نام پژوهشگر: رضا نقی ها
حمیرا حسینی رضا نقی ها
این پژوهش برای بررسی پیامد شیرابه¬ی گیاه چویل بر رشد و زنده¬مانی باکتری¬های پروبیوتیکی در دو آزمایش کاملا تصادفی با سه سطح شیرابه¬ی گیاه چویل و چهار باکتری با سه تکرار انجام گردید. در آزمایش یکم، در شرایط آزمایشگاهی توانایی شیرابه ی گیاه چویل با محیط کشت شیر پس¬چرخ برای بررسی ویژگی هایی مانند زنده¬مانی، افزاینده سازی و مرگ باکتری های سودمند و زیان بار دستگاه گوارش بررسی شد. در آزمایش دوم با همانندسازی شیره¬ی معده و شیره ی روده، پیامد شیرابه¬ی گیاه چویل بر زنده مانی، افزاینده¬سازی و مرگ باکتری¬های سودمند و زیان¬بار بررسی گردید. تیمارهای هر دو آزمایش (سوای محیط کشت) دربرگیرنده¬ی سه سطح )0، 1 و 3 درصد( شیرابه¬ی چویل برای سه گونه باکتری پروبیوتیکی (لاکتوباسیلوس اسیدوفیلوس، لاکتوباسیلوس کازئی و لاکتوباسیلوس پلانتاروم) و یک گونه باکتری زیان¬بار (سالمونلا تیفی¬موریوم) بودند. چهار گونه باکتری به شمار 107 واحد تشکیل دهنده¬ی پرگنه برای هر میلی لیتر به محیط کشت افزوده شد و در آزمایش نخست برای 24 ساعت و در آزمایش دوم برای 2 ساعت در شیره¬ی معده و 4 ساعت در شیره¬ی روده، در 37 درجه سانتی¬گراد گرم خانه گذاری گردید. داده¬ها با نرم¬افراز sas 9.1آنالیز و میانگین¬ها با آزمون چند دامنه¬ای دانکن در سطح معناداری 5 درصد مقایسه شدند. یافته¬های آزمایش نخست نشان می دهند با افزایش غلظت شیرابه¬¬ی چویل تا سطح 1 درصد، شمار باکتری¬های پروبیوتیکی نسبت به تیمار شاهد افزایش معناداری یافت و شمار باکتری سالمونلا تیفی موریوم در سنجش با تیمار شاهد کاهش معناداری داشت. به کارگیری شیرابه¬ی چویل در سطح 3 درصد در سنجش با گروه 1 درصد چویل، شمار باکتری¬های لاکتوباسیلوس اسیدوفیلوس و لاکتوباسیلوس پلانتاروم را افزایش داده و سبب کاهش شمار باکتری لاکتوباسیلوس کازئی شده، از رشد باکتری سالمونلا تیفی موریوم جلوگیری کرده و هیچ باکتری در این تیمار رشد نکرد. یافته های آزمایش دوم روی شیره¬ی معده¬ی ساختگی نشان دادند که شمار باکتری¬های لاکتوباسیلوس اسیدوفیلوس و لاکتوباسیلوس پلانتاروم افزایش و شمار باکتری های لاکتوباسیلوس کازئی و سالمونلا تیفی¬موریوم کاهش یافته است اما تفاوت میانگین¬ها معنادار نبود. هم¬چنین یافته های زنده¬مانی باکتری¬ها روی شیره¬ی روده¬ی ساختگی نشان می¬دهند که تفاوت معناداری در زنده¬مانی باکتری¬های لاکتوباسیلوس اسیدوفیلوس و لاکتوباسیلوس پلانتاروم و سالمونلا تیفی موریوم وجود ندارد و با افزایش غلظت شیرابه¬ی چویل زنده¬مانی باکتری¬های لاکتوباسیلوس کازئی کاهش معناداری یافته¬است.
