نام پژوهشگر: مروئه وامقی
زهره محمودی مسعود کریملو
چکیده مقدمه: کم وزنی هنگام تولد یکی از مشکلات مهم بهداشتی در سراسرجهان است و بنابراین شناخت عواملی که در بروز این پیامد نامطلوب بارداری نقش دارند بسیار با اهمیت است. این مطالعه با هدف طراحی ابزار سنجش سبک زندگی مادر دردوران بارداری با دیدگاه تعیین کننده های اجتماعی موثر بر سلامت و ارائه مدل ارتباطی سبک زندگی مادر با کم وزنی هنگام تولد انجام شده است. مواد و روشها: مطالعه حاضر با دو روش، روش شناسی و مورد شاهدی در چهار مرحله با استفاده از روش نمونه گیری چند مرحله ای، برروی 750 مادردارای نوزاد با وزن کمتر از 4000 گرم انجام گردید. براساس بررسی متون و طبق نظر متخصصین.پرسشنامه اولیه جهت جمع آوری اطلاعات با 160 عبارت به روش قیاسی، استقرایی تهیه گردید. به منظور روانسنجی ابزار طراحی شده از روایی صوری، روایی محتوا ،روایی ملاکی وروایی سازه (تحلیل عاملی اکتشافی) استفاده شد. تحلیل داده ها با نرم افزارspss16 و lisrel 8/8و به کار گیری آزمون تحلیل مسیر انجام شد. یافته ها: از کل 160 عبارت اولیه،پس از روانسنجی تعداد 132 عبارت درهفت حیطه شامل: شغل،تغذیه،استرس،رفتارهای بهداشتی نادرست، مراقبت ازخود وروابط اجتماعی مورد تایید قرار گرفت. نتایج آزمون مدل بیانگر مطلوبیت ، تناسب بالای مدل و منطقی بودن روابط تنظیم شده متغیرها براساس مدل مفهومی می باشد( 95/0=gfi ، 04/0 = rmsea). براساس مدل ارتباطی سبک زندگی شغل ( 263/0-).و روابط اجتماعی (248/0) بیشترین تاثیر کلی را بر وزن هنگام تولد دارند. نتیجه گیری نهایی: در بررسی ابعاد سبک زندگی ، تمامی ابعاد آن بطورمستقیم یا غیر مستقیم و یا ازهر دو مسیر بر وزن هنگام تولد موثر بودند. بنابراین با توجه به اهمیت و نقش سبک زندگی به عنوان یک تعیین کننده بسیار مهم و موثر بر وزن هنگام تولد، لزوم توجه و انجام مداخلات آمورشی در جهت ارتقا سبک زندگی سالم اهمیت ویژه ای دارد.
رامین قاسمی کزمله آمنه ستاره فروزان
هدف: سوء رفتار با کودکان و نوجوانان مسأله ای است که جدا از رنج آور کردن زندگی حال و آینده ی آنان و اثرات منفی و مشکل سازی که بر آنها خواهد داشت، هزینه های گزافی را جهت درمان آثار و عوارض کودک آزاری بر جامعه تحمیل می کند. از همین روی با توجه به اهمیت دوره نوجوانی، بحرانی بودن آن، لزوم سازگاری اجتماعی و نیز احتمال روی آوردن نوجوانان به رفتارهای پرخطر و ایجاد مشکلات رفتاری در آنان، بررسی عواملی که در شکل گیری این رفتارها می توانند موثر باشند، کاری ضروری و مهم است. هدف از انجام این پژوهش بررسی رابطه ی بین آزاردیدگی در خانواده و مشکلات رفتاری در دانش آموزان دبیرستانی شهر کرمانشاه می باشد. مواد و روش: این پژوهش مطالعه ای مقطعی و از نوع همبستگی است و با استفاده از روش نمونه گیری چند مرحله ای انجام پذیرفته است. حجم نمونه ی پژوهش 193 نفر است که از 6 دبیرستان دخترانه و پسرانه سطح شهر کرمانشاه انتخاب شده اند. پرسشنامه های ysr و casrs به ترتیب برای سنجش مشکلات رفتاری و آزاردیدگی استفاده شدند.یافته ها: آزاردیدگی در خانواده با مشکلات رفتاری کلی، مشکلات برونی سازی و مشکلات درونی سازی، همبستگی مستقیم و معناداری داشت. این رابطه هم در پسران و دختران و هم در حالت کلی مورد تأیید قرار گرفت. هرکدام از زیر مقیاس های کودک آزاری شامل: آزاردیدگی عاطفی، جسمانی، از نوع غفلت و جنسی نیز با مشکلات رفتاری دارای همبستگی مثبت و معناداری بودند. نتایج تحلیل رگرسیون حاکی از این بود که آزاردیدگی جنسی و آزاردیدگی عاطفی پیش بینی کننده های معنادار مشکلات رفتاری کلی می باشند.نتیجه گیری: بین آزاردیدگی در خانواده و مشکلات رفتاری، هم بطور کلی و هم در تمام زیرمقیاس ها رابطه وجود دارد.
حسین تولائی حسن رفیعی
توسعه اجتماعی یکی از ابعاد اصلی فرایند توسعه و هدف اصلی توسعه ملی است. اما به نظر می رسد که مشکلات اجتماعی مانع تحقق توسعه اجتماعی می شوند یا دست کم روند دستیابی به آن را به تأخیر می اندازند. یکی از این مشکلات اجتماعی؛ کارکودکان است. کودکان کارگر امروز در سنین بزرگسالی نه تنها به نیروی فعال جامعه در روند تحقق توسعه اجتماعی تبدیل نمی شوند بلکه باری بر دوش جامعه خواهند شد. در این پژوهش به دنبال این هستیم که جهت رابطه همبستگی کارکودک و توسعه اجتماعی را تعیین کنیم. مطالعه تحلیلی و از نوع همبستگی گروهی تقاطعی یا قطری (cross-lagged) است. جامعه آماری این پژوهش کل کشورهای جهان بود که با استفاده از روش نمونه گیری دردسترس 34 کشور در سطوح مختلف توسعه که آمارهای مربوط به میزان کارکودک و شاخص توسعه اجتماعی آنها در دو سال 2000 و 2006 موجود بودند، انتخاب شد. برای تجزیه و تحلیل داده ها از روش همبستگی تقاطعی و آزمون همبستگی پیرسون استفاده شد. یافته ها نشان دادند که شاخص های سن امید به زندگی، میزان جمعیت شهری که به آب آشامیدنی سالم دسترسی دارند و میزان جمعیت باسواد بالای 15 سال با میزان کارکودک رابطه منفی و معنادار داشته و شاخص های میزان کودکان کم وزن زیر 5 سال و میزان جمعیت با درآمد کمتر از 1 دلار در روز با میزان کارکودک رابطه مثبت و معنادار دارند. اما هیچ رابطه ای بین شاخص ضریب جینی با میزان کارکودک به دست نیامد. در روش همبستگی تقاطعی نیز روابط (میزان کارکودک 2000 با شاخص توسعه اجتماعی2006) و (شاخص توسعه اجتماعی 2000 و میزان کارکودک 2006) منفی و معنادار شدند. نمی توانیم با اطمینان اعلام کنیم که میزان کارکودک در سال 2000 به طور مستقیم بر شاخص توسعه اجتماعی در سال 2006 تأثیر می گذارد. همچنین نمی توانیم با اطمینان ادعا نماییم که شاخص توسعه اجتماعی در سال 2000 بر میزان کارکودک در سال 2006 تأثیرگذار است. بلکه این روابط به طور غیر مستقیم برقرار است.