نام پژوهشگر: مریم ناهیدی
مریم ناهیدی پرویز اقبالی
آنچه که ذهن بسیاری از متفکران را همواره به خود مشغول نموده است، تربیت اخلاقی انسان است. نکته ای که کیفیت زندگی انسانها و موجودات زنده دیگر را در کنار هم و در جهت حفظ محیط زیست خود، بهبود می بخشد، رعایت نکات اخلاقی است. مسائل اخلاقی در هر زمان از اهمیت فوق العاده ای برخوردار بوده، ولی در عصر و زمان ما اهمیت ویژه ای دارد، زیرا: 1- از یک سو عوامل و انگیزه های فساد و انحراف در عصر ما از هر زمانی بیشتر است و اگر در گذشته برای تهیه مقدمات بسیاری از مفاسد اخلاقی هزینه ها و زحمتها لازم بود در زمان ما از برکت پیشرفت صنایع بشری همه چیز در همه جا و در دسترس همه کس قرار گرفته است! 2- از سوی دیگر، با توجه به این که عصر ما عصر بزرگ شدن مقیاسهاست و آنچه در گذشته بطور محدود انجام می گرفت در عصر ما به صورت نامحدود انجام می گیرد، قتل و کشتار انسانها به برکت وسائل کشتار جمعی، و مفاسد اخلاقی دیگر به کمک فیلمهای مبتذلی که از ماهواره ها در سراسر دنیا منتشر می شود و اخیرا که به برکت «اینترنت» هرگونه اطلاعات مضر در اختیار تمام مردم دنیا قرار می گیرد، مفاسد اخلاقی بسیار گسترش پیدا کرده و مرزها را در هم شکسته و تا اقصا نقاط جهان پیش می رود تا آنجا که صدای بنیانگذاران مفاسد اخلاقی نیز درآمده است. 3- از سوی سوم، همان گونه که علوم و دانشهای مفید و سازنده در زمینه های مختلف پزشکی و صنایع و شون دیگر حیات بشری گسترش فوق العاده ای پیدا کرده، علوم شیطانی و راهکارهای وصول به مسائل غیرانسانی و غیراخلاقی نیز به مراتب گسترده تر از سابق شده است به گونه ای که به دارندگان فساد اخلاق اجازه می دهد از طرق مرموزتر و پیچیده تر و گاه ساده تر و آسانتر به مقصود خود برسند. در چنین شرایطی توجه به مسائل اخلاقی و علم اخلاق از هر زمانی ضروری تر به نظر می رسد و هرگاه نسبت به آن کوتاهی شود فاجعه یا فاجعه هایی در انتظار است. خوشبختانه ما مسلمانان منبع عظیمی مثل قرآن مجید در دست داریم که مملو است از بحثها و تصویر هایی است که به صورت زیبایی در قالب داستان های عمیق اخلاقی نظیر خیر و شر که در هیچ منبع دینی دیگری در جهان یافت نمی شود. در این مسیر، تصاویری از پیامبران الهی را مشاهده می کنیم که بیشترین نقش را در طول تاریخِ داستان های قرآنی داشته اند و همواره با تحمل رنج بسیار، انسانها را به یکتاپرستی، محبت، رعایت انصاف و عدالت و پرهیز از دروغ و ظلم و جنایت دعوت نموده اند. در داستان قرآنی موسی(ع) تصویر خیر و شر را به صورت مفاهیمی که چهره ای از نیک و بد، ایمان و کفر ، عدالت و ظلم ، عقل و جهل.... آمده است. البته این پژوهش صرف بررسی جلوه های تصویری خیر و شر و چگونگی به آنها در داستان حضرت موسی(ع) به عنوان یکی از داستان های پندآموز قرآنی است که مسائل اخلاقی در آن نقش مهمی را ایفا می کند، از آنجایی که اکثر مسائل اخلاقی بلکه همه آنها، آثاری در زندگی اجتماعی بشر دارد، اعم از مادی و معنوی، و جامعه انسانیت منهای اخلاق به باغ وحشی تبدیل خواهد شد که تنها قفسها می تواند جلو فعالیتهای تخریبی این حیوانات انسان نما را بگیرد، نیروها به هدر خواهد رفت، استعدادها سرکوب خواهد شد، امنیت و آزادی بازیچه دست هوسبازان می گردد و زندگی انسانی مفهوم واقعی خود را از دست می دهد، از این رو به دست به چنین پژوهشی در این داستان به عنوان نمونه ای از داستان های پند آموز قرآنی زده ام . اگر درست در تاریخ گذشته در قرآن بیندیشیم، اقوام زیادی را پیدا می کنیم که هر کدام بر اثر پاره ای از انحرافات اخلاقی، شکست خورده یا بکلی نابود شدند. چه بسیار زمامدارانی که بر اثر نقاط ضعف اخلاقی، قوم و ملت خود را در کام مصائب