کبرا شیخی ابراهیم ادهمی
این مطالعه به منظور جداسازی باکتری های حل کننده فسفر از خاک های جنگلی اطراف سنگ معدن سپیدلار یاسوج و ارزیابی انحلال خاک فسفات به صورت کمی در محیط کشت مایع و بسترکاه گندم انجام شد.برای جداسازی باکتری ها از محیط کشت پیکوواسکای استفاده گردید.آزمون کمی در محیط مایع با 6 باکتری انتخاب شده از مرحله آزمون کیفی با سه تکرار انجام شد.آزمون کمی انحلال فسفات در بستر کاه گندم به صورت فاکتوریل در قالب طرح کاملاً تصادفی با 3 سطح فسفر (صفر، 1:8 و 1:4 خاک فسفات: کاه گندم)، 3 سطح ملاس (صفر، 5/0 و 1 درصد وزنی کاه گندم) و 3 سطح تلقیح (صفر، جدایه 1 و جدایه 2) در 3 تکرار انجام شد. تیمارهای آزمایش دوم شامل خاک فسفات در سه سطح (صفر، 1:8 و 1:4 خاک فسفات: کاه گندم)، گوگرد (در دو سطح صفر و 5 درصد وزنی نسبت به کاه گندم) و تلقیح در سه سطح (بدون تلقیح، تلقیح با جدایه 1 و جدایه 2) در سه تکرار انجام شد.در زمان های 10، 20، 30 و 40 روز فسفر محلول با کلرید کلسیم یک صدم مولار و ph اندازه گیری شدند. در روزهای 20 و 40 شکل های معدنی فسفر توسط عصاره گیری متوالی با محلول های کلرید کلسیم 01/0 مولار، بی کربنات سدیم نیم مولار، سیترات سدیم سه دهم مولار، استات آمونیوم نیم مولار و اسید سولفوریک 5/0 مولار اندازه گیری شد. فسفر آلی نیز در روزهای 20 و 40 در عصاره حاصل از مرحله کلرید کلسیم 01/0 مولار اندازه گیری گردید. نتایج نشان داد تمام خاک های مورد مطالعه دارای باکتری های حل کننده فسفر بودند.در محیط کشت مایع جدایه 1 و جدایه 2 بیشتر از سایر گونه ها در افزایش انحلال فسفات موثر بودند. تغییرات ph برای جدایه های یک تا پنج در محدوده 6-5 بود و تغییرات چندانی در مدت گرم خانه گذاری در آن ها مشاهده نگردید.نتایج آزمون کمی در بستر کاه گندم نشان داد، فسفر محلول و آلی در حضور جدایه 1 و جدایه 2 در طی چهل روز از سطح بدون تلقیح باکتری بیشتر بود. فسفر محلول در بی کربنات در طی زمان در حضور جدایه ها افزایش یافت. لیکن فسفر محلول در سیترات سدیم و استات آمونیوم در طی زمان کاهش یافت.بیشترین شکل فسفر متعلق به شکل عصاره گیری شده با اسید سولفوریک بود که تنها در تیمارهای دارای خاک فسفات مشاهده شد.در مجموع به نظر می¬رسد تأثیر ملاس بر این باکتری¬ها بیشتر از گوگرد بوده است و افزودن ملاس می¬تواند به انحلال فسفر نامحلول توسط باکتری های حل کننده فسفر کمک نماید.
غزاله سادات ذریه ابراهیم ادهمی
امروزه توجهات به استفاده از کودهای آلی و میکروبی معطوف شده است. این تحقیق برای جداسازی قارچ های حل کننده فسفر از خاک و ارزیابی توانایی آن ها در محیط کشت جامد، مایع و بستر کاه گندم انجام شد. جداسازی قارچ از پنج نمونه خاک جنگلی معدن خاک فسفات کوه سپیدلار یاسوج انجام شد. در مرحله اول توانایی قارچ های حل کننده فسفر در محیط کشت پیکواسکای بررسی شد. آزمون کمی با 4 نمونه که در محیط کشت جامد نتیجه مثبت داده بودند، انجام شد. ارزیابی توانایی قارچ ها در بستر کاه گندم با دو نمونه از قارچ های جداسازی شده به انضمام قارچ آسپرژیلوس نیجر با سه سطح خاک فسفات، چهار سطح تلقیح قارچ در بستر کاه گندم و دو سطح ملاس در سه تکرار در قالب طرح کاملا تصادفی انجام شد. در زمان های 5، 10، 20، 30، 40، 50 و 60 روز فسفر محلول (قابل عصاره گیری با cacl2) و در زمان های 10، 30 و 60 روز شکل های معدنی فسفر توسط عصاره گیری متوالی با کلرید کلسیم 01/0 مولار، بی کربنات سدیم نیم مولار، سیترات سدیم سه دهم مولار و استات آمونیوم نیم مولار و فسفر غیر قابل جذب با عصاره گیری توسط اسید سولفوریک 5/0 درصد وزنی اندازه گیری شدند. در کل چهار قارچ حل کننده فسفر جداسازی شد. از بین جدایه ها دو گونه cladosporium cladosporioides و eupenicillium rubidurum بهترین حل کنندگی را در محیط کشت مایع داشتند. مقدار فسفر محلول در تمام زمان های مورد مطالعه به صورت معنی داری تحت تاثیر تیمارهای خاک فسفات و قارچ قرار گرفت. اثر حضور ملاس در محیط کشت در تمام زمان های مورد مطالعه غیر معنی دار بود. قارچ آسپرژیلوس نیجر در اکثر زمان های مورد مطالعه فسفر محلول را بیشتر از سایر جدایه ها آزاد کرد. در کل این دو گونه قارچ و آسپرژیلوس نیجر توانایی آزادسازی فسفر به شکل های به آسانی قابل جذب گیاه، قابل جذب گیاه، فسفات های کلسیم پدوژنیک و فسفر غیر قابل جذب گیاه را از خود نشان دادند.
