نام پژوهشگر: محمد حسین عبدالرحیمیان
محبوبه جعفری نژاد هنزایی محمود معین الدین
هوش مالی دانش و مهارت به دست آوردن ودرک اصول حسابداری ومالی در دنیای کسب و کار است و نگرشی است در مورد یادگیری و مدیریت استفاده از پول. در واقع هوش مالی،بخشی از هوش ذهنی است که برای حل مشکلات مالی (مانند:تطبیق نداشتن درآمدها و هزینه ها، بدهکاری و...)از آن استفاده می شود و بر مبنای دانش می باشد. بورس اوراق بهادار به معنی یک بازار متشکل و رسمی سرمایه است که درآن خرید و فروش سهام شرکت ها یا اوراق قرضه تحت ضوابط و قوانین و مقررات خاصی انجام می شود و به عنوان نبض اقتصاد کشور مورد توجه تحلیلگران اقتصادی می باشد و تکنیک متنوع سازی پرتفوی و سرمایه گذاری به عنوان مبانی علم مالی مطرح شده است که مزایای عملیاتی کردن آن در معاملات و سرمایه گذاری در بورس مشخص می شود. علیرغم اهمیت چشمگیر مفاهیم هوش مالی در دنیای کنونی با توجه به ضرورت های موجود، تا بحال این موضوع در پژوهش های داخلی مورد کنکاش قرار نگرفته و آموزش و اندازه گیری سطح هوش مالی اقشار مختلف جامعه در کشور مورد توجه نبوده است، به همین دلیل از جایگاه ویژه ای برخوردار است. بدین لحاظ پژوهش حاضر با هدف سنجش و اندازه گیری هوش مالی سرمایه گذاران بورس اوراق بهادار و بررسی رابطه آن با تنوع پرتفوی آن ها طراحی و اجرا گردیده است. ابزار اصلی جمع آوری اطلاعات در این پژوهش پرسشنامه بوده است و جامعه آماری آن سرمایه گذاران بورس اوراق بهادار یزد می باشد. بنابراین پرسشنامه ای تهیه و بین 140 نفر از جامعه آماری که با استفاده از روش های نمونه گیری انتخاب شده است ، توزیع گردید. داده های گردآوری شده از طریق پرسشنامه مزبور به کمک تکنیک های مختلف آمار استنباطی از جمله مقایسه میانگین تک نمونه ای و دو نمونه ای مستقل، آنالیز واریانس وتکنیک معادلات ساختاری مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفته و نتایج مختلفی حاصل شده است. از جمله نتایج این پژوهش می توان به عدم کفایت هوش مالی سرمایه گذاران بورس، تأثیر برخی از ویژگی های جمعیت شناختی از جمله سن، وضعیت شغلی (کارفرما،مستقل،کارگروکارمند) ، اشتغال در حوزه مالی، حوزه تحصیلات دانشگاهی، مستقل بودن در حوزه مالی ، درآمد، بر سطح هوش مالی سرمایه گذاران اشاره نمود.همچنین رابطه معنی داری بین هوش مالی سرمایه گذاران و تنوع پرتفوی و سرمایه گذاری آنان وجود دارد.
سمانه دهقان منشادی حجت الله صادقی
از میان ریسک های متعددی که موسسات مالی با آن ها روبرو هستند، ریسک بازار از اهمیت ویژه ای برخوردار است چرا که مدیریت این ریسک، نقش عمده ای در موفقیت موسسات مالی دارد. یکی از متدولوژی هایی که در تحلیل ریسک بازار اهمیت پیدا کرده است، ارزش در معرض خطر تفاضلی(ivar) است که قلمرو موضوعی این پژوهش را شکل می دهد. در این روش می توان میزان سهم هریک از اجزای پرتفوی را در ایجاد ارزش در معرض خطر (var) کل پرتفوی محاسبه نمود. بر این اساس ملاک مهمی برای تصمیم گیری مدیران پرتفوی فراهم می شود. داده های این پژوهش شامل قیمت روزانه سهام 42 شرکت حاضر در صنعت مالی بورس اوراق بهادار تهران شامل بانک ها، شرکت های بیمه، شرکت های سرمایه گذاری و لیزینگ ها در طی سال های 1388 تا 1392 می باشد که بر اساس گزارش های قیمتی بورس اوراق بهادار جمع آوری گردیده است. با استفاده از دو شیوه وزن دهی برابر و وزن دهی براساس ارزش بازار، دو پرتفوی تشکیل گردیده و محاسبات مربوط به ارزش در معرض خطر تفاضلی (ivar) با استفاده از رویکرد پیشین و پسین انجام گرفته است. در غالب مدل های مالی فرض می شود که توزیع مشاهدات (بازده ها)، نرمال است و بر اساس این توزیع، ارزش در معرض خطر و سایر معیار های اندازه گیری ریسک بازار محاسبه می شوند. این در حالی است که مشاهدات در واقعیت از توزیع های غیر نرمال پیروی می کنند. بنابراین این پژوهش، ارزش در معرض خطر تفاضلی (ivar) را ابتدا با فرض نرمال بودن و سپس با در نظر گرفتن توزیع واقعی داده ها محاسبه و نتایج این دو وضعیت را مقایسه می نماید. در پایان تأثیر بازده هر سهم در ایجاد ریسک پرتفوی سنجیده و بهینه ترین سهم، انتخاب می شود. در واقع از ارزش در معرض خطر تفاضلی (ivar) محاسبه شده در این تحقیق می توان به عنوان ملاکی برای رتبه بندی سهام از نظر ایجاد ریسک، استفاده نمود. نتایج موید این نکته است که تحلیل حساسیت یک پرتفوی با استفاده از معیار ارزش در معرض خطر تفاضلی (ivar) بر اساس توزیع واقعی آن پرتفوی بجای توزیع نرمال، نتایج دقیق تر و قابل اطمینان تری را ایجاد می نماید.