نام پژوهشگر: دره دادجو توکلی
ریحانه آزادگان دره دادجو توکلی
این پژوهش که قصد دارد جلوه¬های متضاد نور و ظلمت که بن¬مایه¬ی اصلی آیین گنوسی است را، در مثنوی معنوی مورد بررسی قرار دهد، در دو بخش کلی فراهم شده است. بخش اول مقدمه و تعریفی از اسطوره، ثنویت، آیین¬هایی چون آیین مترائیسم، زروانیسم و زردشتی می¬باشد؛ سپس به تعریف علمی و ادراکی از نور و ظلمت و چگونگی آن در اسطوره پرداخته شده است، که در آن پیشینه¬ای از اندیشه¬های گنوسی، در مکاتب پیش از آن نیز مطرح می¬شود و سپس تعریف گنوستیسیزم، هستی¬شناسی و اندیشه¬های آن مکتب ذکر می¬شود، که مهم¬ترین آن¬ها عبارتند از : دوگانه انگاری عالم نور و ظلمت، جدایی انسان از سرزمین نخستین و هبوط آن به جهان مادی، فراموشی موطن اصلی خویش، تضاد روح و جسم، زندانی و گرفتار بودن روح در تخته¬بند تن و عالم ماده، بیداری انسان با گنوسیس و نجات و رهایی او توسط ناجی و ... . در ادامه به تعریف و معرفی ادیان پس از گنوسی (مانوی و مندایی) که متأثر از آن بوده¬اند، پرداخته شده است و به تأثیر اندیشه¬های این مکاتب عرفانی، بر نگرش¬های اشراقی و عرفانی ایران اشاره می¬شود. و آخرین قسمت از بخش نخست به تعریف نور و ظلمت از دیدگاه عرفانی اختصاص دارد. در این بخش چنین گمان می رود که اندیشه و تفکر دو¬ بن¬ نگری در ضمیر ناخودآگاه جمعی هر فرد وجود دارد که در ادیان و مذاهب گوناگون به¬طور ناخودآگاه نمود پیدا کرده است. عرفان ایرانی نیز از این امر مستثنا نمی¬باشد و عالمان و عارفان بسیاری آثار و اندیشه¬های خویش را بر این پایه مکتوب کرده¬اند. از این میان مولانا نیز، به عنوان یکی از بزرگترین نخبگان دنیای عرفان، به این اندیشه در آثارش توجه داشته است. در بخش دوم پایان¬نامه، نخست به مختصری از زندگی¬نامه¬ی مولانا می¬پردازیم و پس از آن نور از دیدگاه مولانا و اختلاف و تضاد نور و ظلمت از نظرگاه او را مورد بررسی قرار داده، و ابیاتی در این خصوص به عنوان شاهد مثال آورده شده است. در قسمت پایانی این بخش، مزامیری چند از زبور مانوی که از جمله نوشته¬های مکتوب آیین گنوسی است، ذکر شده است.