دنیای امروزی را دنیای سازمان ها می نامند و متولیان آن را عنصر انسانی می دانند این موضوع بر خلاف آن چیزی است که تا قبل از دو دهه گذشته تصور می شد که سازمان ابزار عقلایی برای ایجاد و هماهنگی و کنترل افراد در جهت تحقق اهداف سازمان می پنداشتند. نیروی انسانی به عنوان حیاتی ترین عنصر هر سازمانی در راستای تحقق اهداف سازمانی باید هم انگیزه داشته باشد هم درست بر انگیخته شده باشد. بسیاری از صاحب نظران علوم رفتاری و رفتار سازمانی دلیل موفقیت در عرصه مدیریت کشور ژاپن را توجه به فرهنگ سازمانی می دانند . فرهنگ بر فرآیند تصمیم گیری و حل مسئله ،انگیزش ، رضایت و روحیه افراد ، میزان خلاقیت و نوآوری تاثیردارد ودر یک کلام،درمدیریت چیزی مستقل و آزاد از نقش فرهنگ نمی توان پیدا کرد.(زارعی متین ،1379: 277) اگر ارزش های مشترک اعضاء سازمان با ارزش هایی که موجب اثر بخشی سازمان می شوند مغایر باشند، فرهنگ به صورت یک بدهی(مانع)پدیدار می گردد. به احتمال زیاد،چنین وضعی هنگامی پیش می آیدکه سازمان در محیطی پویا قرار گرفته باشد.(رابینز ،1385: 375) کارکنان زمانی می توانند از عهده وظایف محوله به خوبی برآیند که دارای انگیزه لازم باشند .انگیزش پایین کارکنان در کار می تواند با عث کاهش کارایی و اثربخشی در سازمان شده و در نهایت باعث کاهش بهره وری در سازمان می گردد در نتیجه سطح تولید کاهش یافته وسطوح نارضایتی کارکنان از سازمان افزایش یافته و در نهایت منجر به نارضایتی مشتریان و نابودی سازمان می گردد.لذا هر سازمانی جهت ارتقاء انگیزش کارکنان خود می بایست نسبت به اتخاذ سیاست ها و خط مشی های لازم جهت ارتقاءانگیزش کارکنان اقدام نماید.در این میان فرهنگ می تواند عاملی موثر بر انگیزش شغلی به حساب آید که متاسفانه سازمان های امروزی توجهی به آن نمی کنند و این مسئله بار ها آزمون شده است که استراتژی های تغییر بایستی با فرهنگ سازمان سازگارشود (برومند،1373: 25). وجود فرهنگ سازمانی قوی در شرکت پشتیبانی ساخت و تهیه کالای نفت تهران، منجر به افزایش رضایت شغلی کارکنان شده و احتمال اینکه آنها کارشان را ترک کنند، کاهش می یابد. این نوع فرهنگ ثبات رفتاری را افزایش می دهد و راهنمایی می شود برای نوع رفتار در سازمان و ابزاری قدرتمند است برای رسمی سازی سازمان و جانشینی است برای قوانین و مقررات به طوری که حتی می تواند نافذتر از کنترل رسمی سازمان عمل کند. زیرا فرهنگ ذهن و روح را مانند بدن کنترل می کند و باعث می شود که افراد در سازمان احساس بهتری نسبت به کاری که انجام می دهند پیدا کنند، به گونه ای که منجر به کار بهتر و عملکرد بیشتر می شود. ودرصورتی فرهنگ منجر به عملکرد بهتر و بهره وری بالاتر می شودکه آن فرهنگ قوی و مثبت باشد. درحالی که اگر فرهنگ سازمانی پراکنده و متفرق شده و پیوستگی نداشته باشد این فرهنگ، یک فرهنگ ضعیف قلمداد می شود و منجر به هرج و مرج در سازمان شده و عملکرد و بهره وری سازمان دچار آسیب خواهد شد. بر این اساس محقق در پی دستیابی به پاسخ این سوال است که فرهنگ سازمانی بر انگیزش شغلی کارکنان شرکت پشتیبانی ساخت و تهیه کالای نفت تهران اثر دارد یا خیر؟