نام پژوهشگر: محمد رضا بذرگر
غلامرضا شهریاری عبدالرضا پاکشیر
اگرچه عوامل بسیاری چون خصوصیات فردی، فرهنگی، اجتماعی و اقتصادی افراد جامعه بر میزان ترس آنان از جرم، جرایم شهری و احساس امنیت آنان موثر است ولی به طور کلی می توان دو رویکرد متفاوت در ارتباط بین امنیت در شهر و محیط کالبدی متصور شد. اول اینکه محیط فیزیکی چگونه می تواند پتانسیل های ارتکاب به جرم را افزایش دهد و دوم اینکه این محیط چگونه می تواند بستر ساز احساس امنیت افراد باشد. لذا در تحقیق حاضر ابتدا مبانی نظری پیرامون چگونگی تاثیرگذاری فضای کالبدی بر وقوع جرم و احساس امنیت مخاطبان مورد بررسی قرار گرفته است. پس از آن دو عرصه ی عمومی امن و یک عرصه ی عمومی نا امن از طریق پرسشنامه توسط شهروندان شیرازی جهت مطالعه ی موارد حاصل از مبانی نظری در بستر کالبدی انتخاب شده است. نتیجتا با بهره گیری از مبانی نظری و تحلیل کالبدی سه مکان انتخابی، پرسشنامه ای جهت شناسایی و اولویت بندی معیارهای عرصه های عمومی امن شهری تهیه گردیده و توسط300 نفر از مخاطبان عرصه های عمومی شهر شیراز تکمیل گردیده است. نتایج حاکی از آنست که بین خصوصیات کالبدی عرصه های عمومی شهری و ترس از جرم و یا احساس امنیت شهروندان رابطه ی معناداری وجود دارد. و در راستای دستیابی به امنیت در عرصه های عمومی شهری، کالبد محیطی بایستی دارای معیارهایی باشد. لذا در جهت کاربردی شدن پژوهش حاضر، در انتها راهکارهایی تحت عنوان ضوابط و مقررات برنامه ریزی شهری در چهار گروه برنامه ریزی اجتماعی، برنامه ریزی ادراکی- معنایی، برنامه ریزی عملکردی و برنامه ریزی بصری ارایه گردیده است.
نجمه زکی پور محمد رضا بذرگر
چکیده برای بانیان و ساکنان شهر اسلامی، شهر به منزله انعکاس ارزش های اسلامی است. گذشته از تمام گوناگونی های متأثر از عوامل طبیعی، شهر در اسلام غرق در ایمانی واحد است و در حالی که معیارها و قوانین زندگی بر آن حاکم و مسلّط است، شکل مشخصی از معماری و شهرسازی را ارائه می دهد. در این راستا وجود آیات صریح در قرآن کریم و روایات،اخبار و احادیث متعدد از ائمه اطهار ،بزرگان دین،چه در عرصه های زندگی فردی و اجتماعی و چه در باب اماکن و شهرها،راهنمایی مهم برای صاحبان خرد و اندیشه است. در رابطه با حوزه شهری ،دیدگاه شریعت بر این پایه استوار است که برنامه ریزی و نظارت بر "ساخت محیط"اسلامی ،بایستی با اصول اجتماعی اسلام هماهنگ باشد.همانگونه که تصمیمات حوزه برنامه ریزی شهری شکل دهنده زندگی اجتماعی است. آنچه در پی این پایان نامه به آن پرداخته خواهد شد مطالعه و بررسی روابط اجتماعی برآمده از موازین شرعی و تأثیر آن در کالبد و ساختار محله به عنوان کوچکترین واحد شهری می باشد. این پژوهش درپنج فصل و سه پیوست تدوین گردید.در فصل اول کلیات پژوهش ارائه می شود، در فصل دوم مبانی نظری مطالعه مورد مداقه قرار می گیرد،در فصل سوم مبانی شکل گیری و اصول سازمان یابی محله در شهر های اسلامی از منابع شریعت اسلام یعنی قرآن و سنت پیامبر مورد بررسی قرار می گیرد.این اصول در مقیاس اجتماعی واحد همسایگی و محلات شرح داده و دسته بندی خواهد شد.فصل چهارم به شناخت محدوده مورد مطالعه،تحلیل و ارزیابی نمونه موردی یعنی محله درب شاهزاده ،یکی از محلات در بافت تاریخی شیراز،نمونه ای ملموس و عینی به جا مانده از بافت سنتی، اختصاص دارد.فصل پنجم شامل تحلیل،ارزیابی و نتیجه گیری است . پیوست های یک و دو به ترتیب شهرسازی جهان اسلام و سند های رسمی در رابطه با شهرسازی ایرانی-اسلامی را بیان می کنند. پیوست سه ، شامل نمونه پرسشنامه تهیه و تکمیل شده در محدوده مورد مطالعه خاتمه بخش این پایان نامه خواهد بود.
