نام پژوهشگر: ساسان تقوایی اصل

نقد زبان شناسی چامسکییایی بر مبنای آرا ویتگنشتاین
پایان نامه وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - پژوهشگاه علوم انسانی و مطالعات فرهنگی - بنیاد ایرانشناسی 1390
  ساسان تقوایی اصل   علی افخمی

زبان شناسیِ زایشی به عنوان مهم ترین مکتب زبان شناسیِ قرن بیستم بر اصول و پایه هایی بنیان نهاده شده است، که می توان آن ها در چهار مولفه خلاصه کرد. زبانِ درونی، فطری گرایی، ذهن باوری و نهایتاً طبیعت-باوری، چهار عنصر اصلیِ زبان شناسیِ چامسکیایی به شمار می آیند. زبان شناسی ای مبتنی بر ذهن گراییِ دکارتی که می کوشد تا زبان را به دور از عرصه یِ اجتماع مورد واکاوی و بررسی قرار دهد. برای چامسکی آنچه که مقدم بر پژوهش زبانی است، ذهن است. ذهن محوریِ زبان شناسیِ چامسکیایی ناشی از جایگاه مرکزین خرد گرایی دکارت در اندیشه یِ وی می باشد. از آن جایی که سوژه دکارتی چیزی جز ذهن نیست، بنابراین زبان شناسی ای هم که مبتنی بر این رویکرد باشد به سویِ ذهن باوری و فطری گرایی کشانده می شود. در این حالت زبان پدیده ای فطری محسوب می شود که در ذهنِ انسان کد گذاری شده است و روش مطالعه آن نیز روشی مشابه علوم طبیعی است. رویکردی غیر ویتگنشتاینی که زبان را از عرصه یِ اجتماع و کنش هایِ معنادار انسانی جدا می سازد. در همین راستا می توان با بهره گیری از آراءِ ویتگنشتاین دوّم به نقد زبان شناسیِ چامسکیایی نشست. دو مفهوم اساسیِ فلسفه یِ ویتگنشتاین، یکی "پیروی از قاعده" و دیگری "زبانِ خصوصی" پایه هایِ نقد ما به شمار می آیند. از سوی دیگر با توجه به مفاهیمی همانند "بازی هایِ زبانی"، "کاربرد" و "قواعد کاربرد" و "شکلِ زندگی" می توان نگره یِ بدیل زبان شناسیِ چامسکیایی را طرح ریزی کرد. نگره ای که به جایِ تأکید بر فرآیند هایِ ذهنی و محاسباتی به کاربرد واقعیِ زبان در اجتماع و کنش هایِ صورت گرفته توسط آن نظر دارد.