نام پژوهشگر: حجت صفارحیدری

بررسی نقادی های فلسفی هایدگر بر تکنولوژی و کاربردهای آن در آموزش های فنی و حرفه ای
پایان نامه وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه مازندران - دانشکده علوم انسانی و اجتماعی 1393
  ولی اله بحرینی   مهدی خبازی

چکیده: ظهور تکنولوژی زندگی بشر را دستخوش تغییرات ژرفی ساخته است.این پدیده در عین رفاهی که برای انسان دارد عامل بحرانها و مشکلاتی نیز گردیده است.در این میان نقش یاری گری فلسفه در بحرانها است که آشکار می گردد. مارتین هایدگر یکی از فیلسوفان بزرگ قرن بیستم با شیوه پدیدار شناسی ،تکنولوژی مدرن و پیامدهایش را به نقد می گیرد.در این پژوهش بیان خواهیم کرد چگونه تکنولوژی که مولود اهتمام وجود انسان است به جای آنکه در خدمت انسان قرار گیرد انسان را به خدمت خویش در می آورد و با ایجاد تفکر آماری،نگاه سود باورانه به محیط و مصرف گرایی مفرط را نیز اشاعه می دهد.در این پایان نامه به شیوه پدیدار شناسی ضمن توصیف نقد فلسفی هایدگر بر تکنولوژی ،نشان خواهیم داد نظام آموزش های فنی و حرفه ای که در راستای ایجاد مهارت های عملی برای بهرمندی و بکارگیری ماهرانه تر تکنولوژی آحاد جامعه ،بخش وسیعی از نظام تعلیم و تربیت را به خود اختصاص داده است به لحاظ اینکه عامل بستر سازی اشتغال است در بین سیاستمداران و برنامه ریزان در سلسه مراتب ارزش شناختی در صدر رشته های آموزشی قرار می گیرد.از آنجائیکه نظام های آموزش فنی و حرفه ای درنظر و عمل از تکنولوژی تاثیر می پذیرند. بزعم هایدگر ذات تکنولوژی گشتل است وماهیت تکنولوژی انسان را در طریقی قرار می دهد که تفکر استفاده هرچه بیشتر و بهتر از مواهب طبیعی را در انسان می پروراند که این شیوه تفکر را حسابگرانه می نامد.استیلای تفکر آماری اصالت انسان را از بین برده و انسان غیر اصیل برپا می کند.چگونگی تاثیر پذیری از تکنولوژی را پس ارائه مبانی فلسفی هایدگر که با پرسش از معنای هستی آغاز می شود در این پژوهش پی می گیریم وضمن ارائه تحلیل وجودی فلسفه هایدگر، با بیان توصیفات وی از وجود انسان که تعبیر آلمانی دازاین رابرای آن بکار برده است به بررسی چگونگی مواجهه انسان با پدیده تکنولوژی می پردازیم.نهایتا نشان داده می شود که در آموزش های تکنولوژی محور که در این پژوهش به عنوان آموزش های فنی و حرفه ای مدنظر قرارگرفته است از دو موضوع مهم غفلت شده است.اول غفلت از ساحت وجودی انسان.دوم غفلت از ماهیت تکنولوژی. بنا را بر نفی و انکار ارزش این آموزش ها نداریم بلکه دلالت خواهیم کرد غفلت ازماهیت وجودی انسان و ذات تکنولوژی دراین آموزش ها چه اثرات و نتایج نامطلوبی به همراه خواهد داشت.اقتصاد محوری و بازارگرایی این آموزش ها مقام انسان را در حد اشیاء تزل می دهد و هدف هرآموزشی که می بایست درغایت خود تربیت انسان حقیقت جو باشد به پرورش انسان های سود باور و غافل از خویشتن منجر می شود.راه کاستن این اثرات زیانبار تکنولوژی برقراری نسبت آزاد با آن است که داشتن شناخت حقیقی از آن ،برقراری چنین نسبتی را میّسر می سازد.در این تحقیق تلاش می شود چگونگی فروکاستن تبعات تکنیک زدگی درجامعه را حل هایی ارائه گردد