه های بازآفرینی شهری در مناطق محروم مورد نظر مورد استفاده قرار گرفته اند، چون بازی های المپیک و پاراالمپیک، نمایشگاه های جهانی، جام های جهانی فوتبال، بازی های بین المللی راگبی و کریکت گشته است. در این رابطه، لندن به عنوان یک شهر جهانی پیشرو و قطب بازآفرینی شهری در جهان، برای بررسی و تحلیل نحوه ی اجرای برنامه های بازآفرینی شهری در این پایان نامه، خصوصاً بدلیل سه بار میزبانی بازی های المپیک و پاراالمپیک در سال های 1908،1948 و 2012، انتخاب شده است.اما توجه به این نکته حائز اهمیت است که "بازآفرینی شهری" خود در بر دارنده ی یک مفهوم گسترده در جنبه های گوناگون اقتصادی، اجتماعی، سیاسی، محیطی و فرهنگی می باشد. در نتیجه، بدلیل محدودیت های موجود از منظرزمانی و مکانی، تمرکز عمده به یکی از شاخه های اجتماعی بازآفرینی شهری؛ یعنی مشارکت شهروندی، اختصاص داده شده است. به این جهت،از میان پنج محله ی میزبان بازی های المپیک (گرین ویچ، نیوهام، تاور هملت، والثام فارست، هکنی)، مشارکت شهروندی در برنامه های اعمال شده ی بازآفرینی شهری در هکنی، در خلال بازی های المپیک و پاراالمپیک 2012 لندن، در یک رویکرد بالا به پایین مورد بررسی قرار گرفته است.علت اصلی انتخاب این محله، در میان دیگر محله های میزبان، درجه ی محرومیت بالا و تنوع قومی و نژادی بالای این محله می باشد که آن را تبدیل به یک مورد منحصربفرد برای بررسی و تحلیل میزان بازدهی و موثر بودن سیاست ها وبرنامه های بازآفرینی شهری اعمال شده توسط قدرت های محلی برای گروه های اقلیت اجتماعی می کند. در واقع، می توان اذعان کرد که بدلیل ویژگی های ذیل؛ بررسی و تحلیل میزان بازدهی برنامه های بازآفرینی شهری در محله مورد نظر، حائز اهمیت می باشد از آن جمله می توان به: 1. عدم توجه و تمرکز بر جنبه های اجتماعی برنامه های بازآفرینی شهری؛ 2. شفاف سازی اهمیت "مشارکت شهروندی" در برنامه های بازآفرینی شهری خصوصاً در جوامع مختلط؛ 3. بررسی رویکرد جدید دولت بریتانیا در خصوص اتخاذ سیاست های جدید بازآفرینی شهری با عنوان "بازآفرینی شهری جامعه محور" و میزان تحقق آن در واقعیت؛ اشاره کرد. برای دست یابی به اهداف فوق الذکر، مقاله ی حاضر بر مبنای یک تحلیل عمقی و بر اساس روش توصیفی، به عنوان متد اصلی مورد استفاده در این پایان نامه که برای مطالعات از راه دور مناسب به نظر می رسد، به تحلیل و بررسی موضوع مورد نظر از طریق منابع منتشر شده توسط سایت شهرداری هکنی، پارلمان بریتانیا، اداره فرهنگ، رسانه و ورزش بریتانیا و دیگر منابع آکادمیک پرداخته است