نام پژوهشگر: زهرا اسماعیل پورعلمدری
زهرا اسماعیل پورعلمدری کورش قادری
رشد سریع جمعیت، توسعه شهری و صنعتی شدن جوامع و همچنین عدم وجود سیستم زهکشی مناسب و نابسامانی کانال¬ها و مسیل¬ها تأثیرات نامطلوبی بر هیدرولوژی حوضه آبریز داشته و سبب آب¬گرفتگی معابر سطح شهر، انتشار آلودگی¬های زیست¬محیطی و افزایش ضریب رواناب می¬گردند. از طرف دیگر وضعیت ظاهری پیچیده مناطق شهری، فقدان داده¬های هیدرولوژیکی دقیق و نبود نقشه¬های شبکه زهکشی مناسب، شبیه¬سازی فرآیند آب¬گرفتگی شهری را مشکل نموده است. در این تحقیق سعی شده است دبی اوج رواناب سطحی منطقه کمربندی غربی شهرستان بابل در استان مازندران، به دو روش مدل¬سازی کامپیوتری و روش scs محاسبه و مقایسه شود. در نتیجه در راستای این هدف با تهیه اطلاعات لازم در مورد اقلیم و نقشه¬های توپوگرافی، کاربری اراضی و شیب منطقه، شبیه¬سازی هیدرولوژیکی و هیدرولیکی شبکه جمع¬آوری رواناب سطحی با استفاده از مدل کامپیوتری swmm و روش scs انجام شد. سرانجام دبی اوج رواناب حوضه در این منطقه محاسبه گردید و نتایج حاصل از شبیه¬سازی دبی در این دو روش با یکدیگر مقایسه شد. در مدل swmm ابتدا شبیه¬سازی هیدرولوژیکی با وارد نمودن خصوصیات فیزیوگرافی، الگو و توزیع رواناب ورودی به مجاری آبرو استخراج و سپس با وارد نمودن اطلاعات مربوط به مشخصات گره¬ها و مجاری آبرو، شبیه¬سازی هیدرولیکی انجام پذیرفت و مناطق بحرانی شبکه در هنگام وقوع باران طرح 6 ساعته با دوره بازگشت 2، 5 و 10 سال، مشخص شد. نتایج شبیه¬سازی برخی از قسمت¬های شبکه که شامل تعدادی از گره¬ها و مجاری منتهی به مسیرهای بحرانی (مسیرهای نزدیک به خروجی حوضه) می¬باشد، نشان داد که به دلیل حجم زیاد جریان ، توانایی عبور رواناب طراحی را در شرایط موجود ندارد و باعث آب¬گرفتگی در سطح شهر می¬گردد. با توجه به مقایسه مدل swmm و روش scs می توان به این نتیجه دست یافت که مدل swmm برآورد بهتری برای تعیین دبی حداکثر جریان در زیرحوضه¬ها داشته باشد. زیرا روش scs تنها یک دبی پیک ارائه می دهد که در یک نقطه از حوضه(نقطه تمرکز حوضه) می باشد ولی مدل swmm هیدروگراف هر زیرحوضه را تا محل اتصال آن زیرحوضه با زیرحوضه بعدی روندیابی می نماید. بنابراین استفاده از مدل swmm برای برآورد دبی اوج حوضه روش بهتری نسبت به روش scs برای شرایطی مانند شرایط این مطالعه می¬باشد.