نام پژوهشگر: یار علی فیروزجائی
مرضیه خیرخواه یار علی فیروزجائی
بحث وحدت حقه حقیقیه در حکمت متعالیه بحثی است که یا به بحث وحدت شخصی وجود مرتبط می شود یا به بحث وحدت خاص تشکیکی وجود. به همین خاطر دو دیدگاه در زمینه وحدت حقه خداوند مطرح شده است یک دیدگاه که قائل به وحدت شخصی وجود است می گوید: وجود خداوند آنچنان بی حد و نهایت است که جایی برای غیر نگذاشته است یعنی این فقط خداوند است که دارای وجود عینی و بالذات است و دیگر موجودات دارای وجود بالعرض والمجاز هستند. یعنی از همان وجود خداوند انتزاع می شوند و چیزی نیستند جز شئون و تجلیات ذات خداوند لذا خداوند نمی تواند ثانی داشته باشد چون اصلاً در دار هستی وجود عینی دیگری غیر از خداوند وجود ندارد تا ثانی او محسوب شود در این نظریه خداوند همان حیث اطلاقی وسعی وجود است که بر شئونات و تجلیات ذات خود احاطه دارد. دیدگاه دوم که قائل به وحدت خاص تشکیکی وجود (وحدت سریانی) است می گوید وجود خداوند آنچنان بی حد و نهایت است که کل عالم هستی را پر کرده است و بر همه موجودات دیگر احاطه وجودی دارد لذا نمی تواند ثانی داشته باشد چون در عرض و کنار وجود او وجودی نیست تا ثانی او محسوب شود و موجوداتی که در عرض و کنار وجود او موجودند نمی توانند ثانی او محسوب شوند چون همتای او نیستند. فرق اساسی بین این دو وحدت این است که در وحدت شخصی وجود، وجود بالذات و عینی از موجودات دیگر سلب می شود اما در وحدت سریانی وجود بالذات و عینی از ما سوی الله سلب نمی شود. اکثر آیات و روایاتی که در زمینه وحدت خداوند آمده اند هرچند وحدت حقه را اثبات می کنند اما واضح و مبرهن نیست که مراد این آیات و روایات از وحدت حقه، وحدت حقه شخصی (وحدت شخصی وجود) است یا وحدت حقه سریانی (وحدت سریانی). اما تعدادی از آیات و روایات نیز هستند که وحدت حقه شخصی را به طور صریح اثبات می کنند.