نام پژوهشگر: افسون لاشایی

تحلیل تطبیقی نگاره های جامع التواریخ با نسخه گوتیک مزامیرنامه ملکه مری با روش ایکونوگرافی
پایان نامه دانشگاه الزهراء علیها السلام - دانشکده هنر 1393
  افسون لاشایی   اشرف السادات موسوی لر

نسخه های خطی «جامع التواریخ» و «مزامیرنامه ملکه مِری»، دو گروه نگارگری شاخص و مهم در هنر اوایل قرن ?ه.ق/??م. در جهان هنر اسلامی و مسیحیت هستند. نگاره های مکتب تبریز ایلخانی به ویژه «جامع التواریخ» همچنین «مزامیرنامه ملکه مری»، هر دو سکویی برای صعود نگارگری روایی به اوج در مکاتب هنری بعد از خودشان بودند. این پژوهش با هدف معرفی نظام منسجم پانوفسکی، تفسیر آثار هنری با رویکرد آیکونوگرافی و آیکونولوژی به مثابه روشی تحلیلی و تفسیری ارائه گردیده است. از این طریق در مجموع هفت نگاره با موضوع «بشارت» و «تولد مقدس» به طور تطبیقی و بر اساس رویکرد ایکونوگرافی پانوفسکی مورد تحلیل قرار گرفته است. فرضیه ی اصلی این است که رویکرد ایکونوگرافی و آیکونولوژی همچون ابزار مطالعاتی، اثر هنری را هم از جهت صورت و سبک و هم از جهت موضوع و محتوی مورد توصیف، تحلیل و تفسیر نظام مندی قرار می دهد. در نتیجه می توان به وجوه تشابه و افتراق در صورت و معنا، پی برد. در این تحلیل سعی شده درونمایه های هنری و نقشمایه های نمادین به کارگرفته شده در نگاره ها در ارتباط با جهان بینی و تفکر غالب بر فرهنگ و زمانه ای که در آن شکل گرفته اند، بررسی شود. این پژوهش نشان می دهد که روش آیکونوگرافی (به مثابه خوانش تصویر) برای تحلیل کیفی نگاره ها رویکردی راهبردی است. علاوه بر این یافته های تحقیق نشان می دهد که مولفه های بصری و نقشمایه های نمادین مشترکی در سنت بصری نگاره های دو مکتب تبریز ایلخانی و گوتیک پسین انگلستان وجود دارند که شاخص هنر دینی(اسلام و مسیحیت) هستند. در نهایت می توان به پیشگامی مکتب تبریز ایلخانی در نقاشی دینی در نگارگری ایرانی پی برد.