نام پژوهشگر: کاوه امیرخانی شهرکی

رایطه دین و سیاست در ایران و ترکیه بعد از 2000 میلادی
پایان نامه وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه پیام نور - دانشگاه پیام نور استان تهران - دانشکده علوم سیاسی 1393
  یعقوب عزیزپور   حسینعلی کریمی فیروزجانی

بحث از رابطه دین و دولت یکی از مهم‏ترین مباحث عصر مدرنیته می‏باشد که نتیجه آن نقش مهمی در تحولات سیاسی این دوره داشته است. با توجه به مباحث مطرح شده پیرامون رابطه دین و سیاست می-توان گفت دین به شکل‏های گوناگون با حکومت و سیاست در ارتباط بوده، بر آن تأثیر گذاشته و هم‏چنین از آن تأثیر پذیرفته است، سه شکل کلی رابطه دین و سیاست را که در طول تاریخ وجود داشته و بیشتر مورد توجه اندیشمندان و نظریه پردازان بوده می¬توان تفوق دین بر حکومت، تفوق حکومت بر دین و تقسیم کار میان دین و حکومت و همسازی میان آنها در نظر گرفت،که در هر دوره¬ای و تحت شرایط زمانی و مکانی مختلف نوعی از روابط مذکور وجود داشته است.تحقیق پیش رو، مطالعه ای مقایسه ای بین دو جامعه ایران و ترکیه و نسبت بین دین و سیاست در این جوامع است و این سؤال را بررسی می کند که تفاوت رابطه دین و سیاست در ایران و ترکیه متاثر از چه عواملی می باشد؟ و در پاسخ می گوید ایران و ترکیه در عین اشتراکات متعدد فرهنگی و تاریخی دارای الگوی حکومتی متفاوتی هستند که بر اساس آن نوعی خاص از ارتباط دین با سیاست را طرح می کند.

بررسی نقش احزاب در سیاست خارجی رژیم صهیونیستی
پایان نامه وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه پیام نور - دانشگاه پیام نور استان تهران - دانشکده علوم سیاسی 1393
  سید مهدی فیروزآبادی   محمدرضا حاتمی

از آنجایی که رژیم صهیونیستی یکی از مهم ترین و تاثیرگذارترین دولت های منطقه خاورمیانه به حساب می آیدو در نقطه مقابل اهداف استراتژیک جمهوری اسلامی ایران قرار دارد برآن شدیم تا زمینه ی آشنایی بیشتر با عوامل تاثیرگذار در سیاست خارجی این رژیم را فراهم آوریم که از میان سایر عوامل نقش پررنگ احزاب بر سیاست خارجی اسرائیل به چشم آمد و به دنبال آن موضوع پژوهش حاضر بررسی نقش احزاب بر سیاست خارجی اسرائیل در نظر گرفته شد. پرسش اساسی که باید به آن پاسخ داده می شد این بود که احزاب اسرائیل چه نقشی در شکل گیری سیاست خارجی این رژیم دارند ؟ که برای پاسخ به این پرسش به دنبال آشنایی با احزاب رژیم صهیونیستی برآمدیم و پس از بررسی ها مشخص گردید احزاب اسرائیل در چهار اردوگاه راست ، چپ ، دینی و عربی در تعیین سیاست خارجی اسرائیل نقش دارند ولی میزان تاثیرگذاری آنها به کلی متفاوت است و احزاب چپ و راست بسیار تاثیرگذار و در مقابل احزاب دینی و عربی دارای نقش بسیار کمرنگ و کم اهمیتی در سیاست خارجی بودند. البته سایر عوامل دیگر نیز مانند افکار عمومی ، نخبگان ، منافع ملی و غیره در تعیین سیاست خارجی رژیم صهیونیستی نقش داشتند ولی با توجه به نظام پارلمانی اسرائیل ، نقش احزاب بسیار برجسته تر از سایر عوامل بود. ذکر این نکته نیز ضروری به نظر می رسد که در بررسی نقش احزاب اسرائیل از روش تجزیه و تحلیل تفسیری -تحلیلی و رویکرد کارکردی برای نشان دادن کارکردها و نقش احزاب به خصوص نقش آنها در انتخابات کنیست و بدست گرفتن قدرت و در نتیجه تاثیرگذاری بر سیاست خارجی کمک گرفته شد و در انتها با آزمودن فرضیه ی تاثیرگذاری احزابدر سیاست خارجی اسرائیل به این نتیجه دست یافتیم که این فرضیه درست و قابل اتکا است و احزاب با در نظر گرفتن سایر عوامل همچنان نقش برجسته تری در سیاست خارجی اسرائیل دارند.

بررسی رابطه بین فرهنگ سیاسی و توسعه سیاسی در خاورمیانه
پایان نامه وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه پیام نور - دانشگاه پیام نور استان تهران - دانشکده علوم انسانی و پایه 1393
  فهیمه زندی   کاوه امیرخانی شهرکی

منطقه خاورمیانه کشورهای بسیار متنوعی را در بر می گیرد، در چند دهه اخیر که دیگر مناطق در حال توسعه توانستند پیشرفت های مهمی در راستای توسعه سیاسی داشته باشند، خاورمیانه همچنان حرکت کندی را به سوی توسعه سیاسی داشته است. اخیراً جنبش های اجتماعی جدید در این منطقه ظهور کرده و پویش های دموکراتیک – فروپاشی حکومت های دیکتاتوری مانند لیبی، تونس و تحولات کشورهای حاشیه خلیج فارس- در نتیجه توسعه سیاسی شتاب بیشتری به خود گرفته است. عمده این تحولات ناشی از تحول در فرهنگ سیاسی مردم منطقه و ایستارهای نوین نسبت به حاکمیت می باشد. فرآیند گسترش ارتباطات و جهانی شدن به نوعی فرهنگ سیاسی ملت های منطقه خاورمیانه را به سطح مشارکتی رسانده است. از این رو، بررسی رابطه میان فرهنک سیاسی و توسعه سیاسی در خاورمیانه از دیدگاه تئوریک اهمیت قابل توجهی دارد. هدف از پژوهش حاضر نمایان کردن رابطه میان فرهنگ سیاسی و توسعه سیاسی در منطقه خاورمیانه با تأکید بر تحولات دموکراتیک اخیر می باشد. سوال اصلی پژوهش این است که چه رابطه ای میان فرهنگ سیاسی و توسعه سیاسی در خاورمیانه وجود دارد. فرضیه پژوهش بیانگر این است که فرهنگ سیاسی رابطه معنی داری با توسعه سیاسی دارد. این پژوهش با استفاده از روش توصیفی- تحلیلی و بهره گیری از مطالعات کتابخانه ای و متون معتبر، حاکی از این نتیجه است که در اثر تحول در فرهنگ سیاسی مردم منطقه خاورمیانه از سطح محدود به مشارکتی، توسعه سیاسی و فرآیند دموکراتیک شدن در این منطقه رشد شتابانی به خود گرفته است.