نام پژوهشگر: مرتضی نیازخانی
مرتضی نیازخانی عبدالرحیم نوه ابراهیم
چکیده هدف و زمینه: هدف از این تحقیق ارائه چارچوب مفهومی و اعتباریابی الگوی پیشنهادی تربیت پلیس کودکان و نوجوانان جمهوری اسلامی ایران است. در مبانی نظری به الگوهای آموزشی مختلف شامل: انواع و مدل های گوناگون الگوهای طراحی آموزشی پرداخته شده استکا شامل موارد زیر است: الگوی منطقی– مفهومی آموزش؛ الگوی آموزش کارکنان لیرد؛ کارکنان واگن؛ کارکنان dde؛ کارکنان هاکت؛ کارکنان سینگر؛کارکنان addie؛ الگوی آموزشiso 10015و الگوی سیستمی برنامه ریزی آموزشی؛ بررسی ودر نهایت با اقتباس از مدل ایزو، مدل جامع آموزش طراحی شده است. در این الگوی آموزشی؛ پنج مرحله ترسیم شده که به ترتیب شامل: هدف گذاری، نیازسنجی، برنامه، اجراء و ارزشیابی آموزشی بوده است. روش شناسی: روش انجام تحقیق، پیمایشی بوده که با استفاده از تکنیک پرسشنامه به گردآوری اطلاعات پرداخته شده است و از روش توصیفی و تبیینی به تجزیه و تحلیل داده ها می پردازد. در این پژوهش، از روش نمونه گیری طبقه ای استفاده شده است. جامعه آماری 300 نفر بوده که با استفاده از فرمول کوکران حجم نمونه به تعداد 169 تن در نظر گرفته شده است و سهم هر یک از گرو ه های کارشناس، صاحبنظر و متخصص در این زمینه براساس گروه های هدف تعیین گردیده اند. روش تجزیه و تحلیل اطلاعات با استفاده از آزمون های آماری توصیفی نظیر؛ فراوانی، درصد معتبر، میانگین، و با استفاده از نرم افزار آماری لیزرل یا مدل معادلات ساختاری، تجزیه و تحلیل الگوی نظری تحقیق صورت پذیرفته است. اعتبار و پایایی پژوهش با استفاده از آلفای کرونباخ صورت پذیرفته که پرسشنامه نهایی پس از جرح و تعدیل در نهایت، با مقدار آلفای کرونباخ (همبستگی درونی شاخص ها به میزان بیش از 70/0) در سطح قابل قبولی معنادار،پذیرفته شده است؛ همچنین درباره اعتبار نظری پژوهش با استفاده از لیزرل پس ازپردازش مدل، الگوی نظری تحقیق از اعتبار سازه ای مناسبی برخوردار بوده است. نتایج و پیشنهادات:این تحقیق، با عنایت به اعتباریابی الگوی جامع آموزشی تربیت پلیس کودکان و نوجوانان و اقتباس از برنامه عملیاتی و منشور پیاده سازی استاندارد ایزو 10015، قابلیت تعمیم پذیری در کشور را دارا می باشد. گام های آموزش و تربیت پلیس کودکان و نوجوانان به ترتیب شامل: هدف گذاری، نیازسنجی، برنامه ریزی، اجراء و ارزشیابی آموزشی است. این ابعاد در تشکیل آموزشی ساختار پلیس کودکان و نوجوانان ضروری به نظر می رسد که هر یک از این گام ها به ترتیب یکی پس از دیگری اعمال می شود و دارای مولفه های مهمی هستند که بدون اعمال شاخص ها و ویژگی های این مولفه، تشکیل آموزش و تربیت پلیس کودکان و نوجوانان، غیرممکن است. از نتایج یافته های نظری و پژوهشی این تحقیق، الف) تدوین دوره های آموزشی تربیت پلیس کودکان و نوجوانان در دو سطح مقدماتی و پیشرفته و ب) گام های تشکیل دهنده آموزش پلیس کودکان و نوجوانان، است. در این گام ها، باید به مولفه های موثر و شناسایی شده در تربیت پلیس کودکان و نوجوانان به شرح زیر توجه کرد: گام اول) هدف گذاری: در هدف گذاری چهار عامل به اثبات رسیده که بر اساس درجه اهمیت مولفه ها به شرح زیر است: عامل اول: رعایت استانداردهای بین المللی کنوانسیون حقوق کودک؛ عامل دوم: تخصصی شدن خدمات پلیس نسبت به کودکان و نوجوانان؛ عامل سوم: پیشگیری از بزه دیدگی و بزه کاری کودکان و نوجوانان؛ عامل چهارم: تعامل با سازمان هاونهادهای داخلی وبین المللی مرتبط با حقوق کودک؛ گام دوم) نیازسنجی: در نیازسنجی دو عامل به اثبات رسیده که بر اساس درجه اهمیت مولفه ها به شرح زیراست: عامل اول: بررسی و تدوین وضع مطلوب؛ عامل دوم: روش های علمی و فنون نیاز سنجی، گام سوم) برنامه ریزی آموزشی: در برنامه ریزی آموزشی دو عامل به اثبات رسیده که بر اساس درجه اهمیت مولفه ها به ترتیب به شرح زیر می باشد: عامل اول: تهیه وتدوین برنامه جامع توسعه آموزش؛ عامل دوم: محتوا و مواد آموزشی مورد نیاز؛ گام چهارم) اجرای آموزشی: در اجرای آموزشی سه عامل به اثبات رسیده که بر اساس درجه اهمیت مولفه ها به شرح زیر است: عامل اول: رویه اجرای دوره آموزشی؛ عامل دوم: راهکارهای اجرایی آموزش؛ عامل سوم: خطاها و راهکارهای رفع خطاهای آموزشی؛ گام پنجم) ارزشیابی آموزشی: در ارزشیابی آموزشی دو عامل به اثبات رسیده که بر اساس درجه اهمیت مولفه ها به شرح زیر است: عامل اول: تحلیل داده ها برای ارزیابی آموزش؛ عامل دوم: تفسیر نتایج و تدوین گزارش ارزشیابی؛ کلید واژه ها: تربیت پلیس، کودکان و نوجوانان، هدف گذاری، نیازسنجی، برنامه ریزی، اجراء و ارزشیابی آموزشی.