نام پژوهشگر: محمود سعدی
محمود سعدی عباس ایزدپناه
رابطه دین (یعنی شریعت یا متون دینی) با معارف بشری از دیرباز مورد مطالعه محققان قرار گرفته است، تحول پذیری معارف دینی در گرو تحول معارف بشری که از آن، به اصطلاح احکام در خدمت انسان هستند، نه مردم برای احکام، تعبیر می شود. لذا اگر درخواست مردم تغییر پیدا کند، احکام هم باید عوض شوند . در مقابل این نوع قرائت از دین، قرائت غیر انسانی یا فوق انسانی از دین ودین داری قرار دارد و آن این است که بگوییم دین مجموعه ای از علوم احکام غیبی است که از عالم غیب وارد زندگی انسانها شده و انسان هر چه را دارد، با آن عاملی بسنجد که از غیب وارد شده و صحت و سقم آن مسائل را باعامل غیبی مشخص کند. لذا در این پایان نامه، دو نظریه انسان دینی و دین انسانی، در دو بخش، مورد تحقیق و بررسی قرار می گیرد که در نهایت گفته می شود دین، برای خدمت به بشر آمده است. به عبارت دیگر دین برای انسان و در خدمت انسان می باشد. و با پرداختن به این موضوع، بحث رسالت اصلی دین و تعیین قلمرو آن و به تبع انتظارات بشر از دین آغاز می شود و بیان می شود که انتظارات بشر در قلمرو دین، حداکثری است . و همچنین دین دارای کارکردهای بی بدیلی نیز می باشد. در این بحث علاوه بر استفاده از متون دینی همچنین از روش برون دینی نیز بهره گرفته شده است.