نام پژوهشگر: گیل ناز یوسفیان لنگرودی
گیل ناز یوسفیان لنگرودی
پس از انتشار کتاب «شرق شناسی» ادوارد سعید در سال 1978، دیدگاه انتقادی او درباره شرق شناسی و آثار شرق شناسان غربی همواره جلودار بسیاری از مطالعات مربوط به رویارویی شرق و غرب بوده است. درپی آن، بسیاری از هواخواهان و هم نظران سعید در حوزه های مطالعاتی گوناگون، بیش از همه ادبیات، تلاش کرده اند تا ردپای سوگیری غرب را در بسیاری از آثار منتشرشده درباره شرق و بازنمایی آن در غرب نمایان کنند. در این میان دانش پژوهانی همچون واراک (2007) و واریسکو (2008)، به دفاع از غرب برخاسته و از هم دست انگاشتن همه پژوهشگران و نویسندگان غربی در بازنمایی نادرست شرق، در این دیدگاهِ به گفته آن ها افراطی، انتقاد کرده اند. در این رویارویی بینافرهنگی، ترجمه نیز یکی از مجراهای کلیدی کسب دانش درباره شرق به شمار می آید. مترجمان غربی ابزار ارتباطی زبان را برای انتقال معانی، گفتمان ها و مفاهیم فرهنگی سرزمینی متفاوت در دوردست ها به کار می گیرند. به بیانی دیگر، بسیاری از دانش پژوهان براین باورند که ترجمه نقش بسیار تعیین کننده ای را در شکل دهی یا تغییر واقعیت های شرق، از راه نظام ها و گفتمان های سلطه گر، برای بازنمایی بیگانه یا دیگری در برابر خودی ایفا می کند. این پژوهش، بر اساس چارچوب تحلیل انتقادی گفتمان، تلاش دارد تا دیدگاه های بیست مترجم حافظ (از سال 1771 تا 2008) و همچنین جنبه هایی از شعر او را که در مقدمه های خود مطرح کرده اند، با تحلیل سه عنصر فرامتنی عنوان ، تصاویر روی جلد و مقدمه و پیشگفتار بیرون بکشد و، همچنین، بررسی کند که آیا شباهت قابل توجهی بین گزینش غزل های حافظ در میان آن ها وجود دارد یا خیر. سپس، با توجه به نتایج به دست آمده، به بحث در این باره می پردازد که آیا گفتمانی غالب، یا به گفته سعید گفتمانی یکسان و ثابت را می توان در میان مترجمان یافت که با عناصر گفتمان شرق شناسی سعیدی هم خوانی داشته باشد یا خیر. بر همین اساس، همه عنوان ها و تصاویر و دلالت های ضمنی آن ها بیان می شود. مقدمه ها و پیشگفتارها نیز مطالعه و دیدگاه های اصلی مترجمان درباره شعر حافظ و شعر پارسی و هدف اصلی آن ها از ترجمه اشعار شرح داده می شود. برای بررسی گزینش اشعار نیز غزلیات همتای غزلیات ترجمه شده جستجو می شود. در پایان دیدگاه های مترجمان را یا دیدگاه های اصلی حافظ پژوهان ایرانی مقایسه و شباهت ها و تفاوت های آن ها شرح داده می شود. نتایج همه بررسی ها دو دوره اصلی را درباره ترجمه های حافظ نشان می دهد: از سال 1771 تا 1875 و از سال 1875 به بعد. ویژگی های اصلی این دو دوره تفاوت بسیاری با هم دارد. گفتمان غالب دور? اول تا حد زیادی وابسته به اهداف استعماری است و شباهت بسیاری میان گزینش اشعار مترجمان آن به چشم می خورد. این گفتمان تا حد زیادی با عناصر گفتمان شرق شناسی سعیدی هم خوانی دارد. در برابر، در دوره دوم، با وجود بسیاری از عناصر مشابه (مهمترین آن ها عنصر مقایسه)، نوسان و تنوع زیادی در دیدگاه ها و حتی گزینش اشعار دیده می شود. چندجانبه نگر بودن دیدگاه ها در مقدمه ها کاملاً محسوس است که مشابه آن چیزی است که در مورد حافظ پژوهان ایرانی نیز به چشم می خورد. دسته بندی دیدگاه های مترجمان دربار? عرفان در شعر حافظ نیز مشابه نتایج به دست آمده از مطالعه دیدگاه های حافظ پژوهان ایرانی به دست باقری (2008) است. با وجود این، تفکر دودویی شرق و غرب ، که یکی از شرایط اصلی شرق شناسی سعیدی است، به روشنی در یافته های این پژوهش دیده می شود و گواه اصلی آن که به این دید دامن می زند مقایسه های مداومی است که مترجمان بین شرق و غرب انجام می دهند.