نام پژوهشگر: امین راه پیما
علی آرزوبخش سید حسین حسینی زارچ
مقدمه: زائده استیلوئید یک زائده استخوانی مخروطی شکلی است که از استخوان تمپورال درجلوی سوراخ استیلوماستوئید جدا می شود. لیگامان استیلوهیوئید از زائده ی استیلوئید تا شاخ کوچک هیوئید ادامه دارد و به طور معمول در رادیوگرافی دیده نمی شود مگر اینکه کلسیفیه شده باشد. این مطالعه با هدف بررسی و مقایسه الگوهای کلسیفیکاسیون لیگامان استیلوهیوئید در مبتلایان به سندرم ایگل با بیماران دارای زائده استیلوئید طویل شده بدون علامت در تصاویر cbct انجام می شود. مواد و روش ها: تصاویر cbct موجود در آرشیو مرکز رادیولوژی خصوصی در مشهد در 4 سال گذشته که در آنها زائده استیلوئید در دو طرف به طور کامل تصویر شده بودند به صورت گذشته نگر توسط یک نفر رادیولوژیست فک و صورت بدون اطلاع از وضعیت بیمار مورد بررسی قرار گرفته و مواردی که طول زائده استیلوئید در دو طرف بیشتر از 30 میلی متر بود، شامل تعداد 52 تصویر cbct در دو گروه علامت دار و بدون علامت (26 نفر در هر گروه) وارد مطالعه شدند. برای هر زائده ی استیلوئید، طول زائده، حداکثر ضخامت، نوع مورفولوژی و الگوی کلسیفیکاسیون آن ثبت گردید. اندازه گیری ها به فاصله دو هفته مجددا تکرار شده و میانگین آن ثبت گردید. در نهایت مقایسه میانگین طول و ضخامت زائده ی استیلوئید، نوع الانگیشن و الگوی کلسیفیکاسیون آن بین دو سمت در هر گروه و نیز بین دو گروه علامت دار و بدون علامت با استفاده از نرم افزار spss 16 انجام شد. یافته ها: به طور کل میانگین طول زائده استیلوئید در گروه سندرم ایگل 7/42میلیمتر ،و در گروه بدون علامت 9/39میلیمتر بود. میانگین ضخامت در گروه سندرم ایگل 6/4 میلیمتر و در گروه بدون علامت 3/3 میلیمتربود، که اختلاف بین دو گروه در میانگین ضخامت معنی دار بود. شایع ترین الگوی کلسیفیکاسیون مشاهده شده در هر دو گروه ، partially calcified بود و شایع ترین نوع مورفولوژی در گروه سندرم ایگل از نوع elongated و درگروه بدون علامت از نوع segmented بود. بین دو گروه در نوع مورفولوژی اختلاف معنی داری ( در سمت چپ) دیده شد. میانگین طول در هر دو گروه سندرم ایگل و بدون علامت در سمت راست نسبت به سمت چپ بیشتر بود که فقط در گروه بدون علامت این اختلاف معنی دار بوده است. میانگین ضخامت در هر دو گروه علامت دار و بدون علامت در سمت چپ بیشتر از سمت راست بود اما میزان اختلاف معنی دار نبود. نتیجه گیری: مورفولوژی و ضخامت زائده استیلوئید بین دو گروه سندرم ایگل و بدون علامت اختلاف معنی داری را نشان دادند و لذا می توانند تا حدی به تشخیص افتراقی دردهای ناحیه صورت ، گلو، حلق و لوزه کمک کننده باشند.کلمات کلیدی: زائده استیلوئید، سندرم ایگل، توموگرافی کامپیوتری اشعه مخروطی
حمید رضا عظیمی امین راه پیما
چکیده مقدمه: پیوند استخوان شکاف آلوئل ماگزیلا، یک عمل ظریف و حساس جهت جبران نقص (vip-ct) موجود بوده که یکی از عوامل مهم در موفقیت آن پوشش مناسب پیوند می باشد. فلپ روش جدیدی جهت vascularized interpositional periosteal- connective tissue بازسازی تک مرحله ای نقص های وسیع بافت نرم همزمان با پیوند استخوان می باشد. هدف از مطالعه برای پوشش lateral sliding و vip-ct حاضر مقایسه میزان موفقیت و عوارض فلپ های استخوان پیوندی ناحیه شکاف آلوئل در بیمار بزرگسال می باشد. مواد و روش کار: مطالعه حاضر مطالعه کارآزمایی بالینی بود که بر روی بیماران مبتلا به شکاف آلوئول صورت گرفت. 24 بیمار دارای سن بالاتر از 10 سال بر اساس نحوه پوشش شکاف به دو گروه lateral و در 11 بیمار با استفاده از فلپ vip-ct تقسیم شدند؛ 13 بیمار پوشش با استفاده از فلپ تامین شد. بیماران یک هفته، سه هفته و سه ماه پس از جراحی مورد معاینه قرار گرفتند. میزان sliding spss موفقیت پوشش و نیز عوارض ناحیه دهنده گرفت مورد بررسی قرار گرفت. داده ها با نرم افزار مورد بررسی و آنالیز قرار گرفتند. lateral 7 زن و 6 مرد و در گروه فلپ vip-ct نتایج: در میان شرکت کنندگان گروه فلپ 7 زن و 4 مرد حضور داشنند نتایج آزمون کای دو نشان داد که تفاوت معناداری از نظر توزیع sliding همچنین تفاوت میان میانگین سنی در دو گروه .(p-value > دو جنس در دو گروه نبوده است ( 0.05 پوشش ناحیه vip-ct در بیماران گروه فلپ .(p-value > از نظر آماری معنادار نبوده است ( 0.05 شکاف آلوئول در تمامی موارد کافی و مناسب بود. در حالی که در دو مورد از بیماران گروه فلپ پوشش بافتی پیوند ناکافی بود و پیوند به دهان اکسپوز شده بود. در میان بیماران lateral sliding مشاهده شد. sloughing 31 %) در محل دهنده پیوند / در 5 مورد ( 25 vip-ct مورد درمان با فلپ برای پوشش شکاف آلوئول پس از قرار دادن پیوند فلپی مناسب می vip-ct نتیجه گیری: فلپ باشد که پوشش کافی را با ضخامتی مطلوب به خصوص در شکاف های وسیع تامین می نماید.