نام پژوهشگر: ارمین بهرامیان
مهدی حیدری جواد صافیان
فرآیند خوانش و فهم اثر هنری توسط مخاطب، همواره پرسش ها و ابهاماتی را در نزد هنرمندان و نظریه پردازان هنر ایجاد کرده است. اثر هنری معمولاً با خوانش های متنوع و گاه متناقضی از جانب مخاطبان آن و نظریه پردازان همراه می شود. نکته ی حائز اهمیت تأکید برخی از نظریه پردازان بر خوانش و فهم خود است، به نحوی که سایر نظرات را مردود شمرده و بر وجوهی از اثر که در نزد ایشان جلوه گر شده است، تأکید می نمایند. در طی سالیان گذشته نظرات متعددی درباب ملاک های سنجش برتری یک خوانش بر سایر خوانش ها مطرح شده است. یکی از مقبول ترین نظریات در این زمینه که در مباحث مربوط به هرمنوتیک بیان شده است، بین خوانش ها و فهم ها با یکدیگر با نگاه برتری و نزدیکی به حقیقت، تمایز قائل نمی شود و با توجه به عوامل متعددی در شکل گیری خوانش از یک اثر هنری دخیل اند؛بیان می دارد که سنجش فهم به صورت برتر یا بهتر ممکن نیست. هانری استرلین، شرق شناس در کتاب «اصفهان، تصویر بهشت» در پی شناخت بناهای شهر رویایی اصفهان صفوی، از جمله میدان نقش جهان بوده است. در این پژوهش از طریق تحلیل هرمنوتیکی خوانش وی در این کتاب، در پی آشکار کردن اهمیت بینامتنیت، بیناذهنیت، پیش فرض های ذهنی و افق تأویل وی در شکل گیری خوانش وی از میدان نقش جهان می باشیم. بدین منظور و برای تأکید بر وجوهی از بنا که وی بدان پرداخته است، ابتدا باید میدان نقش جهان را به مثابه ی پدیدار بشناسیم تا سایر وجوه این پدیدار که وی بدان توجه نکرده است نیز روشن شود. در پژوهش پیش رو با به کارگیری روش های پژوهش تاریخی-تحلیلی، توصیفی-تحلیلی و موردکاوی و از طریق مطالعات کتابخانه ای، تلاش بر این بوده است تا عواملی که میدان نقش جهان با دارا بودن آن ها یک پدیدار را می آفریند، شناخته و دسته بندی شوند، عوامل مورد توجه هانری استرلین از این پدیدار در کتاب «اصفهان، تصویر بهشت» شناسایی شوند و در نهایت با تحلیل هرمنوتیکی این عوامل، چرایی خوانش های هانری استرلین روشن شود. نتایج پژوهش نشان می دهد که فهم و خوانش فرد از یک اثر هنری، ویژه و مختص وی است و متاثر از عوامل هرمنوتیکی است و بدین ترتیب نمی توان فهم و خوانشی را به نسبت سایر خوانش ها برتر دانست. در این پژوهش بیان می شود که خوانش هانری استرلین از میدان نقش جهان اصفهان تحت تأثیر عوامل هرمنوتیکی بینامتنیت، بیناذهنیت، پیشفرض های ذهنی و افق تأویل شکل گرفته است.