نام پژوهشگر: لیلا موسوی میرک
لیلا موسوی میرک اکبر شیرزاد
بیمارگرهای گیاهی به عنوان یکی از مشکلات عمده ی کشاورزی جهان می باشند که باعث کاهش کمیت و کیفیت محصولات و صدمه به آن ها در تمام مراحل رشدی گیاه از مرحله ی کاشت تا برداشت محصول می شوند. قارچ rhizoctonia solani یک پاتوژن خاک زاد مهم است که دارای دامنه ی میزبانی وسیع بوده و باعث مرگ گیاهچه یا پوسیدگی طوقه و ریشه در گیاهان زراعی می گردد. کنترل تلفیقی به عنوان یک روش کنترلی مناسب در کشاورزی پایدار مطرح است. استفاده ی توأم از سموم شیمیایی با عوامل کنترل بیولوژیکی به عنوان یکی از روش های مدیریت بیماری های گیاهی، در سال های اخیر توجه زیادی را به خود جلب کرده است. در این بررسی ابتدا برای انتخاب آنتاگونیست موثر، میزان بازدارندگی از رشد بیمارگر در شرایط آزمایشگاهی با استفاده از آزمون کشت متقابل و تولید ترکیبات فرار و ترشحات مایع سلولی آنتاگونیست ها مورد مطالعه قرار گرفت. دو آنتاگونیستpseudomonas fluorescens 73 و trichoderma harzianum t22 به عنوان عوامل بیوکنترلی قوی برای ادامه ی آزمایش های تکمیلی انتخاب شدند. مقادیر ec50 و ec25 قارچ کش های مورد مطالعه (زینب، کاپتان و کربوکسین تیرام) و دو عامل بیوکنترلی مورد بررسی برای بازدارندگی بیمارگر مشخص گردید و بر اساس آن غلظت های اصلی با فاصله ی لگاریتمی به دست آمد. در بررسی کنترل بیمارگر، تیمارهای مختلفی شامل: اختلاط قارچ کش های شیمیایی با دو غلظت مشخص شده همراه با دو غلظت از آنتاگونیست های t. harzianum t22 وp. fluorescens 73 ، ترکیب باکتری با قارچ آنتاگونیست و همچنین تلفیق هم زمان سموم شیمیایی با باکتری و قارچ آنتاگونیست در شرایط آزمایشگاهی و گلخانه ای انجام شد. نتایج نشان داد تلفیق قارچ کش و آنتاگونیست با همدیگر نتیجه بهتری در مقایسه با کاربرد مستقیم قارچ کش در همان غلظت و عوامل بیولوژیکی دارد که باعث کاهش استفاده از قارچ کش ها به بیش از نصف مقدار مصرف می شود. در این بررسی مشخص شد تلفیق روش های کنترل در مدیریت این بیماری نتیجه قابل قبولی در شرایط آزمایشگاهی دارد و در گلخانه نیز با این مکانیسم مدیریت تلفیقی، کنترل بیماری رایزوکتونیایی پنبه بیشتر است.