نام پژوهشگر: علی باقی نصر آبادی
مهدی احدپور علی باقی نصر آبادی
در نظر بسیاری از اندیشمندان غربی، حقوق طبیعی، قوانین حاکم بر آفرینش و انسان است که برای کمال و سعادت انسان خلق شده و تبدیل ناپذیر است و وظیفه انسان کشف آن است و می باید دولت و حقوق موضوعه براساس آن شکل گیرد تا روابط جامعه به تعادل برسد. عدالت و حقوق طبیعی باید قانون را تکمیل، تصحیح یا تلطیف نماید. عدالت حد وسط در امور، برابری فرصتها در میان افراد برابر، اعتدال قوای روحی تحت فرمان عقل، غلبه عقل بر خشم و شهوت و تقسیم کارها براساس استعداد طبیعی است. در نظر اندیشمندان مسلمان، جهان براساس اعتدال است و هر چیز در جایگاه واقعی خود قرار دارد و حق واقعی خود را دریافت می دارد و وظیفه اصلی خویش را انجام می دهد. عدالت به معنای تحقق استعداد است. هر شی می تواند صورت های گوناگونی را بپذیرد و عدل آن است که به هر شی ء صورتی کامل تر داده شود و به شکلی زیباتر، مستحکم تر و مفیدتر درآید. نفس انسان مرکب از قوای گوناگون است و اعتدال در قوای او عدالت نام دارد. نفس اعتدال یافته ترازوی عدل می شود و می تواند ارزش و قیمت واقعی هرچیز را بسنجد و آن را در جایگاه واقعی اش قرار دهد. تعادل و توازن اجتماعی با توجه به تفاوت های طبیعی افراد، بنای مالکیت بر کار، کار براساس نیازهای واقعی فردی و اجتماعی، اصل تأمین نیازهای واقعی، اصل خیرخواهی و اصل بیشینه بهره وری شکل می گیرد. پژوهش حاضر با هدف بررسی مقایسه ای نظرها و دیدگاه های دو اندیشمند با دو دیدگاه متفاوت یعنی شهید مطهری و جان رالز در رابطه با مقوله عدالت اجتماعی انجام شده است. این پژوهش به روش تاریخی- تطبیقی انجام یافته که روش کیفی است. در جهت ارتقای اعتبار پژوهش تلاش شده است تا از منابع دست اول استفاده شود. منابعی که تالیف خود اندیشمندان مذکور بوده و دخل و تصرفی در آن نشده و بیانگر نظرهای آنهاست. پژوهش حاضر ضمن مشخص نمودن و تبین دیدگاه این دو اندیشمند نسبت به مقوله اجتماعی، هم پوشانی و ناهم پوشانی های موجود در دیدگاه آنها را روشن و دلایل متفاوت بودن نظرها آنها را مشخص می نماید.