نام پژوهشگر: نادیا راستجوحرفه
نادیا راستجوحرفه عبدالرضا تحریری
در سال های اخیر، به درک شنیداری در راستای موفقیت تحصیلی اهمیت وافری داده شده است. با وجود این، در مقایسه با دیگر مهارت های زبانی، عوامل مربوط به ارزیابی مهارت شنیداری کمتر مورد توجه قرار گرفته اند. همان طور که تمرکز بر آگاهی فراشناختی یک تلاش نسبتاً جدید در آموزش شنیداری است، نیاز بیشتری به بررسی رابطه میان این دو متغیر به منظور بررسی مبنای نظری وجود دارد. به این منظور، پژوهش حاضر به بررسی رابطه بین آگاهی فراشناختی و درک شنیداری زبان آموزان مرد و زن پرداخت. پس از آزمون تعیین سطح آکسفورد، یکصد و چهار زبان آموز همگن در سطح متوسط به عنوان شرکت کنندگان در این تحقیق انتخاب شدند. اطلاعات با استفاده از دو ابزار جمع آوری شد. پرسشنامه لیکرت آگاهی فراشناختی شنیداری(malq) جهت ارزیابی آگاهی فراشناختی شرکت کنندگان و راهبردهای به کارگرفته مورد استفاده قرار گرفت. این پرسشنامه شامل پنج فاکتور حل مساله، برنامه ریزی، ارزیابی، ترجمه ذهنی، دانش فردی، و توجه مستقیم می باشد. نمونه ای از بخش شنیداری آزمون آیلتس که متشکل از 40 مورد می باشد نیز برای سنجش میزان درک مطلب شنیداری شرکت کنندگان استفاده شد. نتایج همبستگی پیرسون نشان داد که بین آگاهی فراشناختی زبان آموزان و درک شنیداری رابطه معنی داری وجود ندارد اگرچه رابطه معناداری بین یکی از اجزایmalq تحت عنوان توجه مستقیم و درک شنیداری یافت شد. رگرسیون چندگانه نیز نشان داد که آگاهی فراشناختی شنوندگان زبان آموز، درک شنیداری آنها را پیش بینی نمی نماید. آزمون مستقل تی نیز مشخص کرد که هیچ تفاوتی میان زبان آموزان زن و مرد از نظر آگاهی فراشناختی آن ها وجود ندارد. مدیران، طراحان برنامه درسی، و مربیان، می تواند یافته های این مطالعه را به منظور طراحی برنامه های آموزشی، توسعه مطالب درسی و مدیریت کلاس به کار گیرند.