نام پژوهشگر: محمدحسن صانعی پور
مصطفی ربانی محمدحسن صانعی پور
تعرض در سازمان جزء انفکاک ناپذیر ان محسوب می شود که در این نوشتار دیدگاه انبیاء در خصوص تعارض بیان گردیده است.
مهدی ارجمندفر محمدحسن صانعی پور
چکیده در یک رویکرد کاربردشناسی به قرآن، مخاطبات در یک نظام ارتباطی میان متکلم و مخاطب (خداوند، پیامبر و مردم) مورد مطالعه قرار می گیرد. این رویکرد بیش از آنکه به واژگان، معانی آنها و نوع ارتباطات نحوی بین آنها بپردازد، بر روی ویژگیهای متکلم و مخاطب، شرایط گفتگو و بافت پیرامونی مخاطبه می پردازد. در این نوشتار بر این هستیم که معنای انذار را با یک رویکرد کاربردشناسی مورد بررسی قرار دهیم. برای رسیدن به این هدف ابتدا به ترسیم ساختار کارگفت انذار در قرآن پرداختیم. این ساختار بیانگر این واقعیت است که منذر اصلی در قرآن خداوند است و پیامبران به عنوان رسول و فرستاده خداوند و فقیهان نیز با تفقه در دین به عنوان جانشینان پس از پیامبران در راستای انذار الهی و در طول انذار خداوند ایفای نقش می کنند. برای تمایز بین کارگفت انذار با کارگفتهای مشابه، شرایط لازم و مولفه های موجود برای تحقق کارگفت انذار را بیان نموده تا تبیین شود که چگونه گوینده متن، یعنی خداوند متعال، مخاطب و دیگر شنوندگان مخاطبه همگی در فهم این شرایط متفق اند و در پس این مخاطبه نیت گوینده که همان انذار است، چگونه تحقق می یابد و خوانندگان آیات قرآنی برداشت کارگفت دیگری همچون کارگفتهای تبشیر، وعید، توبیخ، تهدید و غیر آن را ندارند. کارگفت انذار بیانگر این واقعیت است که«انذار»دارای ساختار دقیق و منظمی است که با دقت و ظرافت خاصی از جانب منذر بیان می شود .می توان گفت که انذار خبری روشن و واضح است که متعلق آن امری مخوف و ترسناک است که از طرف انذاردهنده از روی دلسوزی و محبت با تکیه بر عقلانیت و اختیار مخاطب بیان شده تا انگیزه لازم برای دوری از خطر در او به وجود آید.البته« انذار» باید با ظرافت خاصی انجام گیرد که رعب و وحشت و تنفیر در مخاطب به وجود نیاید. این کارگفت در داستان حضرت ابراهیم و حضرت شعیب علیهماالسلام وجود دارد.