دردناکی فرو بردند. از این رو انسان ها در اجتماع با حذف مسائل اخلاقی به سرنوشت دردناکی گرفتار می شوند. قصه گویی یکی از قدیمی ترین و بهترین شیوه های بیان مطالب است، به همین دلیل خداوند در کتاب آسمانی (قرآن) برای انسان قصه می گوید تا در قالب آن، هم مفاهیم والای اخلاقی و تربیتی را به زیبا ترین شکل بیان کند و هم شرح حال گذشتگان را تا شاید مایه عبرت و تفکر که یکی از جلوه های جمال خداوندی است، دراو شود. در داستان حضرت موسی(ع) فرعون و فرعونیان به دلیل استکبار و ظلم فراوان و قوم بنی اسرائیل به دلیل ناسپاسی های فراوان به حوادثی دچار شدند که داستان آنها به عنوان درس عبرت برای بشریت در کتاب آسمانی به تصویر در آمده است و همچنین در این داستان قرآنی جلوه هایی تصویری از شخصیت ها و صحنه ها با مفهوم خیر و شر آورده شده است که تصویرگران بخش هایی از آن را به تصویر کشیده اند . این تحقیق حاوی ضروری ترین دانستنی ها درباره مفهوم و مصادیق و جلوه هایی از تصویر خیر و شر می باشد . با توجه به توضیحات ذکر شده مسئله تحقیق حاضر ، آشکارسازی جلوه های تصویری خیر و شر، در داستان حضرت موسی (ع) می باشد و این که تصویرگران معاصر ایران کدام جلوه های تصویری خیر را مورد توجه قرار داده اند و همچنین چه عواملی در آثار آنها وجود دارد که می تواند بیان کننده جلوه های تصویری خیر و شر در شخصیت های موجود در داستان حضرت موسی(ع) می باشد . این تحقیق شامل مباحث مختلفی در رابطه با زیبایی شناسی در قرآن، زیبایی شناسی داستان های قرآنی، زیبایی شناسی تصویر در قرآن .... و مفاهیم مرتبط با این پژوهش می باشد . فصل اول این رساله در باب کلیات پژوهش است. در فصل دوم، شامل پیشینه و همچنین مسائل نظری از جمله تعاریف لغوی حُسن، تعریف خیر و شر، مفاهیم و مصادیق آنها و همچنین در باب معیارهای زیبایی در داستان های قرآنی و معیار تصویری در داستانهای قرآنی سخن به میان آمده است . فصل سوم به مبحث روش شناسی پژوهش پرداخته شده است. فصل چهارم؛ به تجزیه و تحلیل یافته ها ابتدا در داستان حضرت موسی(ع) و بعد در آثار هنرمندانی که به این داستان قرآنی پرداخته اند و آن را تصویر کرده اند. این بررسی شامل بررسی جلوه هایی از خیر و شر و چگونگی بیان این مفاهیم در تصویرسازی های آنها بوده است. که در انتها در جداولی که در انتهای این بخش آورده شده، به طور خلاصه و گذرا؛ نشان داده شده که تصویرگران خیر و شر را در آثار در چه جاهایی آورده اند و در چه جاهایی موفق عمل کرده اند و یا بلعکس. در فصل پنجم در ابتدا به ذکر نکات مثبت و منفی در آثار مشاهده شده؛ پرداخته شده و بعد به بحث و نتیجه گیری پیرامون سوالات تحقیق و در انتها به ذکر پیشنهاد هایی برای پژوهش های آتی پرداخته شده است.
مریم ناهیدی ذوالفقار علامی مهماندوستی
سنت های ادبی، مجموعه ای از قراردادها در شعر هر ملتی است که در سالیان طولانی باقی مانده است و مضمون ها و اوصاف خود را در فراز و نشیب دگرگونی های ادبیات حفظ کرده اند و به دست ما رسیده اند. مانند عاشق بودن پروانه بر شمع. بیدل دهلوی، شاعر سبک هندی، با استفاده از موتیوهای مختلف و تداعی معانی گسترده در غزلیاتش، موجب تصویرآفرینی های بسیاری در شعر خویش شده است که به صورت سنت ادبی درآمده و در این قالب در شعر وی خودنمایی می کند.در این پژوهش با نگاه دقیق تر به صدو پنجاه غزل از غزلیات بیدل، بعد از تحلیل کلی غزلیات، سنت های ادبی نیز ذکر شده است تا با استفاده از تحلیل های کلی هر غزل، منشأ و دلیل پیدایش سنت های ادبی با استفاده از موتیوها و تداعی معانی و ارتباط آن ها با یکدیگر نیز مشخص گردد. همچنین به بسامد سنت های ادبی موجود در این غزلیات و تکرار آن ها نیز اشاره می شود.