نام پژوهشگر: مهناز عبدالله گرجی
مریم عبدالهی اسماعیل طلایی
آگاهی از پیشینه فرهنگی وسنتی اقوام ایران زمین یکی ازراههای شناخت فرهنگ ملی است. هریک از اقوام ساکن ایران بخشی از فرهنگ ایران را شکل می دهند و درباروری وغنای تمدن ایران نقشی ماندگار از خود بر جای نهاده اند. بخش عمده ای از میراث مادی ومعنوی متوجه «موسیقی وآلات موسیقی» است. موسیقی برای این مردمان سراسر جهان جزیی جدایی ناپذیر از زندگی است و این «فرهنگ شفاهی» سهم بزرگی از فرهنگ ایران زمین را به خود اختصاص می دهد و اهمیت آن در زنده و جاری بودن آن است. موسیقی امروزه در ایران همراه با اهداف متعددی است. از آن نمونه می توان به ساز دف اشاره کرد که به عنوان یک ساز مقدس هنوز در شهرهایی از ایران دارای ارزش بسیار بالایی است و سالیان زیادی است که همراه با نواختن این ساز حالات خاصی در سرتاسر این مراسم به وجود می آید. وجود این مراسم در قومیتهای ایرانی همراه با ساز دف و سازهای کوبه ای دیگر در جهت رسیدن به حالات عرفانی و رسیدن به وجود لایتناهی بوده است. در کنار زیبایی شناسی موسیقی و احساسات موجود در نوازنده ساز دف و شنوندگان مراسم هایی موصوف به تصوف تفاوت های عمده دارد و عرفان فاصله زیادی است که امروزه با پیشرفتهای تکنولوژی و تغییراتی که در این ساز و سبک های نوازندگان سازهای کوبه ای ایجاد شده است. دف از کلمه عربی "تف" به معنای کوبیدن و زدن مشتق شده که این لفظ به زبان سومری دوب تلفظ شده و بعدها در زبان عربی به دف برگشته است. در نقوش برجسته ایلامی از آثار به جا مانده از ایران باستان تصویر نوازنده ای دیده می شود که سازی شبیه دف در دست دارد همین طور می توان این ساز را در تصاویر شکارگاه طاق بستان مشاهده کرد. هم اکنون نیز دف از ارکان مویسقی مذهبی و عرفانی شناخته می شود و حضور همیشگی نام دف در دیوانهای شعرا در سده های مختلف گویای اهمیت این ساز است. . با ذکر این مطلب که این ساز در کشور ایران به تکامل رسیده است ولی کشورهای مختلف از آن استفاده می کند و با توجه به این مورد که هنوز این ساز در مناطقی از ایران ساز مقدسی است و دارای حرمت زیادی است ، این ساز که گوشه ای از فرهنگ ایرانی و موسیقی ایرانی بالاخص در مناطق خاص در ایران مثل کردستان، کرمانشاه، جنوب ایران به زنده نگه داشتن ساز دف و همین طور سازهای مرتبط با آن کمک خواهد کرد. در تصوف، دف به عنوان مرحله ای برای رفتن به سماء و خلسه و نهایتا وصال به حق می گردد و به همین دلیل هر گاه دفی به هنگام نواختن پاره می شود صوفیان آن را شهید اطلاق می کنند. نوازنده در هنگام کف گرفتن دف به صورت دستها در حالت نیایش به سوی بالا با توجه به تاثیر روانی از طریق کوشش ها و به وجود آمدن نوعی خلسه "هیپتوتیکی" حالت تسلیم و تضرع به درگاه معبود خود در خود در می یابد. و این حالتها در هیچ کدام از آلات موسیقی تا به این حد نهفته نیست .نواختن ساز دف در مراسم های عرفانی و آیینی از موارد حائز اهمیت در بسیاری از اقشار جامعه و قومیت های مختلف ایرانی محسوب می شود .آداب و رسوم و مناسک مذهبی و فعالیتهای فرهنگی جوامع، میراث معنوی اند که نقش آموزش نیز دارند و منجر به انتقال فرهنگی و بین فرهنگی می شوند. اینها فرآیند های تقلیدی می باشند که سبب می شوند مردم تنها به یک فرهنگ متعلق نباشند بلکه در سنتهای فرهنگی مختلف متحد شوند. سنت یک جامعه فرهنگی که توسط یک گروه یا افرادی بیان شود و همان قدر که هویت اجتماعی و فرهنگی را منعکس می کند، منعکس کننده انتظارات یک جامعه نیز می باشد. میراث فرهنگی ما همان نوازندگانی هستند که آن موسیقی را در ذهن و حافظه خود جای داده اند، که در درجه اول نگهداری از این آثار ثبت و ضبط آنها و شناساندن آن به دیگران است. ثبت این اسناد کمکی است به زنده نگهداشتن میراث بومی و قومی یک منطقه که اگر کسی خواست به میراث گذشته اش رجوع کند، اسناد و مدارکش موجود باشد. با توجه به موارد ذکر شده بیان موضوعیت ساز دف به عنوان یکی از ارزشمندترین مراحل عرفان و یا مراسم های ویژه اعم از رسیدن به خدا، آرامش روح وروان ، درمان بعضی از بیماریهایی که از دید بعضی از قوم های ایرانی فقط از طریق مراسم مخصوص قابل درمان است، برنامه هایی اعم از مراسم شادی و عزا به شیوه های مرتبط با فرهنگ آن منطقه که ساز دف لازمه آن محسوب می شود. قابل بررسی است و باید برای رسیدن به نتیجه کامل برای نگهداری این ارزش غیر ملموس پنهان در ساز دف و صدایی که از دستان نوازنده آن شنیده می شود تلاش کرد و در حفظ این ارزشها با قدمتی طولانی کوشید.