نام پژوهشگر: ابراهیم علینقی بیگی
ابراهیم علینقی بیگی حسن صالح نژاد
امروزه سیستم های اطلاعاتی حسابداری نقش بسیار مهمی در گردش فعالیت های سازمان ها ایفا نموده و در مجموعه محیط اقتصادی کشور ها وظیفه ای با اهمیت بر عهده دارند. بسیاری از تصمیمات اقتصادی بر اساس اطلاعات حاصل از این سیستم ها آغاز می شود. سهم عمده ای از مبادلات اوراق بهادار به خرید فروش سهام شرکت ها اختصاص دارد که آن نیز به نوبه خود تحت تاثیر ارقام و اطلاعات سیستم های حسابداری است. یکی از اطلاعات مهم و کلیدی در صورت های مالی شرکت ها، "سود حسابداری" است که معمولاً به عنوان معیاری برای ارزیابی عملکرد شرکت ها و موسسات مورد استفاده قرار می گیرد. به عبارت دیگر بسیاری از تحلیگران مالی از سود حسابداری در مدل های ارزش گذاری قیمت سهام و ارزیابی عملکرد بنگاهای اقتصادی استفاده می کنند. اما از آنجا که در فرایند اندازه گیری سود حسابداری نیاز به استفاده از برآورد و پیش بینی و روشهای متعدد حسابداری است و در عین حال تضاد منافع احتمالی میان مدیران،سهام داران و سایر استفاده کنندگان از صورت های مالی وجود دارد، درباره استفاده از سود تردید هایی ایجاد شده و به همین دلیل بسیاری از تحلیل گران مالی، "جریان وجه نقد" استفاده می کنند. سوال مهم اینجاست که نقش سود حسابداری بر مبنای تعهدی و جریان وجوه نقد برای ارزیابی عملکرد بنگاه های اقتصادی چیست؟ در این تحقیق توان پیش بینی کنندگی سود حسابداری، ارزش دفتری و گردش وجوه نقد عملیاتی به عنوان نماینده اطلاعات حسابداری در رابطه با ارزش بازار شرکت ها بررسی شده است. همچنین با توجه به سه متغیر تحقیق، توان ترکیبی این متغیر ها با یکدیگر بررسی و قوی ترین مدل در تبیین و پیش بینی ارزش بازار شرکت ها گزینش شده است. آزمون فرضیه ها با استفاده از داده های ترکیبی مربوط به سال های 1381 تا1387، صد و سی شرکت منتخب از میان شرکت های پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران انجام شده است. یافته های تحقیق نشان می دهد که سود حسابداری وگردش وجوه نقد عملیاتی اقلامی مربوط تر هستند و وارد نمودن ارزش دفتری در قدرت توضیح دهندگی مدل ها افزایش معناداری ایجاد نمی کند.