نام پژوهشگر: سرکار محمد
سرکار محمد محمدجواد اسکندرلو
در زندگی انسان، بحث کمال و عوامل کمال انسان جایگاه ویژه ای دارد، این موضوع هم یکی از موضوعات تعلیم و تربیت و اخلاق به شمار می رود، این موضوع برای تربیت انسان و رسیدن به کمال نهایی برای هر انسان لازم دارد – و چون درباره این موضوع چندان کاری انجام نگرفته است لذا بنده سعی کردم حتی المقدور درباره این موضوع یک پایان نامه تدوین کنم. این پایان نامه از یک مقدمه، کلیات و پنج فصل و بیش از یکصد منبع معتبر تشکیل شده است. قبل از فصل اول کلیات نوشته شده است که مشتمل بر بیان مسئله، اهمیت و تبیین موضوع، فرضیه، اهداف، پیشینه تاریخ، سوالات اصلی و فرعی، و روش تحقیق مورد بحث واقع شده. فصل اول درباره مفهوم شناسی است، در این فصل واژه های کلیدی مثل انسان، کمال، سعادت، خیر، فرق کمال و تمام، فرق کمال و سعادت، کمال در لغت و کمال در اصطلاح و ... تبیین شده است. فصل دوم مربوط به دیدگاههای مکاتب مختلف درباره کمال انسان است، در این فصل نظرات مختلف دانشمدان درباره کمال مورد بحث قرار گرفته از باب، رابطه عقل و کمال، رابطه عشق و کمال، رابطه قدرت و کمال، رابطه لذت و کمال و ... تبیین شده است. فصل سوم درباره کمال انسان از منظر قرآن است، نگارنده در این فصل سعی کرده که آیا علم و عقل، مال ثروت، طاقت و قدرت، جاه و مقام، و لذات مادی دنیوی از نظر قرآن کمال انسان به شمار می آید یا نه؟ در فصل چهارم با توجه به فصل سوم درباره معیار کمال انسان از منظر قرآن به نگارش درآمده و تبیین شده که معیار کمال انسان، مال و ثروت، طاقت و قدرت، جاه و مقام، و ... نیستند، بلکه اینها می توانند برای کمال وسیله ای باشند نه کمال مستقل. بلکه شناختن کمال انسان منوط بر شناختن حقیقت انسان است و حقیقت انسان روح است نه جسم، پس کمال انسان مربوط به روح او است و کمال روح فقط در قرب خداوند یافته می شود، پس معیار کمال نهایی انسان قرب خداوند است. فصل پنجم مربوط به عوامل کمال انسان است، از نظر قرآن مهم ترین عوامل کمال، ایمان و عمل صالح، اخلاص، علم و معرفت، اراده و تفکر و تعقل است، که در این فصل مورد بررسی قرار گرفته و در مرحله نتیجه گفتیم که برای رسیدن به کمال نهایی انسان تزکیه نفس، مثل محاسبه، مراقبه، معاتبه و ... – لازم است که نتیجه آن رضا و تسلیم خداوند است و سپس فنا در قرب خداوند خواهد شد.