هدف کلی این تحقیق بررسی شایستگی های موردنیاز دانشجویان کارشناسی ارشد ترویج و آموزش کشاورزی برای ورود به بازارکار می باشد. روش تحقیق از نوع علی- ارتباطی محسوب می شود که به لحاظ هدف از نوع تحقیق کاربردی می باشد که به روش پیمایشی و بااستفاده از پرسشنامه انجام گرفته است. جامعه آماری این تحقیق شامل دانش آموختگان دوره کارشناسی ارشد گرایش ترویج و آموزش کشاورزی از دو دانشگاه تهران و دانشگاه تربیت مدرس که طی سال های تحصیلی 80-79 تا 86-85 وارد دانشگاه شده اند، می باشد. تعداد کل فارغ التحصیلان ارشد ترویج و آموزش کشاورزی این دو دانشگاه طی این 6 سال 105 نفر می باشد، تعداد 50 نفر از دانشگاه تربیت مدرس و 55 نفر از دانشگاه تهران. لذا با توجه به تعداد اندک فارغ التحصیلان و نیز بمنظور گردآوری اطلاعات دقیق و جامع از روش سرشماری استفاده شده است ( 105 n=). پرسشنامه به صورت الکترونیکی طراحی گردید و به آدرس ایمیل دانش-آموختگان فرستاده شد و در نهایت 82 پرسشنامه جمع آوری مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. ضریب آلفا کرونباخ برای پرسشنامه 87/0 محاسبه شد. برای سنجش میزان شایستگی دانش آموختگان، میزان دانش و مهارت و توانایی دانش آموختگان از دیدگاه خودشان مورد بررسی قرار گرفت و همچنین میزان رضایت دانش آموختگان از آنچه دردوره کارشناسی ارشد آموخته اند و نیز میزان انطباق آموخته-هایشان با مشاغل فعلی آنها مورد بررسی قرار گرفت و در نهایت دانش آموختگان موانع و چالشهای اشتغال را از دیدگاه خودشان عنوان نمودند. طبق نتایج حاصل از این تحقیق سطح دانش و مهارت و توانایی دانش آموختگان هردو دانشگاه درحد متوسط ارزیابی شد و همچنین نتایج تحقیق نشان داد بین دانش آموختگان دو دانشگاه از نظر میزان شایستگی تفاوت معنی داری وجود ندارد. بین برخی متغیرهای مستقل تحقیق مانند سن دانش آموختگان و معدل آنها با میزان شایستگی شان رابطه معنی داری وجود ندارد درصورتیکه بین سابقه کار دانش آموختگان، تعداد مقالات علمی پژوهشی آنها با میزان شایستگی شان رابطه مثبت و معنی داری مشاهده شد. بین دانشگاه محل تحصیل با متغیر وابسته ی وضعیت اشتغال دانش آموختگان تفاوت معنی داری وجود ندارد. همچنین بین متغیرهای مستقل سن و معدل و تعداد مقالات علمی پژوهشی با متغیر وابسته ی وضعیت اشتغال رابطه مثبت و معنی داری مشاهده شد. مقایسه وضعیت شایستگی دانش آموختگان و وضعیت اشتغال آنها نشان می دهد که تفاوت معنی داری بین سطح شایستگی و وضعیت اشتغال دانش آموختگان وجود دارد. پس از وارد کردن متغیرهای مستقل معنی دار تحقیق در معادله رگرسیون درنهایت دو متغیر رضایت و تعداد مقالات علمی پژوهشی افراد در معادله رگرسیون باقی ماندند که این متغیرها توانایی تبیین 31 درصد از تغییرات متغیر وابسته(شایستگی) را دارا می باشند.

تحقیق حاضر با هدف شناخت جایگاه و نقش سازه های ترویجی در مشارکت نیداران انجام شده است . منطقه مورد مطالعه، سیستان و بلوچستان می باشد. جامعه آماری، در این تحقیق عبارت است از کلیه نیدارانی که در حاشیه دریاچه هامون سکونت داشته و در فعالیت های احیای نیزار شرکت نموده باشند که تعداد این افراد 1599 نفر می باشد. نتایج نشان میدهد که رابطه معنی داری بین مشارکت در احیای نیزارها با تعداد نشریات ترویجی مرتبط با منابع طبیعی است . همچنین شرکت در کلاسهای آموزشی، بازدید از قطعات شاهد و ترویجی و ملاقات با رهبران محلی بیش از هر عامل دیگر در مشارکت نیداران در امر احیای نیزار نقش داشته اند.

اهدافی که در این تحقیق مورد نظر می باشد عبارت است از -1 : شناخت وضع گذشته موجود استفاده از رهبران محلی در ترویج کشاورزی و آموزش روستایی -2 شناخت عوامل موثر در فعالیتهای رهبران محلی در ترویج -3 مطالعه میزان موفقیت رهبران محلی در ترویج وبه عبارتی عملکرد رهبران محلی -4 مطالعه آماری میزان همبستگی یا وابستگی عوامل و متغیرهای مورد نظر با موفقیت یا روابط علی و معلولی بین آنها. برای تحقق موارد فوق و شناخت وضع گذشته و موجود استفاده از رهبران محلی در ترویج کشاورزی بررسی های انجام شده حاکی است که رهبران محلی از دیرباز در ساختار اجتماعی روستاها نقش داشته اند. و روستاها تنها واحدهای جغرافیایی و سیاسی بوده اند که درطول تاریخ فاقد قدرت ثابت حکومتی بوده و رئیس آن هرگز بطور دقیق از سوی دولتهای مرکزی تعیین نی شدند، علاوه بر نقش رهبران محلی در ساختار اجتماعی روستاها پس از پیشرفتهای چند دهه اخیر در جوامع بشری و نیازهای بوجود آمده شکل و ماهیت رهبری محلی تغییر یافته و یک نقش عمده به رهبران محلی واگذار گردیده که همانا کمک به اشاعه نوآوریها و همیاری و هماهنگی باعوامل و کارگزاران توسعه روستاها و کمک به افزایش تولید و سطح زندگی روستائیان است .