الناز حیدری ارجلو مصطفی محقق دولت آبادی
چکیده: سیتوکین ها واسطه هایی در سیستم ایمنی هستند که نقش مهمی در تنظیم پاسخ های ایمنی در برابر عفونت های مختلف بازی می کنند. در این مطالعه نقش سیتوکین های التهابی نظیر اینترلوکین2، 6 و 8 در غدد پستانی گاوهای هلشتاین سالم در سه مرحله ی اوایل، اواسط، اواخر دوره ی شیردهی و در گاوهای مبتلا به ورم پستان با استفاده از real time pcr مورد بررسی قرار گرفت. بدین منظور rna کل از 18 رأس گاو هلشتاین سالم (6 حیوان برای هر مرحله از شیردهی) و 6 رأس گاو هلشتاین مبتلا به ورم پستان بالینی در اولین دوره ی شیردهی استخراج شد. برای مطالعه بیان ژن، بیان ژن های اینترلوکین2، 6 و 8 با ژن بتااکتین به عنوان یک ژن مرجع مورد مقایسه قرار گرفت. نرم افزار rest, v2.0.23 2009 برای تجزیه و تحلیل بیان ژن مورد استفاده قرار گرفت. نتایج ما نشان داد که بیان ژن اینترلوکین2 و 8 در اواسط شیردهی نسبت به اوایل بیشتر بود. از سوی دیگر، هیچ تفاوت معنی داری بین مراحل اواسط و اواخر شیردهی برای بیان این ژن ها یافت نشد. علاوه بر این بیان اینترلوکین6 تفاوت معنی داری بین سه مرحله ی دوره ی شیردهی نداشت. در گاوهای مبتلا به ورم پستان، بیان اینترلوکین2 و 8 (به جز اینترلوکین6) در سه مرحله ی دوره ی شیردهی بیشتر از گاوهای سالم بود. بیان ژن اینترلوکین2، 8 و هر دوی آن ها به ترتیب در اوایل، اواسط و اواخر دوره ی شیردهی متفاوت بود. علاوه بر این، نتایج ارتباط معنی داری بین بیان اینترلوکین2 و 6 تنها در اواخر دوره ی شیردهی نشان داد.
فاطمه حجازی داود الهامی فر
مایعات¬یونی یکی از ترکیبات بسیار مهم آلی هستند که به علت خواص منحصر به فرد از قبیل پایداری گرمایی بالا، قابلیت تنظیم خواص فیزیکی و شیمیایی آن¬ها و فشار بخار ناچیز نقش کلیدی را در شیمی سبز بازی می¬کنند. از سوی دیگر ارگانوسیلیکای نانو حفره منظم به خاطر سطح عمل بالا و پایداری گرمایی و مکانیکی بسیار خوب مورد توجه ویژه¬ای هستند. در این بین اورگانوسیلیکای نانو حفره بر پایه مایع¬یونی به خاطر داشتن امتیازات همزمان مایعات¬یونی و نانو ساختارها از اهمیت بالایی برخوردارند. بر این اساس، در بخش اول این تحقیق، تعدادی از مایعات¬یونی و کمپلکس مایعات¬یونی با فلز منگنز سنتز شده¬اند و توسط تکنیک¬های رزونانس مغناطیسی هسته (nmr) و مادون قرمز(ir) شناسایی شده¬اند. در بخش دوم این تحقیق، فعالیت ضد قارچی و ضد باکتریایی مواد سنتز شده مذکور به همراه تعدادی از مواد نانو اورگانوسیلیکای جدید بر پایه مایعات¬یونی بررسی شده است. علاوه بر این اثرات مواد سنتز شده بر روی dna نیز بررسی شده است. نتایج حاصل از بررسی نشان داد که مواد مذکور دارای فعالیت زیستی بسیار خوبی بر روی میکروارگانیسم¬های ذکر شده می¬باشند.