عبداله حسینی محمد رضا بذرگر
چکیده بررسی اثرات کالبدی احداث پروژه های مسکن مهردرشهرهای استان فارس؛ مطالعه موردی شهرهای استهبان، فیروزآباد و نورآباد مسکن همواره به عنوان یکی از نیازهای اساسی در تمام دوران حیات انسان و تأمین مسکن،یکی از مهمترین دغدغه های جوامع واز اولویت های برنامه های توسعه اقتصادی واجتماعی دولت ها است.درایران نیزدولت های مختلف به منظور تأمین مسکن وبه ویژه مسکن اقشار کم درآمدسیاست ها وطرح های مختلفی رادر بخش مسکن به کار گرفته اند که از جمله اثرگذارترین آن ها در طی دهه های اخیر اجرای طرح مسکن مهردر دولت های نهم ودهم می باشد. به دنبال حجم وسیع اجرای این طرح در کل کشور دراستان فارس نیزطرح مسکن مهربا هدف تأمین واحدهای مسکونی برای افرادکم درآمد اجراشده که با توجه به حجم گستردگی، لازم است این مهم در ابعاد مختلف موردارزیابی قرار گیرد. از سویی دیگر، مسکن به عنوان موثرترین عنصر کالبدی شکل دهنده به فضای شهری ومهم ترین کاربری تأثیرگذار بر رشد و توسعه شهرها و یکی ازشاخص های عمده ارزیابی توسعه یک جامعه است. ازاین روهدف این پژوهش بررسی اثرات کالبدی احداث پروژه های مسکن مهراز دوجنبه تناسب با جهات توسعه پیشنهادی طرح های فرادست شهری و تأثیرآن بر گسترش فیزیکی شهرهای استان فارس در سه نمونه موردی استهبان،فیروزآبادونورآباد در جهت دستیابی به راهبردمناسب برای رفع مسائل پیرامون ابعاد عملکردی و ساختاری و بهبود شرایط این نوع از پروژه های تأمین مسکن است. روش تحقیق توصیفی–تحلیلی بوده و به منظور دستیابی به اهداف تحقیق از روش فرآیند تحلیل سلسله مراتبی (ahp)، روش ارزیابی فازی مارتین اهاگن و مدل هلدرن استفاده گردید. براساس یافته های تحقیق، مکان احداث پروژه مسکن مهر در شهرهای مورد مطالعه در مناسب ترین جهت توسعه آینده شهر و متناسب با جهات پیشنهادی طرح های توسعه و عمران شهری انتخاب شده است. اما روند توسعه آنی بوده و بر اساس زمانبندی پیشنهادی افق بلند مدت طرح های فرادست این موضوع هماهنگی نداشته است. علاوه بر این، احداث مسکن مهر در شهرهای مورد مطالعه متناسب با نیازهای جمعیتی آن هانبوده است. واژگان کلیدی:مسکن مهر، اثرات کالبدی، تحلیل سلسله مراتبی،مدل هلدرن،استان فارس.