نام پژوهشگر: محمد حسینپور
ابوالفضل بادآهنگ محمد حسین پور
سطح قابل توجهی از تغییر و تحولات فکری و فرهنگی جامعه از طریق زوال زیبایی در سیما و منظر شهری و محیط پیرامون برانگیخته شده است. که در این میان سیمای دو بعدی شهر که همان نماهای ساختمانی می باشد، از دو دیدگاه متخصصان و علائق مردم مورد توجه قرار می گیرد. بنابراین سیما و منظر غیر مرتبط با تاریخ و بوم یک شهر، آن را به محیطی عام و بی هویت تبدیل می کند. از این رو رویکردهای زیبایی شناسانه در طراحی منظر شهری توجهات بسیاری از متخصصین را به عنوان یک دیدگاه جهانی در طراحی شهری به خود جلب نموده است. از سوی دیگر با ظهور بافت های جدیدی همچون بافت مجتمع های آپارتمانی و خانه های ویلایی، در کنار بافت های قدیمی و همچنین عدم وجود قوانین و مقررات مناسب و یکسان، از مرحله تفکیک زمین آن ها تا سیمای دو بعدی نهایی، منظر شهری را دچار مشکل کرده، تا در نهایت به سیما و منظر شهری نامناسب و بدون هارمونی، کمپوزسیون، تقارن و... به همچنین عدم سنخیت با تاریخ و هویت شهر برساند. عدم ایجاد قوانین مدون برای طراحی بافت های شهری، معضلی است که گریبان گیر شهرهای ایران شده است، که با سر بر آوردن نماهای گوناگون و ناهمگن با مصالح وارداتی در کنار بافت هایی همچون بافت تاریخی،آشفتگی و هرج و مرج در سیما و منظر شهری را به اوج خود می رساند. پایان نامه ی حاضر با هدف بررسی و تحلیل تاُثیر نوع تفکیک زمین بر سیما و منظر شهری در بافت های دارای تیپومورفولوژی متفاوت در شهر شیراز، به منظور ارتقاء کیفی مصادیق، از طریق تدوین معیارهای زیبایی شناختی و برنامه ریزی های شهری در سیما و منظر شهری، تنظیم گشته است. پرسش های اصلی که در این پایان نامه مطرح می شوند به بررسی این موضوعات می پردازند که اولا اصول و روش های تفکیک زمین چگونه بر سیما و منظر شهری در بافت های متفاوت تاثیر می گذارند، ثانیا چگونه ضوابط و مقررات تفکیک اراضی در تغییر سیما و منظر شهری اثر گذار بوده است و ثالثا الگوهای تفکیک زمین با توجه به تیپومورفولوژی متفاوت، چگونه بر سیما و منظر شهری تاثیر می گذارند. در همین راستا اهداف پایان نامه ی حاضر، در مرحله نخست تاُثیر انواع تفکیک زمین بر کیفیت بصری سیمای شهر و در مرحله دوم به مقررات و ضوابط مربوط به انواع تفکیک زمین های شهری و اثر آن بر مطلوبیت سیما و منظر شهر و در نهایت به مقایسه تطبیقی گونه های مختلف بافت شهری شکل گرفته بر اساس نوع تفکیک بر مطلوبیت منظر و سیمای شهری می پردازد. برای نیل به این مهم روش تحقیق تحلیلی- تطبیقی استفاده شده است که در سیر فرآیند کل به جزء به معرفی روش های مناسب برای حصول به اهداف موردنظر می پردازد. در طی بررسی های صورت گرفته، این نتایج حاصل شد که برای ایجاد محیط های دارای سیما و منظر شهری با هویت، استفاده از اصول ومعیارهای طراحی زیبایی شناسانه و تدوین قوانین و مقررات تفکیک مناسب به خوبی به ارتقای کیفیت محیط به لحاظ زیبایی شناختی، روانی و مهم تر از همه بهبود وضعیت سیما و منظر شهری کمک می کند.
محمد حسین پور عبدالحمید گرجی
امروزه در صنایع مختلف بخصوص صنعت خودروسازی و هوافضا برای کاهش وزن قطعات و در پی آن کاهش مصرف سوخت، استفاده از مواد سبکی چون آلیاژ های آلومینیوم و منیزیم گسترش یافته است. این آلیاژ ها به دلیل داشتن استحکام به وزن بالا و نیز خواص ضد خوردگی، به طور گسترده مورد استفاده قرار می گیرند. در کنار مزیت های ذکر شده، این آلیاژ ها شکل پذیری پایینی در دمای اتاق دارند. برای رفع این مشکل، شکل دهی در دما های بالا پیشنهاد می گردد. برای شکل دهی ورق های فلزی، فرآیند های مختلفی وجود دارد که یکی از آنها فرآیند هیدروفرمینگ است. این فرآیند به دلیل مزایایی که دارد در این پژوهش از آن استفاده شده است. برای انجام شکل دهی با استفاده از فرآیند هیدروفرمینگ روش های مختلفی وجود دارد که در این پژوهش از روش کشش عمیق هیدرودینامیکی با فشار شعاعی استفاده شد. به کارگیری این فرآیند در دماهای بالا روش جدیدی می باشد که خیلی کم بدان پرداخته شده است. در پژوهش حاضر به بررسی اثر پارامتر های مختلف شکل دهی مانند فشار سیال، دمای شکل دهی، سرعت سنبه و پارامتر های هندسی روی قابلیت شکل پذیری ورق از جنس آلیاژ آلومینیوم 5052 برای تولید قطعه استوانه ای سر تخت در حالت سرد و گرم هم دما پرداخته شد. توزیع ضخامت در قطعه شکل گرفته شده و نیروی سنبه مورد نیاز برای شکل دهی و نسبت کشش حدی به عنوان سه خروجی فرآیند انتخاب شدند. در ادامه، خروجی های به دست آمده با شکل دهی در حالت گرم غیر هم دما مورد مقایسه قرار گرفت. نتایج بدست آمده حاکی از آن است که با افزایش فشار بیشینه تا مقداری خاص، نازک شدگی بیشینه در قطعه شکل گرفته شده کاهش می یابد، در حالی که نیروی بیشینه سنبه با بالا رفتن فشار افزایش می یابد. همچنین مشخص شد که افزایش دمای شکل دهی و کاهش سرعت در دما های بالا نیز نازک شدگی بیشینه را افزایش می دهد. علاوه بر این، افزایش دما نیروی سنبه را کاهش می دهد، در حالی که سرعت سنبه تاثیری روی آن ندارد.