نغمه مرادی رضا نقی ها
مغز میوه ی بلوط درصد بالایی نشاسته دارد که می تواند به سان یک بنمایه ی انرژی در خوراک انسان و جانوران پرورشی به کار رود، ولی دارای درصد بالایی تانن است که کاربرد آن را در خوراک دام و طیور و انسان کاهش می دهد. باکتری لاکتوباسیلوس پلانتروم و قارچ آسپرژیلوس اوریزه دارای آنزیم تانناز با کوشندگی بالایی هستند. پژوهش کنونی برای بررسی کارایی فرآوری زیستی آرد بلوط با باکتری لاکتوباسیلوس پلانتروم و یا قارچ آسپرژیلوس اوریزه برای کاهش تانن در یک طرح کاملاً تصادفی با 17 تیمار و 4 تکرار انجام گرفت. گروه های آزمایشی در بر گیرنده ی تیمارهای روز صفر، بدون فرآوری، فرآوری با باکتری، فرآوری با قارچ و یا فرآوری با باکتری و قارچ در دو دمای 27 و 37 درجه و دو زمان 5 و 10 روز بودند. رطوبت نمونه های آزمایشی به 50 درصد رسانده شد. به هر گرم از تیمارهای فرآوری با باکتری cfu107 باکتری لاکتوباسیلوس پلانتروم و به هر گرم از تیمارهای فرآوری با قارچ 106 هاگ آسپرژیلوس اوریزه و به هر گرم از تیمارهای فرآوری با باکتری و قارچ 107 باکتری و 106 هاگ قارچ افزوده شد و در دمای 27 و 37 درجه ی سانتی گراد گرم خانه گذاری شدند. در این آزمایش آمیخته های فنلی و تاننی، پی.اچ، ماده ی خشک، خاکستر، پروتئین خام، چربی خام و اسید لاکتیک اندازه گیری و سپس در سطح آماری 1 درصد آنالیز آماری گردیدند. بیشترین کاهش فنل کل و فنل ناتاننی در تیمار فرآوری 10 روزه با قارچ در دمای 27 درجه و بیشترین کاهش تانن فشرده و تانن هیدرولیز شونده در تیمارهای فرآوری 10 روزه با قارچ در دمای 27 و 37 درجه و تیمار فرآوری 10 روزه با باکتری و قارچ در دمای 37 درجه رخ داده است. پس از فرآوری درصد اسید لاکتیک به میزان بسیار معناداری افزایش ولی درصد چربی خام در سنجش با روز صفر کاهش یافت. فرآوری زیستی پیامدی بر دگرگونی درصد ماده ی خشک، پروتئین خام و خاکستر نداشته است. پژوهش کنونی نشان داد که فرآوری زیستی آرد میوه ی بلوط با باکتری لاکتوباسیلوس پلانتروم و قارچ آسپرژیلوس اوریزه میزان تانن فشرده را نزدیک به 49 درصد و تانن هیدرولیز شونده را نزدیک به 72 درصد کاهش داده است.
