نام پژوهشگر: عزیزالله افشارکرمانی

بررسی تأثیر افلاطون و ارسطو بر سهروردی در بحث زمان و مکان
پایان نامه دانشگاه آزاد اسلامی - دانشگاه آزاد اسلامی واحد تهران مرکزی - دانشکده ادبیات و علوم انسانی 1393
  فاطمه بابامرادی   عزیزالله افشارکرمانی

بحث زمان و مکان از مفاهیم اساسی فلسفه است، می توان گفت بعد از بحث وجود و حرکت، بحث زمان و مکان از مهم ترین مسائلی بوده که ذهن تمام فلاسفه را به خود مشغول کرده است. در باب ماهیت زمان و مکان اقوال و آراء بسیاری ابراز شده که در این رساله به بررسی آراء افلاطون ، ارسطوو شیخ شهاب الدین سهروردی پرداخته شده است و نتایج بدست آمده عبارت از این است که این سه متفکر زمان و مکان را از امور طبیعی می دانند چنان که ارسطو زمان را از قلمرو متافیزیک خارج ساخته و آن را از نگرش طبیعی مورد توجه قرار داده است. وی زمان را مقدار حرکت دانسته و بر ارتباط میان زمان و حرکت تأکید دارد. سهروردی نیز به پیروی از ارسطو زمان را مقدار حرکت و حرکت را از مقولات عرضی دانسته و اتحاد بنیادین رأی او با ارسطو این است که وی زمان را کم متصل غیر قار و مکان را کم متصل قار می داند. همچنین افلاطون و سهروردی زمان را مختص عالم محسوسات یا عالم «شدن» دانسته و آن را از عالم معقول یا معنوی نفی می کنند. در باب مکان نیز افلاطون مکان را از خصوصیات عالم جسمانی می داند و معتقد است هر جسمی دارای مکانی است، مکان هر شئ مختص آن است و اشیاء دیگر نمی توانند در آن نفوذ کنند. ارسطو نیز مکان را از دیدگاهی طبیعی بررسی کرده و آن را عبارت از گنجانده شدن یک شئ در دیگری می داند یعنی مکان را مقوله ای عرضی و سطح مماس حاوی و محوی معرفی می کند. و اما سهروردی به عنوان متفکری از جهان اسلام مکان را امری مادی و قابل اشاره ی حسی می داند که جسم در آن تقرر می یابد و از آن خارج می شود. نکته ی قابل توجه این است که با این که در تاریخ اندیشه همواره مکان همراه زمان مطرح شده اما آن چنان که شایسته است حق مطلب درباره مکان ادا نشده است. واژگان کلیدی: افلاطون ، ارسطو، سهروردی، جسم، حرکت، زمان، مکان.