نام پژوهشگر: بهناز علیپور کَسکری
مریم السادات رضوی فاطمه توکلی رستمی
بررسی و تطابق مؤلفه های نظریة تک اسطورةکمبل درداستان های مثنوی، هدف اصلی این نوشتار است. کمبل اسطوره ها را سرنخ هایی می داند که ما را به سوی عمیق ترین توان های معنوی خود می کشاند و سبب می شوند تا به سوی اشراق و جذبه پیش رویم. وی در نظریة خود با معرفی قهرمان نشان می دهد که قهرمان در پی جستجو و شناخت خود است که به سفر می پردازد. جوزف کمبل، سیر و سفر قهرمان را در سه مرحلة: عزیمت، تشرف و بازگشت به تحلیل و بررسی می گذارد. نگارنده کوشیده است با تأکید بر خوانش عرفانی از مثنوی، نشان دهد؛ که هشت داستان از داستان های مثنوی با الگوی کمبل در سیر تحول (سفر) قهرمان قابل انطباق است. هم چنین نشان دهد اسطوره ها(به ویژه اسطوره قهرمان)، که از اشکال واحد کهن الگوها پیروی می کنند در فرهنگ ایرانی و بستر عرفانی ذهن مولانا استحاله یافته و شکلی نوین به خود می گیرند. واژگان کلیدی: تک اسطوره، سفر قهرمان ، کهن الگو، جوزف کمبل، مثنوی مولوی.