پریسا جلوه گر فام مختار خواجوی
چکیده: کرم خاکی با داشتن 60 تا 70 درصد پروتئین با کیفیت خوب، می تواند به سان یک بن مایه پروتئینی بسیار ارزشمند در جیره جانوران پرورشی و انسان به کار رود. درصد بالای رطوبت کرم خاکی و داشتن زمینه ی بسیار آماده برای آلودگی های میکروبی و قارچی از ویژگی های ناپسند این بن مایه ی باارزش پروتئینی است. این پژوهش برای بررسی انجام پذیر بودن فرآوری زیستی کرم خاکی با باکتری لاکتوباسیلوس پلانتروم انجام شده است. در پژوهش کنونی کرم خاکی با آرد بلوط آمیخته گردید و ماده ی خشک آن به 50 درصد رسانده شد و با یا بدون ملاس تخمیر گردید. این پژوهش برپایه ی طرح کاملاً تصادفی با 6 تیمار و 3 تکرار در شرایط بی هوازی، در دمای 37 درجه ی سانتیگراد و دو دوره ی زمانی صفر و 14 روز انجام گردید. همچنین به نیمی از نمونه های آزمایشی 10 درصد ملاس و به هر گرم از تیمارهای فرآوری 107 یکای ساخت پرگنه باکتری لاکتوباسیلوس پلانتروم افزوده شد. برای بررسی فرآیند تخمیر ویژگی های پی.اچ، ماده ی خشک، خاکستر، پروتئین خام، آمونیاک، چربی خام و اسیدهای چرب فرار و تانن کل اندازه گیری شد. یافته ها نشان داد که پی.اچ از 98/5 در روز صفر فرآوری به 06/4 در روز 14 فرآوری کاهش یافت. میزان نیتروژن محلول در سیلاژ تخمیری کرم خاکی نزدیک به 7 تا 8 درصد نیتروژن کل بوده که بسیار پسندیده و بیان گر تخریب کم پروتئین است. فرآورده ی تخمیری به دست آمده دارای 17 تا 18 درصد پروتئین خام و 7 تا 9 درصد چربی خام شده است، که بیان گر ارزش خوراکی پسندیده و بالای آن است. بیشترین کاهش تانن فشرده در تیمار 14 روز فرآوری و بی ملاس دیده شد که نسبت به تیمار روز صفر 40 درصد کاهش داشته است و بیشترین کاهش تانن هیدرولیز شونده در تیمار 14 روز فرآوری و با ملاس دیده شد که نسبت به تیمار روز صفر 43 درصد کاهش داشته است. در پایان، این پژوهش نشان داد که فرآوری زیستی کرم خاکی با باکتری لاکتوباسیلوس پلانتروم به همراه آرد میوه ی بلوط و ملاس شدنی است و فرآورده ی به دست امده ارزش خوراکی بالایی دارد.
ستاره خالقی مختار خواجوی
کرم خاکی با داشتن 60 تا 70 درصد پروتئین خام و آمیخته ی پسندیده ای از آمینو اسیدهای ضروری ارزش خوراکی بالایی دارد، ولی همزمان دارای درصد بالایی رطوبت است که زمینه ی آلودگی های ناپسند میکروبی و تباهی آن را پدید می آورد. این پژوهش برای بررسی چگونگی فرآوری زیستی کرم خاکی با قارچ آسپرژیلوس اوریزه و باکتری لاکتوباسیلوس پلانتروم انجام شده است. آزمایش برپایه ی طرح کاملاً تصادفی با 8 تیمار و 3 تکرار در شرایط هوازی و دمای 32 درجه ی سانتیگراد برای سه دوره ی زمانی صفر، 7 و 14 روزه انجام گرفت. ماده ی خشک همه ی نمونه های آزمایشی با آرد بلوط به 50 درصد رسانده شد و با یا بدون ملاس فرآوری شدند. پی.اچ، ماده ی خشک، خاکستر، پروتئین خام، آمونیاک، چربی خام و اسیدهای چرب فرار اندازه گیری شدند. کمترین میزان پی.اچ در تیمار بدون ملاس قارچ و باکتری برابر با 92/3 دیده شده است. درصد نیتروژن آمونیاکی در فرآورده ی فرآوری کرم خاکی تفاوت معنی داری با روز صفر نداشته است. فرآورده تخمیری به دست آمده دارای 17 تا 18 درصد پروتئین خام و 7 تا 9 درصد چربی خام شده است که بیان گر ارزش خوراکی پسندیده ی آن است. این پژوهش نشان داد که فرآوری زیستی کرم خاکی با افزودن آرد بلوط و کاهش رطوبت آن به 50 درصد و به یاری قارچ آسپرژیلوس اوریزه و باکتری لاکتوباسیلوس پلانتروم و بدون نیاز به افزودن ملاس شدنی است و فرآورده ای تخمیری با ارزش خوراکی پسندیده پدید می آورد.